تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی
مروری بر مفهوم کیفیت سود و طبقه بندی معیارهای سنجش آن

سود به عنوان یکی از مهمترین شاخص های حسابداری، همواره برای اهداف متعددی همچون ارزیابی سهام و عملکرد مدیریت شرکت ها و همچنین به منظ.ر بهبود تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری، کانون توجه سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان بوده است.

تاریخ ثبت: 1395/10/07
تعداد مطالعه: 1372
تعداد دریافت: 79
حجم فایل : 1.57 MB
گروه: مدیریت واقعی سود
دریافت فایل:

 

 

 

 

 

 

 
 

 

hosein dehshiri |   1395/10/09 18:54:35   |
0     0
باسلام مقاله فوق بسیار سودمند و مثمر ثمر بود
دراین مقاله شاخصعای کیفیت سود بنحو احسن تشریح شده است بنظر بنده دراین تحقیقازمدلهای:
- مدل مبتنی بررابطه سود،جریان نقدی واقلام تعهدی
-مدل مبتنی برویژگیهای سری زمانی سود
مدل مبتنی برمفهوم مدیریت سود
استفاده شده است
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
رضایی |   1395/10/09 18:55:00   |
1     0
در مقاله فوق از مدل های شماره 1 و 3 و 5 استفاده کرده است که در ذیل عنوان شده است .
*انواع مدل های مطرح درخصوص سنجش کیفیت سود:
1- مدل مبتنی بررابطه سود،جریان نقدی واقلام تعهدی
2-مدل مبتنی بر شاخص های بازار
3-مدل مبتنی برویژگیهای سری زمانی سود
4-مدل مبتنی برویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری
5- مدل مبتنی برمفهوم مدیریت سود
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
رنجبر |   1395/10/09 18:58:24   |
0     0
سلام و احترام
سود در مدیریت شرکتها بعنوان اصلی ترین شاخص تصمیم گیری و برنامه ریزی مدیران و ذینفعان میباشد . مقاله ارائه شده بالا از مدل مبتنی بررابطه سود،جریان نقدی واقلام تعهدی مدل مبتنی برمفهوم مدیریت سود مدل مبتنی برویژگیهای سری زمانی سود استفاده شده است .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سید یوسف حسینی |   1395/10/20 16:18:25   |
0     0
با سلام
سود به عنوان یکی از مهمترین شاخص های حسابداری همواره برای اهداف متعددی همچون ارزیابی سهام و عملکرد مدیریت شرکتها و همچنین به منظور بهبود تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری کانون توجه سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان بوده است . رقم سود از مهمترین اطلاعات حسابداری گزارش شده در صورتهای مالی بوده است و از جهات مختلف سود مند بوده است که این سود تشکیل شده از دو بخش بخش نقدی و بخش تعهدی .
دلیل تفاوت سود حسابداری از سود واقعی به بخش نقدی سود مربوط می شود چرا که مدیران می توانند با استفاده از اقلام تعهدی سود شرکت را دست کاری کنند .
منظور از کیفیت سود - سود با کیفیت بالا اطلاعات بیشتری درباره ویژگیهای عملکرد مالی یک شرکت که در ارتباط با تصمیم های خاص ، توسط تصمیم گیرنده خاص گرفته شده فراهم می کند
کیفیت گزارشگری مالی به مربوط بودن و قابل اتکاه بودن بستگی دارد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
رعنا یزدانی |   1395/11/02 01:38:48   |
0     0
دراین مقاله شاخصعای کیفیت سود بنحو احسن تشریح شده است بنظر بنده دراین تحقیقازمدلهای:
- مدل مبتنی بررابطه سود،جریان نقدی واقلام تعهدی
-مدل مبتنی برویژگیهای سری زمانی
رقم سود از مهمترین اطلاعات حسابداری گزارش شده در صورتهای مالی بوده است و از جهات مختلف سود مند بوده است که این سود تشکیل شده از دو بخش بخش نقدی و بخش تعهدی .
دلیل تفاوت سود حسابداری از سود واقعی به بخش نقدی سود مربوط می شود چرا که مدیران می توانند با استفاده از اقلام تعهدی سود شرکت را دست کاری کنند .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
Fereshte Montazeri |   1395/11/15 15:08:31   |
0     0
تفاوت بین سود گزارش شده بنگاه و سود واقعی ممکن است به علت محدودیت ذاتی در حسابداری باشد بنابر این تحلیل گران و سرمایگذاران به جای استفاده از رقم سود از مفهوم کیفیت سود استفاده می کنند.در این مقاله از مدل مبتنی بررابطه سود،جریان نقدی واقلام تعهدی ومدل مبتنی برویژگیهای سری زمانی سود ومدل مبتنی برمفهوم مدیریت سود برایسنجش کیفیت سود استفاده شده است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
ابوالفضل موحدی |   1396/03/29 01:01:15   |
0     0
دو ویژگی برای تعیین کیفیت سود
1-سودمندی تصمیم
2- ارتباط بین این مفهوم و سود اقتصادی
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمد احمدی |   1396/04/02 14:35:52   |
0     0
ℳσみムℳℳムの:
نمایش مدیریت سود از چشم انداز یک صحنه جرم یک روشنایی جدید در تحقیق قبلی در مدیریت سود جاری کرده است. و کیفیت سود مربوط بسته شده است. کارهای بال و شاوی کومار ] 2008 کیفیت سود عمومی اولیه در مجله حسابداری و اقتصادی بیان کرده است [ و تئو ات آل ] 1998 مدیریت سود و متعاقب عملکرد بازار عمومی اولیه .مجله مدیریت مالی 53 و 1974-  1935 [ برای نشان دادن کاربرد اجزاء رسیدگی صحنه جرم برای تحقیق مدیریت استفاده شده است.

 

مقدمه

در بین موضوعات تحقیق در حسابداری و مدیریت مالی ، شاید چیزی محرک تر از کیفیت سود نباشد چرا؟ من فکر می کنم زیرا این یک موضوع صریح می باشد و شامل خطاکاری اساسی ، اذیت، ناسازگاری،  پنهان کاری و صحنه جرم می باشد. مثلا هیلی و والن (1999) ( و شبیه او اوشیپر) تعریف کرده است " مدیریت سود زمانی که مدیران از قضاوت در گزارشگری مالی استفاده می کنند و در ساختار معاملات برای گزارش های مالی بعدی برای فریب دادن بعضی از سهامداران در باره عملکرد اقتصادی شرکت و یا ساختار خارجی موثر که متکی به تعداد گزارش های حسابداری می باشد استفاده می کنند."] با تاکید مجدد [ واقعا قرار دادن شخصی که کاری انجام می دهد و به دیگری صدمه ای بزند. حسابرسان، تنظیم کنندگان قوانین، سرمایه گذاران و محققان تلاش می کنند تا این متخلفان را پیدا کنند و مشکل را حل کنند، که ممکن است به تقلب منجر شود( یا از یک جرم به عنوان یک کنایه از حل کردن یک حرفه جنایی استفاده کنند).

اگر ما مدیریت سود را به عنوان یک فعالیت متقلبانه نشان دهیم ما می توانیم در باره کشف آن در اصطلاح یک حرفه جنایی کارآگاه هولمز استفاده کنیم، و یا یک صحنه جرم (CSI) در اصطلاح هم دوره بیشتر بررسی کنیم. بنابراین بررسی شامل بررسی هفت اقلام زیر می باشد: اگر چه یک جرم تعهد شده باشد، مسئولیت های مشکوک، اسلحه های استفاده شده، تلفات جرم، محرک های جرم، فرصت حمل کردن این عمل ... و توضیحات دیگر می باشد.توضیحات دیگر به دلیل رویدادهای دیگر در فعالیت تقلب یا جنایی می باشد و بنابراین یک نتیجه تقلب یا جرم براساس شواهد ممکن است نادرست باشد. من عناصر مختلفی از حل کردن یک حرفه مدیریت سود مطرح کرده ام، با مثال گرفته شده از بال و شیوا کومار (2008) و تئو ات آل (1998) .(این عناصر به طور واضح وابسته اند و بعضی از اشتراک های در توضیحات زیر اجتناب ناپذیر می باشد).

مدیریت سود در نزد عموم دارای کیفیت بالا می باشد. من فکر می کنم ممکن است موافق باشند که مدیریت کردن زیاد سود دارای کیفیت پایین خواهد بود. اگر چه فقدان مدیریت سود برای ضمانت کیفیت سود بالا کافی نخواهد بود.( یا کیفیت بالای ارقام حسابداری بیشتر معمول است)، زیرا عوامل دیگری در کیفیت سود دخیل هستند. برای مثال ، حسابداری مشکل زیر مجموعه ضعیف از استانداردها، گزارش مالی با کیفیت پایین ایجاد خواهد کرد. اگر چه، ما عوامل مشترک دیگر به عنوان دسترسی/دائمی در نظر گرفته ایم، سپس ، ما می توانیم یک اتصال بسته میان مدیریت سود و کیفیت سود را رسم کنیم. زمانی که دیگر تفسیرهایی از کیفیت سود وجود داشته باشد ، در توضیح زیر ، برای با ثبات بودن با بال و شاوی کومار(2008)، مدیریت سود بالا محافظه کارانه است، در صورتیکه سودهای با کیفیت پایین بالاتر از سودهای مدیریت شده می باشند..

 

2 - مدیریت سود چگونه رخ می دهد ؟

یک کار مهم از بررسی یک صحنه جرم آیا یک جرم به طور کلی رخ داده است، آیا بعضی علت های طبیعی خروجی تحت عنوان رسیدگی را ایجاد کرده است. وجود مرگ به علت قتل، خودکشی ، و یا تصادف ؟ایجاد چنین قصدی اغلب مشکل می باشد ، و کمتر  در حسابداری اتفاق می افتد مثلا هیلن و والن (1999 ص 370 ) توضیح داده اند که " با وجود  معرفت عمومی که مدیریت سود وجود دارد برای محققان برای متقاعد شدن مدرک آن به طرز سنگینی قابل توجه شده است.این مسئله علت های نخستین را به وجود می آورد، برای شناسایی اینکه آیا سود مدیریت شده است، ابتدا محقققان سود را پیش بینی کنند قبل از اینکه مدیریت سود اجرا شود " .در لغات دیگر ، محقققان ملزم هستند قسمتی از سود را از علت های طبیعی از قسمتی که به علت مدیریت سود می باشد تشخیص دهند.

تحقیق طراحی شده در مطالعات قبلی در مدیریت سود و کیفیت سود بیشتر به طور معمول می تواند به سه طبقه تقسیم شود : 1- سری های زمانی 2 –تقلب های محله ای 3 –تقلب های کشوری . قابل توجه می باشد که سری های زمانی تئو ات آل (1998) ازصورت های مالی  Ipo  پیش بینی شده استفاده می کنند. صورتهای مالی پیش بینی شده به عنوان یک محک برای مقایسه با ارقام سالهای Ipo می باشد.  میان مطالعه های زیادی که از عملکردتقلب محله ای استفاده کرده اند بال و شیوا کومار می باشند که شرکت های خصوصی و عمومی در UK را مقایسه کرده اند. در عملکرد تقلب کشوری یک محله ای که از اعمال مختلف بین المللی  در انستیتوها را استفاده کرده است.( می توان پاورقی شماره 2

بال و شیوا کومار را به عنوان مثال های از مطالعات این طبقه به شمار آورد.) . در همه این مطالعه ها ، محک کامل نیست و اندازه گیری مدیریت سود یا کیفیت سود یک نتیجه پر سرو صدا می باشد، و اغلب عجیب می باشد.(دچو ات آل)

برای اعتبار آنها بال و شیوا کومار یک نمونه مشکلات مربوط به کشف کردن گذشته توضیح داده شده به وسیله هیلن و والن غلبه می کند(1999) . به وسیله آزمایش یک نمونه از  شرکتهای IPOS در ایالت کینگ دوم، هر مدیریت سود به طور دقیق کشف شود زیرا دو مجموعه از صورت های مالی وجود دارند. مجموعه اول که من آنها را صورتهای مالی مخفی می نامم . در طرف دیگر شرکت های داخلی که به توانایی محدود شده شرکت ها نیاز دارند. و مجموعه دوم یکی از پیش بینی های IPO می باشد. این منطقی است که فرض کنیم صورت های مخفی مربوط و آزاد از مدیریت سود می باشند و برای یکی از پیش بینی ها مقایسه می شوند، زمانی که موضوع مهم وبرای تشویق به وسیله IPO می باشد. بنابراین صورتهای مالی مخفی یک محک خوب برای عدم مدیریت سود فراهم می کنند و ممکن است تا درست نتیجه بگیریم که هر فعالیت مدیریت از اختلاف میان دو مجموعه صورت های ایجاد میگردد.

هیلن و والن بر روی تکنیک های مشکل کشف بجا ( درست ) بحث شده که پیش بینی به اعتبار گذشته است تمرکز کرده اند. من همچنین درباره این مشکل کشف به اعتبار پیش بینی فکر میکنم. به طور اساسی امید به این مدیریت سود می باشد که نباید به طور آسانی کشف گردد. مشکل بیشتر مدیر ، با احتمال کم این است که او یا مدیریت سودی را به کار خواهد گرفت که به آسانی کشف شود و یا دقت بیشتری خواهد برای مشکل گریختن از کشف شدن برنامه ریزی انجام گیرد. نتیجه اینکه اگر چیزی به نظر برسدخیلی بدیهی است که احتمالا مدیریت سود یک تصادف خوب باشد در حالی که نیست.

در گزارشگری مالی مردم شامل شده معمولا با تجربه،خوب،تحصیل کرده، و هدایت شده به وسیله کدهای حرفه ای مشخص و هدایت با کدهای مجازی رفتاری می باشند. من فکر نمی کنم که آنها شباهتی با بکارگیری در جاهای شلوغ داشته باشد ، مدیریت سود ساده و اگر آنها این کار را انجام می دهند من ممکن است پیش بینی کنم که آنها چیزی را که صریح نیست تا کشف گردد را ایجاد می کنند.آیا مسئله کشف به اعتبار گذشته حل شده است؟ زمینه تحقیق بال و شیوا کومار یک مورد درباره اینکه احتمال کاربرد اعتبار آینده یا پیش بینی از مدیریت سود قابل کشف که واقعا پوچ است می باشد.این غیر منطقی است که انتظار داشته باشیم سرمایه گذاران، مشاوران حقوقی آنها و قانون گذاران اختلاف اصلی در گزارشگری مالی را متوجه نیستند.و و تعادل غیر منطقی برای مدیران شرکت های سهامی در قصور سیستماتیک پیش بینی نتیجه معکوس دارد که ممکن است یک فرآیند داشته باشد اگر آنها سود را در راه هایی که اجازه کشف شدن معین داده شده است مدیریت کنند. در لغات دیگر ، مدیریت سود باید در اندازه های مشکل باشد تا کشف گردد اگر چه این باور کردنی است که سود انباشته برای این فعالیت ها به کار گرفته شود.

بر اساس این مبحث ، من یک سور پرایز کامل  که بال و شیوا کومار مدیریت سود کافی یا کارآمد را نیافته اند من یافته ام. آنها در حقیقت فقط اختلافهای کافی میان صورت های مالی مربوط که نامشخص هستند را یافته اند ، آیا اطلاعات پشت نویس شده آنها در حساب های IPO نشان داده می شود. این زیر نویس ها قابل شناسایی هستنند و با یک احتمال قابل قبول برای مطالعه کنندگان و غیر قابل طرح دعوی می باشد.

شاید من در این مورد اغراق کرده باشم اما ادعای من این است که مدیریت سود با یک اطمینان شخصی برای IPOS در UK می تواند کشف شود.این ادعا باید مشروط به عطف با نمونه مطالعه شده توسط بال و شیوا کومار باشد که فقط شرکت هایی که که دارای صورت های مالی IPO با قابلیت مقایسه هستند در ورشکست شدنشان با شرکت های داخلی را شامل می شود.در طرف دیگر نمونه های شامل شده فقط شرکت هایی را که ساده و یک تطابق مستقیم دارند می تواند میان خط اقلام صورت های مالی ایجاد شود.این مقاله خارج از شرکت هایی که مبالغ جزئی را افزایش یا کاهش می دهند یا طبقه بندی اقلام مختلف را تغییر می دهند می باشد. این قبیل شرکت ها شامل یک قیمت اساسی از جمع می شوند: 140،198 و 254 از یک IPO شرکتی به ترتیب در سال های t-1 ، t-2 و  t-3 می باشد.اگر قابلیت مقایسه مشکل تر ایجاد گرددممکن است این فرصت مدیریت کردن حسابها را با احتمال کم برای کشف شدن فراهم کند. شاید مدیران به طور عمدی صورت های مالی غیر قابل مقایسه را به صورت ، صورت های مالی مخفی به منظور مخفی کردن مدیریت سود خود ایجاد کرده باشند. این برای من اینگونه به نظر می رسد که شرکت های با گزارش های غیر قابل مقایسه یکی هستند که مقداری شانس برای مخفی کردن مدیریت سود داشته باشند و یک نمونه شایستگی امتحان یا آزمایش باشد، با حل این مسئله کشف به اعتبار گذشته بال و شیوا کومار "لیاقت بیرون آوردن ب

چه از دستشویی"را داشته اند.

  با این مطالبی که گفته شد این غیر منطقی نیست تا از زمینه IPO ، UK برای دیگر وضعیت ها از قبیل IPOS در مطالعات US توسط تئو ات آل پیش بینی می گردد(1998). مدیریت سود در US مشکل بیشتری برای کشف کردن به خود گرفته است که اینها برای صورت های مالی دوره ای برای عموم در دسترس نمی باشند تا IPO آنها با هم مقایسه گردد.

 

3 – چه کسی مسئولیت مدیریت سود را به عهده دارد؟

یک قتل عمدی حرفه ای که منسوب به یک داستان پلیسی است و سوال این است " چه کسی سرانجام بیشترین اهمیت ها را در این داستان ها دارد؟ اما چه کسی کشف کننده این سوال در تحقیقات حسابداری می باشد؟ در زمان بررسی صحنه یک جرم به طور مطمئن تلاش میشود تا ابهام شناسایی شود، تحقیقات آکادمیک اهمیت کمتری در باره شناسایی قطعی اینکه آیا یک شرکت خاص ، دارای یک دلیل شخصی برای اینکه سود را مدیریت کرده است می باشد.را در ذهن داشته است، و بهره بیشتری در نتیجه تمایلات برای مدیریت سود کسب کرده است. در ضمن اختلاف در تمرکز خیلی زیاد است برای انجام دادن با مقدار کم اطلاعات برای محقققان و برآیند نیاز به افزایش قدرت آماری به وسیله آزمایش اندازه های نمونه می باشد ، اما حتی اگر نمونه های بزرگ مورد نیاز باشد ، سوال جالب این است "چه کسی می تواند آزمایش کند؟" برای مثال تاثیر آموزش و تصدیق و اشتیاق در مدیریت کردن سود چه می باشد؟ ایا مدیران با احتمال کمتری سود را مدیریت می کنند. اگر آنها دارای تخصص حرفه ای باشند و بنابراین کدهای اداره کردن اخلاقی تصویب می شود؟ آیا قانون حسابداری مورد نیاز مقدار قضاوت مختلف به وسیله نتایج مدیران در مبالغ مختلف از مدیریت سود را انجام داده است ؟ آیا تفاوت های اقتصادی و فرهنگی و تربیتی به عنوان یک جزء مهم نقش بازی می کند؟

 

4 – با استفاده از جه روش های سود مدیریت می شود؟

نویسنده های قبلی مدیریت سود را به دو طبقه گسترده طبقه بندی کرده اند: مدیریت سود واقعی ( یعنی گردش وجوه نقد موثر) و مدیریت سود تعهدی کل تغییرات در   برآورد و رویه های حسابداری را در بر می گیرد. نویسنده های قبلی با مدیریت سود واقعی معمولا به اقلام پر خرج برای شرکت رسیدگی می کردند(ریچودهری 2006) . در طرف دیگر بازرسی شواهد توسط گراهام ات آل (2005) اشاره می کند که مدیران مایل می باشند تا مدیریت سود واقعی را بیشتر از مدیریت سود تعهدی بکار گیرند: 80 % ممکن است احتیاطی را کاهش دهند، 55 % ممکن است تاخیر در یک پروژه باشد، مقایسه فقط با 28 % که ممکن است احتیاطی شده باشد و 8 % که ممکن است تغییر در مفروضات حسابداری باشد، بنابراین بررسی شواهد یک بی ثباتی با بهای بالاتر از مدیریت سود واقعی را ظاهر خواهد کرد.

 یک پیش بینی مختلف از بررسی یک صحنه جرم، به ما کمک می کند تا یافته های یک آزمایش را بررسی کنیم. مدیران می خواهند مدیریت سود واقعی را پرخرج تر برای شرکت است را بکار گیرند زیرا این عمل آنها به طور مشکل تر کشف شود. یک ابهام اساسی در محیط تجاری، یک محک برای این است که چه چیزی باید تحت هر موقعیت خاص انجام گیرد وجود ندارد. مدیران و هیئت مدیره به وسیله " قاعده تصادف تجاری " که مسئو لیت آنها را برای تصمیم گیری تجاری بد خیلی مشکل می کند ، محافظت می شوند. در مقابل حسابداری تعهدی و دیگر حسابداری های دستکاری شده موضوع هایی برای آزمایش به وسیله حسابرسان اساسی هستند به وسیله حسابداران قانونی و دادگاه ها که استاندارد های حسابداریکه به عنوان محک می باشند را ایجاد شده اند

شواهد رضایت مدیران برای بکار گیری مدیریت سود که برای کشف تحلیلی بودن بیشتر نتایج بال و شیوا کومار مشکل تر می باشد. (2008) . برای نمونه آنها شرکت های IPO ، فقط مدیریت تعهدی می تواند شناسایی شود وهر مدیریت سود واقعی از تجزیه و تحلیل مستثنی می شود زیرا محک فراهم شده به وسیله محتوی صورت های مالی مخفی همان مقدار مدیریت سود واقعی خواهد بود اگر باشد.

 

 

5 – چه کسی قربانی مدیریت سود می شود؟

تا زمان شناسایی  قربانی ، قاتل رمزی است که مشخص نیست کیست اگر کسی از مدیریت سود پشتیبانی کند دارای ابهام بیشتری می باشد. براستی اگر یک مورد ساده باشد نیازی برای تحقیق در ناحیه ممکن نباشد. قربانی اساسی مدیریت سود مدیران هستند از قبیل استفاده کنندگان صورت های مالی ، اما اگر استفاده کنندگان ضرر کنند به عنوان قربانی یک مانور تحت عنوان سوال عملی ایجاد می گردد. این استفاده کنندگان شامل حقوق سرمایه گذاران ، سرمایه گذاران اوراق قرضه، بانکداران، وضع کنندگان مقررات، اتحادیه ها ، تهیه کنندگان، مشتریان و رقبا می باشند.در زمینه IPOS   قربانی اصلی به طور اساسی سرمایه گذارانی می باشند که حقوق صاحبان سهام شرکت ها را خریداری کرده اند. یک سئوال این است : آیا سرمایه گذاران ارزش بیشتری را برای این گونه سهام به عنوان مدیریت سود پرداخت می کنند؟ تئو ات آل (1998) . یافتن جواب این

سئوال و نتیجه ای که به طور واقعی وجود دارد این است که سرمایه گذاران در شرکت با مدیریت سود بالا ایفای نا چیزی را در دوره هایی که مسئولیتی دارند نگهداری می کنند.

این نتیجه برای شرکتهای معتقد در بازار های سرمایه کارا به سختی قابل قبول می باشد.چرا سرمایه گذاران مدیریت سود کاهش اطلاعات را پیش بینی نمی کنند تا قیمت ipo را کاهش دهند؟ یک امکان وجود دارد این است که بازار های ipo همانگونه که در بازارهای ثانویه برای سهام وجود دارند راه اندازی نشده اند و بنابراین دارای اختلاف در رتبه و کفایت هستند.یک تعادل مورد نیاز خریداران و فروشندگان و یک قیمت تعدیل شده که یکسان می باشد. در بازارهای ثانویه، سهامداران موجود و فروشندگان کوتاه مدت یک تعادل را برای تعداد نامحدود خریداران اساسی را فراهم می کنند.( قیود فروش کوتاه مدت به عنوان یک عیب اساسی می باشد، اما خیلی مهم نیست که اینجا مورد بحث قرار گیرد. در بازارهای ipo اولیه فروشندگان به وسیله شناسایی مشمولیت شرکت های داخلی ، و قیمت ipo  یک مجموعه توسط بانکهای سرمایه گذاری برای صادر کردن زیر نویس ها می باشند. اگر یک ابهام درباره ارزش سهام وجود داشته باشد و یقینا هست انتقال اطلاعات از جزء کمتر توزیع اجباری می باشد زیرا فعالیت فروش قبلی محدود شده برای اولین روز تجاری ، یعنی مشارکت ipo برای برنده شدن در مزایده در خطر می باشد(راک 1986). بنابراین عرضه و تقاضا برای سهام های ipo نیازی به تعادل ندارد و مدیریت سود برای افزایش ارزش ملاحظه شده این سهام به طور اساسی موفق شود.

 

6- انگیزه مدیریت سود چیست؟

 بررسی صحنه جرم اغلب تلاش می کند تا انگیزه دلیل آوردن جرم را استنتاج کند.قصور این است که مردم عموما برای هیچ دلیل خاص مرتکب جرم نمی شوند. اگر چه سود غیر عملیاتی مالی از درآمد بقاء شرکت یا بعضی از دلایل دیگر گرفته شده استقراء اینکه فرض کنیم بعضی از کاهش های سود و زیان شخصی را در بر می گیرد.اهمیت انگیزه در مدیریت سود هیلن و والنز بدیهی می باشد. تعریف اشاره می کند و به راستی یک انگیزه برای گمراه کردن استفاده کنندگان یا برای تاثیر در قرارداد های خروجی لازم می باشد. زیرا حسابداری به طور ذاتی ذهنی می باشد، درخواست قضاوت در در یک راه بی خطر بدون منظور سود شخصی به عنوان مدیریت سود رسیدگی نمی شود.

اما مقایسه کردن جرم روزانه،  باعث ارائه انگیزه هایی برای اینکه مدیریت سود به طور عمیقتر باشد است. به عنوان آخرین بخش ، بازارهای سرمایه و استفاده کنندگان به طور عادی تر می توانند مدیریت سودرا پیش بینی کنند.بنابراین مدیریت سود می تواند یک تعادل خارجی باشد و به موجب آن مدیران سود دارای تورم را گزارش می کنند زیرا سود دارای تورم مورد انتظار آنها می باشد، یک انگیزه برای مدیریت سود  این است که می تواند انتظارات را تامین کند.

این ایده از رفتار مورد انتظار مربوط می باشد برای اینکه قوانین به عنوان فعالیت های جنایی تعریف شوند.معمولا رفتاری که مورد انتظار است به عنوان قانون پذیرفته می شود. اختلاف فرهنگی یک نقش بزرگ را در تعریف قوانین کشور ها بازی می کند . مقدار و انواع مدیریت سود قابل قبول و قابل مقایسه نمی باشد. یک ریسک در استنتاج استقرائی از یک کشور به کشور های دیگر وجود دارد. اختلاف اقتصادی- اجتماعی میان US و UK دارای شک اندکی می باشد، بنابراین یک ریسک اندک با استفاده از محیط UK برای ساختن استنتاج درباره US توسط بال و شاوی کومار انجام گرفته است.(2008). علاوه بر این یک انگیزه ممکن است یکسان به نظر برسد آیا رخ دادن IPO در UK یا US برای قیمت های تورمی IPO در سودآوری داخلی در مخارج IPO  مشارکت دارند.

در طرف دیگر ادعاهای مکرری وجود دارد که یک اختلاف موثر در اصول vs می باشد.استانداردها به ترتیب بر اساس UK,US.vs می باشند. این ممکن است که حسابداران و استفاده کنندگان در UK یک تعادل را برای مدیریت سود انتظار داشته باشند، درجه محرک و زمینه مدیریت سود به رفتاری که در هر محیطی که مورد انتظار است بستگی دارد.

 

7- ایا فرصتی برای مدیریت کردن سود وجود دارد؟

آیا یک جرم به کسی که آن را انجام می دهد واگذار می گردد یا متکی می باشد یا فرصتی برای آن برای اتفاق افتادن وجود دارد.در یک صحنه جرم معمولی یا خاص یک شخص رسیدگی می شود. این بخش می گوید با یک فرصت معمول زمانی که بخش های بعدی رارسیدگی می کند( یعنی توضیحات جایگزین برای حالت های خاص می باشد.)

فرصت برای جرم با دید زیر رسیدگی می شود. شما در باره دانشی که ندارید یک قصور را به سوی سرزمین خارجی به دوش می گیرید. اولین چیزی که شما می بینید شک افسر پلیس به همه می باشد. شما نتیجه می گیرید که 1) شما در یک مکان امن مالک می باشید 2) شما در یک منطقه بالا مالک می باشید. شما ممکن است برای موارد زیر بحث کنید 1)  یک بازداشتگاه پلیس نقش یک مکان تحمل قدرت را بازی می کند و در حضور زندگی اندک پلیس فرصتی برای ج

رم وجود دارد تا اتفاق افتد.در طرف دیگر 2) اگر  پلیس والا مقام وجود داشته باشداحتمالا به عنوان جوابی برای فرصت عالی برای جرم می باشد.

ابهام می تواند در اصطلاحات اقتصادی عرضه و تقاضا توضیح داده شود.نمودار استاندارد زیر را بررسی می کنیم ( موارد محدود از صفر یا با حساسیت نامحدود را در نظر می گیریم).نمودار 1 باید برای هر مطالعه کننده ای آشنا باشد، من برای فراهم کردن یک منبع پیوسته برای بحث های که در زیر بیان می شود می آورم.

در اصطلاحات جرم و کنترل کردن ما می توانیم یک تعریف خوب را  از امنیت مردم داشته باشیم.(یعنی عدم وجود جرم).فرض A یک محک تعادل با قیمت و مقدار متناظر با Pa و Qa می باشد. رعایت مفهوم کنترل ارزش را برای کنترل کردن بیشتر می کند اما ما نمی توانیم بگوئیم تعادل B یا C (و حتی D ) بدست خواهد آمد. اگر تقاضای بیشتری برای اطمینان وجود داشته باشد (یعنی تقاضا حرکت کند) نتیجه ما تعادل در نقطه B می باشد. اگر اطمینان بیشتری تقاضا شده باشد زیرا حرکت عرضه باعث تعادل در نقطه C می باشد. آیا تقاضای بیشتری برای اطمینان شده که در آن مسیر یک اختلاف واضح مبنی بر تعادل مقدار اطمینان وجود داشته باشد و به ترتیب به Qb افزایش می یابد یا به  Qc کاهش می یابد.

تفسیر شکل بالا در مدیریت سود، ما یک کال را به عنوان مقدار سود معرفی می کنیم.(بدون وجود مدیریت سود ) بال وشیواکومار گفته اند که افزایش دقت در طول حرکت های تقاضای Ipos برای مقدار اطلاعات به سمت راست خواهد بود. عرضه نگهداری شده ثابت، آنها به غیر از مقدار اطلاعات با کیفیت بالا برای افزایش به نقطه تعادل B می باشد. تئو ات آل (1998) فرض می کند که منافع مدیریت سود (یعنی اطلاعات با کیفیت پایین) در طی Ipos کاهش می یابد و متقابلا بهای اطلاعات با کیفیت بالا افزایش می یابد. با حرکت عرضه به سمت چپ نتیجه ما نقطه تعادل C می باشد

زمانی که ما تغییرات هر دو عرضه وتقاضا را بررسی می کنیم این که نقطه D تعادل باشد واضح نیست.آیا یک کیفیت بالاتر /پایین تر اطلاعات یا مدیریت سود بیشتر یا کمتر در طی IPOS  از تئوری یا استدلال خالص نمی تواند برطرف گردد، اما سرانجام یک سئوال علمی جواب داده خواهد شد که به انستیتوها و اوضاع احاطه کننده IPO وابسته می باشد. مطمئنا یک استقراء خارجی از یک مجموعه به انستیتوهای دیگر داشته باشد.

در حقیقت حتی از زبان بال وشیواکومار نیز واضح نیست که آیا آنها درباره حرکت های عرضه یا تقاضا و یا هر دو آنها فکر کرده اند. برای مثال صفحه 2 نشان می دهد " مدیریت سود گسترده و قابل توجه به وسیله شرکت های IPOS می تواند افزایش بررسی را در زمان از بازارهای هشدار دهنده جذب کنند."

و به نظر من حرکت به عقب در عرضه مقادیر اطلاعات مالی ، که یک نتیجه در بررسی بالا به ما می دهد( متناظر قیمت بالای کالای اطلاعات مالی)، یا مهم تر یک کاهش در کیفیت کالای اطلاعات مالی توسط تئو ات آل فرض شده است.(1998).

آورده اند که حتی عمیقتر از حرکت های مستقل عرضه و تقاضا نیز وجود دارد. یک سئوال باید پرسیده شود : آیا برای یک تنظیم کننده دقت در باره IPOS وجود دارد؟ این طور نیست زیرا یک پاسخ دولتی برای کاهش دادن مقدار اطلاعات عرضه شده وجود دارد. رعایت گفتگوی با مقدار کنترل بالا می تواند یکی از دو مورد زیر را نشان دهد: تهدید (بازداشت) در کاهش جرم یا در در کنترل کردن انعکاس یک جرم بزرگ که ممکن است حتی بزرگتر یا بیشتر از مقدار کنترل کردن باشد می تواند موثر باشد.یکی ممکن است مجبور نباشد به سختی فکر کند تا مثال هایی را که تعداد غیر منتظره پلیس و قدرت نظامی قادر نیست که مقدار فعالیت های جنایی را سرکوب کند را  پیدا کند. در شکل بالا بیشترین احتمال این است که در IPOS عرضه کیفیت اطلاعات به سمت چپ حرکت می کند و به طور واضح اثری رو به افزایش در قیمت اطلاعات مالی دارد، اما اثر آن در سئوال عملی نامعین و بی نهایت می باشد. ادعاهای قوی بر اساس رسیدگی هر کدام از عرضه و تقاضا به تنهایی کامل نیست.

 

8- آیا توضیحات دیگری وجود دارد که درباره چگونگی ظاهر شدن مدیریت سود توضیح  دهد؟

بال و شیواکومار (2008) مقدار قابل توجهی تلاش را برای بررسی توضیحات جایگزین مدیریت سود که توسط تئو ات آل بنیاد نهاده شده است اختصاص داده اند.(1998). آنها حداقل چهار توضیح را بحث کرده اند. هر کدام از آنها  در زیر توضیح داده شده اند.

 

1-8 برآورد حسابداری تعهدی باید خیلی جامع باشد تا باور شود.

بال و شیوا کومار شاخص های آماری تعیین کننده غیر منطقی را نشان می دهند( در جدول 5 می بینید) این شواهد کاملا واضح نیستند. اگر یک نظر اینه که مدل حسابداری تعهدی احتیاطی دارای اشتباهات اندازه گیری قابل توجه که معروف هستند می باشد.(دیچو ات آل 1995) حجم مهمتر حسابداری تعهدی احتیاطی تمرکز آن توسط نظر تئو ات آل نیست (1998)، که از رتبه بندی حسابداری تعهدی احتیاطی برای پرتفوی استفاده کرده است.

در لغات دیگر حسابداری تعهدی احتیاطی به عنوان نماینده هایی برای فعالیت مدیریت سود تاکید شده است. مقدار اختلال مسلما بزرگ وجامع می باشد اما نتیجه مهمتر در نظر تئو ات آل این است که نماینده مدیریت سود کمک می کند تا بازده های آینده پیش بینی گردد.

 

2-8 عوامل راه اندازی تصمیم برای استنتاج IPO و همچنین اثر حسابداری تعهدی و انحراف برآورد حسابداری تعهدی در سال هایIPO .

بال و شیوا کومار استدلال کرده اند رویه های محدودیت وجه نقد شرکت ها برای مثال صادر کردن سهام برای کاهش دادن قیود و رسیدن به رشد می باشد.

عواید حاصل از IPO  احتمالا برای افزایش دارائی های غیر جاری یا برای پرداخت بدهی های غیر جاری که در برآورد حسابداری تعهدی احتیاطی منعکس شده اند و به طور اساسی تحت عنوان مدیریت سودتفسیر شده اند استفاده شده است. این دلیل ایجاد جرم می باشد. تاثیر حسابداری تعهدی به تصمیمات IPO داخلی می باشد و نسبت به نتایج حساب ها بر اساس برآورد حسابداری تعهدی احتیاطی بعد از IPO گرفته نشده اند.

همانطوریکه گفته شد همان دلیل اشاره شد که همچنین حسابداری تعهدی قبلی در IPO داخلی موثر می باشد. اگر انتخاب شرکت برای سال صادر کردن وجه نقد یک IPO به راستی اجباری باشد، سپس صورت های مالی IPO پیش بینی شده محافظه کارانه ظاهر خواهد شد. برای مثال این شرکت برای طولانی کردن حسابهای پرداختنی وجه نقد نگه داری می کند و سعی می کنند حسابهای دریافتنی و بیشتر بر اساس زمانی دریافت کنند. اغلب، نتیجه در بدهی های جاری کمتر از دارائی های جاری ثبت خواهد شد. واقعا با نظر بال وشیوا کومار که صورت های مالی IPO پیش بینی شده به طور مشروط (مقید) محافظه کارانه می باشد.( در جدول های 3و 8 می بینید ) اما چه اندازه  از این محافظه کاری کیفیت بالای گزارشگری مالی در پاسخ به بازار و تنظیم کننده فشار تحت عنوان استدلال توسط بال وشیوا کومار یا تابع داخلی ساده می باشد.

به طور خلاصه بال و شیوا کومار تصمیمات داخلی IPO و حسابداری تعهدی را به عنوان یک پیامد مهم به طور صحیح شناسایی کرده اند . اما لیاقت این پیامدها برابر قیمت برای هر دو دوره IPO  ارائه شده یا پیش بینی شده می باشد. واقعا، عوامل داخلی تحت هر دو روش حرکت می کند.

 

3-8 برآورد حسابداری تعهدی با استفاده از تراز نامه های حاوی اشتباه و انحرافات

بال و شاوی کومار استدلال کرده اند که استفاده از اطلاعات تراز نامه برای شرکت های وابسته از دیدگاه عمومی و خصوصی شامل مبنای سیستماتیک در اندازه گیری حسابداری تعهدی احتیاطی می باشد.  استدلال های مفهومی دقیق هستند. اگر نتیجه عملی پیشنهاد کرده است که اثر این پیامد فرعی است. در صورتیکه در جدول 6 اختلاف معنی داری در حسابداری تعهدی احتیاطی برآورد شده از صورت جریان وجوه نقدمقایسه شده را با تراز نامه را نشان می دهد.که میانگین و میانه حسابداری تعهدی احتیاطی به یک چهارم مدیریت سود  افزایش می یابد و جمع شیوه های برآورد حسابداری تعهدی تغییر می کند. از زمان تئو ات آل فقط بر رتبه بندی حسابداری تعهدی احتیاطی از یک چهارم پرتفوی تاکید می کند، من نمی توانم هر اشتباه یا انحراف استنتاج شده به اندازه کافی بزرگ می باشد تا برجسته شودرا بیابم.

 

4- 8 استفاده از دارائی های پیش بینی شده IPO به عنوان جلوگیری کننده ایجاد یک شکل تقسیم شده

به عنوان مثال در کاربردهای زیاد حسابداری، نسبت ها مسئله آور هستند. اگر عملکرد ها بر صفر تقسیم شوند ( معکوس شوند ) قاعده محافظه کاری حسابداری یکی از منابع این مسئله می باشد و جمع دارائی ها می توانند به طور قابل توجه دارائی های اقتصادی را نا دیده گیرند. یک راه حل ساده برای این مشکل وجود ندارد. وبال وشیوا کومار نتوانسته اند راهی را پیشنهاد کنند : در حقیقت استفاده از دارائی های IPO پیش بینی شده به عنوان یک مانع در جدول 5 بخش های C,A می باشد. قابل بحث می باشد که اجزاء سرمایه در گردش به عنوان مانعی در جدول 5 بخش B براین مسئله تکیه کرده اند.

 

5-8 خلاصه توضیحات دیگر

در کل بال وشیوا کومار یک لیست گسترده از توضیحات دیگر برای مدیریت سود  یافته شده توسط تئو ات آل پیشنهاد کرده اند. همه آنها به طور جالبی ادراکی می باشند. اگر چه شواهد علمی قطعیت کمتری دارد. با این حال اگر انتقاد بال و شیوا کومار را بپذیریم که نماینده برای حسابداری تعهدی احتیاطی نمی تواند مدیریت سود  را ارائه کند سپس ما می توانیم یک سئوال جالب داشته باشیم: نشان انجام گرفته نماینده های حسابداری تعهدی احتیاطی می باشد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/07 16:29:45   |
0     0
نقاط قوت سود حسابداری:1-مورد قبول بودن درطی زمانهای مختلف 2-محاسبه سودبراساس واقعیت هاست نه براساس ارزشهای ذهنی 3-استواری براصل تحقق وپایبندی به محافظه کاری
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
یوسفی |   1396/04/09 14:34:02   |
0     0
سود به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های حسابداری، همواره برای اهداف متعددی همچون ارزیابی سهام و عملکرد مدیریت شرکت‌ها و همچنین به منظور بهبود تصمیمات مربوط به سرمایه‌گذاری، کانون توجه سرمایه‌گذاران و اعتبار دهندگان بوده است. به دنبال بحران‌های مالی پی‌درپی و ورشکستگی شرکت‌های عظیم دنیا در سال‌های اخیر، توجه پژوهشگران و تحلیلگران مالی از تأکید صرف بر رقم سود، به سمت کیفیت سود سوق پیدا کرده است. معیارهای متفاوتی برای کیفیت سود وجود دارد که هرکدام از محققین به بررسی تعداد معدودی از آنها اکتفا نموده و از مدلهای مختلفی برای اندازه گیری آنها استفاده کرده‌اند، اما به اتفاق نظری درباره روش‌های اندازه‌گیری کیفیت سود دست نیافته‌اند. نتایج این بررسی نشان می‌دهد، اگرچه مفهوم کیفیت سود واضح به نظر می‌آید، اما اندازه‌گیری آن در عمل مشکل است. از طرفی امکان ارائه تعریف واحد و جامعی برای کیفیت سود وجود ندارد، زیرا افراد از رقم سود گزارش شده در تصمیمات متفاوتی استفاده می‌کنند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مجتبی یزدانی |   1396/09/04 23:51:16   |
0     0
اگر ما مدیریت سود را به عنوان یک فعالیت متقلبانه نشان دهیم ما می توانیم در باره کشف آن در اصطلاح یک حرفه جنایی کارآگاه هولمز استفاده کنیم، و یا یک صحنه جرم (CSI) در اصطلاح هم دوره بیشتر بررسی کنیم. بنابراین بررسی شامل بررسی هفت اقلام زیر می باشد: اگر چه یک جرم تعهد شده باشد، مسئولیت های مشکوک، اسلحه های استفاده شده، تلفات جرم، محرک های جرم، فرصت حمل کردن این عمل ... و توضیحات دیگر می باشد.توضیحات دیگر به دلیل رویدادهای دیگر در فعالیت تقلب یا جنایی می باشد و بنابراین یک نتیجه تقلب یا جرم براساس شواهد ممکن است نادرست باشد. من عناصر مختلفی از حل کردن یک حرفه مدیریت سود مطرح کرده ام، با مثال گرفته شده از بال و شیوا کومار (2008) و تئو ات آل (1998) .(این عناصر به طور واضح وابسته اند و بعضی از اشتراک های در توضیحات زیر اجتناب ناپذیر می باشد).
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مجتبی یزدانی |   1396/09/04 23:55:54   |
0     0
با سلام
سود به عنوان یکی از مهمترین شاخص های حسابداری همواره برای اهداف متعددی همچون ارزیابی سهام و عملکرد مدیریت شرکتها و همچنین به منظور بهبود تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری کانون توجه سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان بوده است . رقم سود از مهمترین اطلاعات حسابداری گزارش شده در صورتهای مالی بوده است و از جهات مختلف سود مند بوده است که این سود تشکیل شده از دو بخش بخش نقدی و بخش تعهدی .
دلیل تفاوت سود حسابداری از سود واقعی به بخش نقدی سود مربوط می شود چرا که مدیران می توانند با استفاده از اقلام تعهدی سود شرکت را دست کاری کنند .
منظور از کیفیت سود - سود با کیفیت بالا اطلاعات بیشتری درباره ویژگیهای عملکرد مالی یک شرکت که در ارتباط با تصمیم های خاص ، توسط تصمیم گیرنده خاص گرفته شده فراهم می کند
کیفیت گزارشگری مالی به مربوط بودن و قابل اتکاه بودن بستگی دارد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
فریبا میرتقی |   1396/09/13 21:57:14   |
0     0
چه کسی مسئولیت مدیریت سود را به عهده دارد؟

یک قتل عمدی حرفه ای که منسوب به یک داستان پلیسی است و سوال این است " چه کسی سرانجام بیشترین اهمیت ها را در این داستان ها دارد؟ اما چه کسی کشف کننده این سوال در تحقیقات حسابداری می باشد؟ در زمان بررسی صحنه یک جرم به طور مطمئن تلاش میشود تا ابهام شناسایی شود، تحقیقات آکادمیک اهمیت کمتری در باره شناسایی قطعی اینکه آیا یک شرکت خاص ، دارای یک دلیل شخصی برای اینکه سود را مدیریت کرده است می باشد.را در ذهن داشته است، و بهره بیشتری در نتیجه تمایلات برای مدیریت سود کسب کرده است. در ضمن اختلاف در تمرکز خیلی زیاد است برای انجام دادن با مقدار کم اطلاعات برای محقققان و برآیند نیاز به افزایش قدرت آماری به وسیله آزمایش اندازه های نمونه می باشد ، اما حتی اگر نمونه های بزرگ مورد نیاز باشد ، سوال جالب این است "چه کسی می تواند آزمایش کند؟" برای مثال تاثیر آموزش و تصدیق و اشتیاق در مدیریت کردن سود چه می باشد؟ ایا مدیران با احتمال کمتری سود را مدیریت می کنند. اگر آنها دارای تخصص حرفه ای باشند و بنابراین کدهای اداره کردن اخلاقی تصویب می شود؟ آیا قانون حسابداری مورد نیاز مقدار قضاوت مختلف به وسیله نتایج مدیران در مبالغ مختلف از مدیریت سود را انجام داده است ؟ آیا تفاوت های اقتصادی و فرهنگی و تربیتی به عنوان یک جزء مهم نقش بازی می کند؟
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سیدابوالقاسم ابریشم |   1396/11/11 00:12:30   |
0     0
در کل بال وشیوا کومار یک لیست گسترده از توضیحات دیگر برای مدیریت سود  یافته شده توسط تئو ات آل پیشنهاد کرده اند. همه آنها به طور جالبی ادراکی می باشند. اگر چه شواهد علمی قطعیت کمتری دارد. با این حال اگر انتقاد بال و شیوا کومار را بپذیریم که نماینده برای حسابداری تعهدی احتیاطی نمی تواند مدیریت سود  را ارائه کند سپس ما می توانیم یک سئوال جالب داشته باشیم: نشان انجام گرفته نماینده های حسابداری تعهدی احتیاطی می باشد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حسن دستان |   1397/10/30 08:30:34   |
0     0
دربرسی تاثیر هزینه های توزیع برگ اختیار خرید سهام به عنوان بخشی از مزایا وحقوق مدیران اجرایی برکیفیت سود قدرت پیش بینی کنندگی اقلام تعهدی از جریان نقدی آینده به عنوان معیار کیفیت سود ایجاد شده که از مدل اقلام تعهدی دیچو ودیچاو برای محاسبه آن استفاده شده است .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مرتضی باغستانی |   1397/11/11 23:39:43   |
0     0
ادبیات کیفیت سود مملو از معیارهای مختلف برای اندازهگیری این مفهوم است تعدد .معیارها به گونهای است که محققین مختلف، این معیارها را در چندین طبقه جای دادهاند. به عنوان مثال فرانسیس و همکاران ( 2004) معیارهای کیفیت سود را به دو گروه کلی معیارهای مبتنی بر دادههای بازار و معیارهای مبتنی بر دادههای حسابداری تقسیم کرده ا ند. کُرنل ولندسمن(2003)معیارهای کیفیت سود را در سه دسته معیارهای مبتنی بر ارتباط ارزشی،معیارهای مبتنی بر محتوای اطلاعاتی و معیارهای مبتنی بر قابلیت پیشبینی جای داده اند.
جوناس و بلانکِت ( 2000) این معیارها را در دو گروه معیارهای مرتبط با نیازهای
استفاده کنندگان (که بر مسائل مرتبط با ارزشگذاری تاکید دارند) و معیارهای مرتبط باحمایت از سرمایه ( گذاران که بر مسائل مرتبط با مباشرت و حاکمیت شرکتی تاکید دارند) طبقه بندی میکنند .
شیپر و وینسنت (203)این معیارها را در قالب 4سرفصل به شرح زیر معرفی میکنند:
1 - معیارهای مرتبط با خصوصیات سری زمانی سود؛
2 - معیارهای برگرفته از رابطه بین سود جریان ، های نقدی و اقلام تعهدی؛
3 - معیارهای مرتبط با خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری؛ و
4 - معیارهای مرتبط با تصمیمات اجرایی.
دِچو و همکاران (2009) نیز این معیارها را در 3 سرفصل به شرح زیر طبقه بندی میکنند .
1 - معیارهای مرتبط با خصوصیات سود؛
2 - معیارهای مرتبط با ضریب واکنش سود9؛
3 - معیارهای خارجی مرتبط با کیفیت گزارشگری مالی
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مرتضی باغستانی |   1397/11/11 23:40:29   |
0     0
ادبیات کیفیت سود مملو از معیارهای مختلف برای اندازهگیری این مفهوم است تعدد .معیارها به گونهای است که محققین مختلف، این معیارها را در چندین طبقه جای داده اند. به عنوان مثال فرانسیس و همکاران ( 2004) معیارهای کیفیت سود را به دو گروه کلی معیارهای مبتنی بر دادههای بازار و معیارهای مبتنی بر دادههای حسابداری تقسیم کرده ا ند. کُرنل ولندسمن(2003)معیارهای کیفیت سود را در سه دسته معیارهای مبتنی بر ارتباط ارزشی،معیارهای مبتنی بر محتوای اطلاعاتی و معیارهای مبتنی بر قابلیت پیشبینی جای داده اند.
جوناس و بلانکِت ( 2000) این معیارها را در دو گروه معیارهای مرتبط با نیازهای
استفاده کنندگان (که بر مسائل مرتبط با ارزشگذاری تاکید دارند) و معیارهای مرتبط باحمایت از سرمایه ( گذاران که بر مسائل مرتبط با مباشرت و حاکمیت شرکتی تاکید دارند) طبقه بندی میکنند .
شیپر و وینسنت (203)این معیارها را در قالب 4سرفصل به شرح زیر معرفی میکنند:
1 - معیارهای مرتبط با خصوصیات سری زمانی سود؛
2 - معیارهای برگرفته از رابطه بین سود جریان ، های نقدی و اقلام تعهدی؛
3 - معیارهای مرتبط با خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری؛ و
4 - معیارهای مرتبط با تصمیمات اجرایی.
دِچو و همکاران (2009) نیز این معیارها را در 3 سرفصل به شرح زیر طبقه بندی میکنند .
1 - معیارهای مرتبط با خصوصیات سود؛
2 - معیارهای مرتبط با ضریب واکنش سود9؛
3 - معیارهای خارجی مرتبط با کیفیت گزارشگری مالی
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سیدهادی نبی زاده |   1397/11/12 09:21:30   |
0     0
فرضیه مدیریت سود، در ابتدا با عنوان هموارسازی سود به وسیله هپورث (1985) ارائه و بعدا توسط گوردن (1964) برای اولین بار توسط مک نیچلسون (1988) عبارت مدیریت سود جایگزین عبارت هموارسازی سود شد (جبارزاده وهمکاران، 1388).
مدیریت سود زمانی اتفاق می افتد که مدیریت در تلاش است تا تصویر مناسب تری از شرکت برای ذینفعان ارائه دهد. زیرا این تصویر بر منافع ذینفعان تاثیر مستقیم و یا غیر مستقیم دارد(طالب بیدختی وهمکاران1390). مدیریت سود غالبا در مورد شرکتهایی رخ می دهد که مکانیزم های با کیفیتی برای حمایت از منافع سرمایه گذاران و کنترل رفتار فرصت طلبانه مدیران ندارند (قائمی وهمکاران،1391).
شیپر (1989)، مدیریت سود دخالت عمدی در فرآیند گزارشگری مالی خارجی با قصد به دست آوردن سود است(نوروش و ذاکری،1390).
اسکات (1997) مدیریت سود را به عنوان انتخاب سیاست های حسابداری به منظور دستیابی به برخی اهداف خاص تعریف کرده است.
2-7- روش‌های مدیریت واقعی سود
برای مطالعه سطح دستکاری واقعی از سه معیار سطح غیر عادی هزینه‌های تولید، سطح غیر عادی هزینه‌های اختیاری و سطح غیر عادی جریان وجه نقد ناشی از فعالیت‌های عملیاتی استفاده می‌شود که از طریق سه مورد زیر قابل تحلیل است:
2-7-1- کاهش بهای تمام شده کالای فروش رفته از طریق افزایش تولید: مدیران می‌توانند تولید را به میزانی فراتر از حد نیاز افزایش داده و از این طریق، منجر به افزایش سود دوره مالی شوند. زمانی که مدیران، تعداد محصولات بیشتری تولید می‌کنند، قادرند هزینه‌های سربار ثابت را روی تعداد بیشتری از واحدهای تولیدی سرشکن کرده و در نتیجه باعث شوند هزینه‌های ثابت هر واحد کاهش یابد. مادامی که کاهش در هزینه‌های ثابت هر واحد با افزایش در هزینه‌های نهایی هر واحد خنثی نشود، کل هزینه‌ به ازای هر واحد کاهش می‌یابد. این امر، منجر به کاهش بهای تمام شده کالای فروش رفته می‌شود و شرکت می‌تواند حاشیه سود عملیاتی بالاتری گزارش نماید. اگر چه شرکت باز هم تولیدات و هزینه‌های نگهداری دیگری را متحمل می‌شود که منجر به افزایش نسبت هزینه‌های تولید سالانه به فروش و کاهش جریان‌های نقد ناشی از فعالیت‌های عملیاتی با سطح فروش می‌شود.
2-7-2- کاهش در هزینه‌های اختیاری مانند هزینه تبلیغات، هزینه تحقیق و توسعه و هزینه‌های اداری، عمومی و فروش: نوع دیگر دستکاری فعالیت‌های واقعی، کاهش هزینه‌های اختیاری است. اگر مدیران، برای بالا بردن سود به اهداف مورد نظر، به طور غیرعادی، مخارج اختیاری را کاهش دهند، انتظار می‌رود هزینه‌های اختیاری پایین باشد. از این‌رو، شرکت‌ها می‌توانند با استفاده از کاهش مخارج اختیاری، هزینه‌های گزارش شده را کاهش و سود را افزایش دهند.
2-7-3- تسریع در زمانبندی فروش از طریق اعطای تخفیفات بیشتر یا شرایط اعتباری آسان تر: چنین تحقیقاتی با شرایط اعتباری آسان به طور موقت، مقادیر فروش را افزایش می‌دهد، اما این راه‌کار به احتمال زیاد، دوام چندانی نداشته و شرکت به قیمت‌های قبلی خود باز می‌گردد. با این فرض که حاشیه فروش شرکت مثبت باشد، فروش اضافی منجر به افزایش سود دوره جاری خواهد شد، هر چند که تخفیفات و شرایط اعتباری آسان، کاهش در جریان وجه نقد را در دوره جاری در پی خواهد داشت.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سیدهادی نبی زاده |   1397/11/12 10:03:27   |
0     0
مدیریت سود رویکردی است که مدیران برای دستکاری داده¬ها به کار میبرند (وایلد و همکاران،2001) امروزه مدیریت سود یکی از موضوعات بحث¬انگیز و جذاب در پژوهش های حسابداری به شمار می¬رود. به دلیل توجه خاص سرمایه گذاران به رقم سود که عامل مهمی در تصمیم گیری است، این نوع پژوهش¬ها از جنبة رفتاری اهمیت خاص خود را دارند. یک عامل بنیادی در آزمون مدیریت سود شرکت ها، تخمین عامل اختیار و اعمال نظر مدیران در تعیین سود است . یکی از مهم¬ترین رویکردها در اندازه¬گیری اختیار مدیر، کاربرد اقلام تعهدی اختیاری در تعیین و کشف مدیریت سود است (دچو، هاتون، کیم و اسلوان، 2011)
به دو دلیل انتظار مى رود بین اقلام تعهدى اختیارى و ریسک ذاتى حسابرسى، رابطة مستقیم وجود داشته باشد. نخست؛ با فرض فرصت طلبى مدیریت، اقلام تعهدى ابزارى است در دست مدیریت براى دستکاری سود گزارش شده و مدیران اقلام تعهدى را به نفع خودشان دستکارى مى کنند و دوم؛ اقلام تعهدى چالشی براى حسابرسان محسوب مى شود که با حساب هاى پرریسک، مانند حساب هاى دریافتنى و موجودى ها، مرتبط است . محافظه کاری و احتیاط سازوکاری است که از طریق آن، حسابرسان مى توانند به سطح مطلوب ریسک حسابرسى براى صاحبکاران با اقلام تعهدى بالا دست یابند. به بیان دیگر، حسابرسان مى-توانند عدم اطمینان ذاتى را که در شرایط با اقلام تعهدى بالا وجود دار د، از طریق پایین آوردن آستانة صدور گزارش هاى تعدیل شده، جبران کنند (فردیناند، تسی و چن، 1998 ) یکی از را ههای سنجش محافظه کاری حسابرسان، میزان ترس آنها از مدیریت سود صاحبکار و آستانة صدور گزارش هدف مشروط (شامل گزارش مشروط به دلیل ابهام در تداوم فعالیت شرکت صاحبکار) است. در تلاش برای سنجش میزان محافظه کاری حسابرسان، مطالعة ارتباط اظهار نظر مشروط حسابرس و مدیریت سود، در موقعیت‌هایی که تمایل به مدیریت سود بالاتر وجود دارد، حائز اهمیت است .
یکی از این موقعیت ها هنگامی است که نسبت به تداوم فعالیت شرکت اطمینان وجود ندارد (تسیپوریدو و اسپاتیس، 2014) در ارتباط با نحوة برخورد تداوم فعالیت در استاندارد حسابرسی ایران، بخش 570 با عنوان حسابرسان با مسئلة ابهام در تداوم فعالیت شرکت صاحبکار چنین آمده است: حسابرس در جریان برنامه‌ریزی و اجرای روش های حسابرسی و ارزیابی نتایج حاصل از آن، باید مناسب بودن استفادة مدیریت را از فرض تداوم فعالیت در تهیة صورت های مالی، بررسی کند.
چنانچه به نظر حسابرس واحد مورد رسیدگی قادر به ادامة فعالیت نباشد، اما صورت های مالی برمبنای تداوم فعالیت تهیه شده باشد، حسابرس باید با توجه به میزان اهمیت، حسب مورد، نظر مشروط یا مردود ارائه کند. در صورت وجود ابهام با اهمیت دربارة تداوم فعالیت و افشای کافی در صورت های مالی، حسابرس باید نظر مقبول اظهار کند، اما با افزودن یک بند توضیحی حاوی وجود ابهام با اهمیت دربارة رویدادها یا شرایطی که ممکن است به تردیدی عمده در مورد توانایی واحد مورد رسیدگی به ادامة فعالیت بینجامد و با اشاره به یادداشت توضیحی صورت¬های مالی، گزارش خود را تعدیل کند. در صورت وجود ابهام با اهمیت و عدم افشای کافی در صورت¬های مالی، حسابرس باید نظر مشروط ارائه کند. گزارش باید به روشنی بیانگر این واقعیت باشد که ابهامی با اهمیت وجود دارد که ممکن است دربارة توانایی واحد مورد رسیدگی به ادامة فعالیت، تردیدی عمده ایجاد کند. در موارد وجود ابها م اساسی دربارة تداوم فعالیت یا وجود موارد متعدد ابهام با اهمیت، شامل ابهام دربارة تداوم فعالیت که آثار بالقوة آن در مجموع اساسی باشد، حسابرس باید صرف نظر از افشا یا عدم افشای آنها در صورت های مالی، نسبت به آن صورت ها عدم اظهار نظر ارائه کند
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سعیده تشکری بافقی |   1397/11/12 11:20:16   |
0     0
بین مدیریت بر سود و سوء مدیریت بر سود یک مرز بسیار ظریف وجود دارد که در نهایت تدوین کنندگان استانداردها، کمیسیون های بورس و دادگاهها می توانند محل این خط را تعیین نمایند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه محمدی |   1397/11/12 19:31:48   |
0     0
مهمترین ویزگی کیفیت سود:
سودمندی تصمیم
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مرتضی باغستانی |   1397/11/13 13:28:03   |
0     0
عناصر کیفیت سود:
کیفیت سود داراى مفهوم چند بعدى است که عناصر آن را مى توان به دو گروه کیفى و کمى تفکیک کرد. گروه کیفى مربوط به آن عناصرى هستند که در سیستم حسابدارى موجود، قابلیت اندازه گیرى و کمى شدن را ندارند؛ ولى عناصر کمى توان و قابلیت کمى شدن را داشته، مى توان آنها را در سیستم حسابدارى ثبت کرد. به طور کلى، عناصر کیفیت سود را مى توان به صورت زیر تشریح کرد:
روش هاىمورد استفاده درحسابدارى:کیفیت اصول حسابدارى شبیه کیفیت سود نیست، ولى ذاتا به هم مرتبطند، چون انتخاب و کاربرد اصول مستقیما بر
کیفیت سود اثرگذار است.(1986 ).Lipe
مدیریت سود: روش هاى حسابداى بر کیفیت سود موثرند؛ زیرا کیفیت سود مرتبط با روشهایى است که حسابداران و مدیران از طریق آنها قادر به مدیریت و نشان دادن رقم سود، به دلخواه خود هستند. مدیریت سود زمانى رخ مى دهد که مدیران در چگونگى گزارشگرى مالى، براى گمراه کردن سهامداران درباره عملکرد اقتصادى شرکت، یا اثر بر نتایج قراردادهایى که بستگى به گزارش
هاى حسابدارى دارند قضاوتهایى را انجام دهند.
روشهاى حسابدارى محافظه کارانه: این روشها، رابطه نزدیکى با کیفیت سود دارند؛ یعنى کیفیت سود خالص محاسبه شده به روش محافظه کارانه از سود خالص غیر محافظه کارانه بالاتر است؛ زیرا ریسک بیش از واقع نشان دادن سود بیش از ریسک کمتر از واقع نشان دادن آن است..(1986) ,,Schaefe,Kennell
عدم ثبات رویه در استفاده از روش هاىحسابدارى: عدم ثبات رویه، اثر منفى بر کیفیت سود دارد؛ زیرا اغلب، تغییرات در بکارگیرى روش های حسابدارى، موجب افزایش و رشد واهى سود گزارشى مى شود و پیش بینى سودهاى آتى را با مشکل مواجه مى سازد.
ریسک تغییرپذیرى: این مبحث به قابلیت اطمینان و اعتماد سود خالص مربوط مى شود . هرچه قضاوت، برآورد و تخمین هاى ذهنى در فرآیند اندازه گیرى، دخیل شوند کیفیت سود پایین خواهد آمد.
اقتصاد، صنعت و شرکت: این قسمت به ثبات، پایدارى سود، ساختار سرمایه، نگهداشت سرمایه وویژگى هاى مدیریت مى پردازد: ثبات و پایدارى سود: ثبات و تکرار پذیرى، از عوامل مهم موثر بر کیفیت سود است. کیفیت سود شرکتهاى داراى سود منظم و با ثبات، از شرکتهاى داراى سود نامنظم و پرنوسان بالاتر است زیرا سود منظم و تکرارپذیر، پیش بینى هاى آتى راحت و قابل اتکایى خواهدداشت.
ساختار هزینه: این قسمت به نوعى به ساختار هزینه)ثابت و متغیر( مى پردازد که موضوع اهرم عملیاتى در اینجا از مفهوم بالایى برخوردار مى گردد و آن هم به وجود هزینه هاى ثابت در ساختار هزینه هاى شرکت مربوط است.
نگهداشت سرمایه: در این دیدگاه، سرمایه، عامل مهمى در تعیین سود بوده، سود حسابدارى حداکثر ارزشى است که موسسه طى دوره توزیع کرده، به
طورى که سرمایه، نسبت به اول دوره کاهش نیافته باشد. بخش دیگرى از کیفیت سود به این موضوع مربوط مى شود که موسسه براى حفظ و نگهداشت
دارایى ها و بهبود قدرت سودآورى فعلى و آتى خود، چه تدابیرى اندیشیده است؛ زیرا نگهداشت و حفظ سرمایه تنها زمانى انجام مى شود که اجزاى جدیدى جایگزین قدیمى ها شود و قدرت سودآورى آن را حفظ یا بیشتر کند.
ویژگى هاى مدیریت: ویژگى و کیفیت موثرمدیریت، نقش حیاتى در قدرت سود و سودآورى آتى واحد تجارى دارد. شایستگى و کیفیت آنان در کارآیى و اثربخشى فعالیتها بوده، عامل مهمى درپیش بینى سودهاى آتى است. مدیریت خوب، یک
دارایى سودآور تلقى مى شود و سرقفلى معتبرى براى شرکت دارد( اعتمادى، ایمانى برندق، ) . 1386
عوامل سیاسى و اقتصادى: در بررسى کیفیت سود باید به عوامل سیاسى و اقتصادى نیز توجه کرد، زیرا اثر قابل توجهى بر سود و قدرت سودآورى دارند.
کیفیت سود شرکتهاى فعال در کشورهاى با ثبات، از کشورهاى بى ثبات بالاتر است و شرکت هاى فعال در کشورهاى داراى اقتصاد دولتى، در مقایسه با کشورهاى داراى خصوصى سازى مناسب، از کیفیت سود پایینى برخوردارند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

 
هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics