تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

سهامداران که مهمترین گروه کاربران اطلاعات صورت های مالی هستند منافع خود را در اطلاعات سود جستجو می کنند. سود حسابداری نشانه ای است که موجب تغییر باورها و رفتار سرمایه گذاران می شود.

 

کیفیت سود می تواند در گزارشگری مالی اطمینان سرمایه گذاران را در بازارهای مالی تحت تأثیر قرار دهد. از عوامل مهم مؤثر در کیفیت سود می توان به روشهای متعدد حسابداری، نارسایی های موجود در فرآیند برآوردها و پیش‌بینی‌ها، اختیار عمل مدیران و تاثیرپذیری سود از مبانی گزارشگری و صلاحدید مدیران اشاره کرد. کیفیت سود حسابداری یکی از معیارهای بهبود کیفیت گزارشگری مالی محسوب می‌شود. تحقیقات زیادی نشان داد که سود می‌تواند معیار سنجش سودمندی برای اندازه‌گیری عملکرد شرکت‌ها باشد. کیفیت اطلاعات حسابداری تحت تاثیر مجموعه‌ای از عوامل قرار دارد که برخی از آن‌ها ریشه در انگیزه‌های مدیران برای مدیریت اعداد و ارقام گزارش شده دارد.

 

بحث کیفیت سود زمانی مطرح می‌شود که تحلیل‌گران مالی تعیین کنند، تا چه میزان سود خالص گزارش شده منعکس کننده سود واقعی است. برداشت عموم سرمایه گذاران از مفهوم سود واقعی، سود حاصل از عملیات عادی است که قابل تکرار در سال‌های مالی آتی و ایجاد کننده جریان‌های نقدی باشد. سود واقعی شاخص سودآوری واحد تجاری به شمار می‌رود.

 

کیفیت سود می‌تواند در گزارشگری مالی اطمینان سرمایه‌گذاران را در بازارهای مالی تحت تاثیر قرار دهد. سهامداران که مهم‌ترین گروه استفاده‌کنندگان از صورت‌های مالی هستند منافع خود را در اطلاعات سود جستجو می‌کنند. سود حسابداری نشانه‌ای است که موجب تغییر باورهای سرمایه‌گذاران می شود و رفتار آنان را تغییر می‌دهد. تغییر قیمت اوراق بهادار نیز معیار قابل مشاهده‌ای از تغییر نظام‌مند باورهای سرمایه‌گذاران است که تحت تاثیر محتوای اطلاعاتی سودهای حسابداری تغییر یافته است .

 

در تعریف مفهوم کیفیت سود به دو ویژگی برای تعیین کیفیت اشاره شده است، یکی سودمندی در تصمیم‌گیری است و دیگری ارتباط بین کیفیت سود و سود اقتصادی است.

 

از دیدگاه هیکس کیفیت سود عبارت است از بیان صادقانه سود گزارش شده. منظور از بیان صادقانه تطابق بین توصیف انجام شده و آن چیزی است که ادعای آن را دارد (بیانیه مفهومی شماره2 FASB,). یعنی کیفیت سود بالا نشان دهنده مفید بودن اطلاعات سود برای تصمیم‌گیری استفاده‌کنندگان و همچنین مطابقت بیشتر آن با سود اقتصادی می‌باشد. یکی از مواردی که می‌تواند بر کیفیت سود اثر گذارد نحوه ارائه اطلاعات مربوط به سود است. بدین معنی که هر چه اطلاعات سود از مربوط بودن و قابلیت اتکا بالاتری برخوردار باشد، کیفیت سود بالاتر خواهد بود.

 

برای دریافت فایل مقاله فارسی به صورت PDF روی آیکن دانلود کلیک کنید.

 

منبع

سید سجاد علم الهدی؛ عبداله دریابر؛ سمانه طریقی(1393) بررسی رابطه کیفیت سود وساختار سرمایه ؛ فصلنامه علوم اقتصادی

 

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

رضا میرجلیلی |   1396/11/15 00:20:55   |
0     0
معیار کیفیت
سود در چهار دسته کلی شامل معیارهای سری زمانی (پایداری و قابلیت پیش بینی سود)، معیارهای
هموارسازی سود (نوسان سود یا اقلام تعهدی به نوسان جریان نقد عملیاتی)، معیارهای مبتنی بر اقلام
تعهدی (اقلام تعهدی غیرعادی و کیفیت اقلام تعهدی) و معیارهای مبتنی بر بازار (ضریب واکنش سود و
ارتباط ارزشی) استفاده شده است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سیدهادی نبی زاده |   1397/11/12 10:07:05   |
0     0
مدیریت سود زمانی اتفاق می افتد که مدیریت در تلاش است تا تصویر مناسب تری از شرکت برای ذینفعان ارائه دهد. زیرا این تصویر بر منافع ذینفعان تاثیر مستقیم و یا غیر مستقیم دارد(طالب بیدختی وهمکاران1390). مدیریت سود غالبا در مورد شرکتهایی رخ می دهد که مکانیزم های با کیفیتی برای حمایت از منافع سرمایه گذاران و کنترل رفتار فرصت طلبانه مدیران ندارند (قائمی وهمکاران،1391).
شیپر (1989)، مدیریت سود دخالت عمدی در فرآیند گزارشگری مالی خارجی با قصد به دست آوردن سود است(نوروش و ذاکری،1390).
اسکات (1997) مدیریت سود را به عنوان انتخاب سیاست های حسابداری به منظور دستیابی به برخی اهداف خاص تعریف کرده است.
هیلی و وهلن (1999) مدیریت سود هنگامی رخ می دهد که مدیران از قضاوت¬های شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند و ساختار معاملات را جهت تغییر گزارشگری مالی دستکاری می نمایند. این هدف یا به قصد گمراه نمودن برخی از صاحبان سود در خصوص عملکرد اقتصادی شرکت یا تأثیر بر نتایج قراردادهایی است که انعقاد آنها منوط به دستیابی به سود مشخصی می باشد صورت می گیرد(نوروش و ذاکری،1390)
اسکیپر (1989) مدیریت سود را این چنین تعریف نموده است: دخالت عمدی در فرآیند گزارشگری برون سازمانی با هدف بدست آوردن برخی مزایای شخصی از سوی مدیران یا سهامداران وی بلافاصله می افزاید:تعریف جامع تر مدیریت سود باید در برگیرنده ی مدیریت سود واقعی ایجاد شده از راه تصمیمات زمانبندی سرمایه گذاری یا تصمیمات تأمین مالی برای تغییر سود گزارش شده یا برخی از اجزای آن نیز باشد(نوروش و همکاران، 1384).
در راستای تعریف اخیر، تحقیق روچا و دیوری شواهدی ارائه نمود مبنی بر این که دایره مدیریت سود فراتر از دستکاری روشهای گزارشگری است و حتی دستکاری فعالیتهای واقعی (مثل افزایش سطح تولید و موجودیها برای کاهش بهای تمام شده کالای فروش رفته) را نیز دربر می گیرد .بدینسان میتوان راه های مختلف انجام مدیریت سود در قالب افزایش سود را چنین برشمرد(نوروش وهمکاران، 1384) :
شناسایی دیرتر هزینه ها (بعنوان مثال از راه اعمال نظر در گزینش روش استهلاک)
شناسایی زودتر درآمدها
اعمال نظر در طبقه بندی برخی از اقلام هزینه های دوره به عنوان بهای تمام شده ی محصول یا برخی داراییهای ثابت و یا نامشهود. این کار باعث انتقال بخشی از هزینه های دوره ی جاری به دوره ی بعد می شود.
مدیریت فعالیت های واقعی در جهت مدیریت سود؛ مثلاً از راه افزایش موجودیهای پایان دوره (که باعث انتقال بخشی از سربار ثابت به دوره بعد می شود) ارائه تخفیف های ویژه در پایان سال برای بالا بردن در آمد فروش، و یا انجام مبادلات ظاهری در مجموعه ی شرکت های سرمایه گذاری برای شناسایی سود افزایش ارزش سرمایه گذاریها.


2-2- مدیریت سود کارا و فرصت طلبانه
یک جنبة مهم استانداردهای حسابداری وضع شده و فرآیند آن با ساختارهای حاکمیت شرکتی موجود، فراهم کردن انعطاف پذیری و قضاوت شخصی برای مدیران است. برخی از صلاحدیدها و قضاوتهای شخصی در گزارشگری، مدیران را به انتقال موثق اطلاعات خصوصی خود به سهامداران، قادر می سازد. چنین کاربردی از صلاحدید و قضاوت شخصی، بیانگر مدیریت سود کارا است. از سوی دیگر، اشکال وارده بر اعمال قضاوتهای شخصی و صلاحدیدها در گزارشگری عملکرد مالی این است که مدیران ممکن است برای جلوگیری از انتقال اطلاعات دربارة عملکرد بالقوه ضعیف جاری یا آتی، از این توانایی استفاده کنند.
چنین رفتاری در گزارشگری، جنبه اطلاع رسانی سود را کاهش می دهد و بیانگر مدیریت سود فرصت طلبانه است. بطور خلاصه اگر مدیریت در فرایند انتقال اطلاعات خود به ذینفعان برون سازمانی در مورد توان سودآوری آتی شرکت (که در سودهای افشا شده بر مبنای تاریخی منعکس می شود) از صلاحدید و قضاوتهای شخصی استفاده، و سود را غربال کند، مدیریت سود کارا خواهد بود و اگر مدیریت از صلاحدید و قضاوتهای شخصی در جهت منافع خود استفاده، و سود را تحریف کند، مدیریت سود فرصت طلبانه خواهد بود؛ به عبارت دیگر اگر در نتیجة اعمال مدیریت سود، ارزش شرکت افزایش یابد، مدیریت سود، کارا بوده است و در غیر این صورت مدیریت برای افزایش مطلوبیت شخصی خود به مدیریت سود اقدام کرده است (بادآور و تقی زاده،1392).
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سعیده تشکری |   1397/11/12 14:05:30   |
0     0
در مدیریت مالی دخالت مدیریت در فرایند گزارشگری مالی باید سبب شود کیفیت اطلاعات گزارش شده افزایش یابد...
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics