مدیریت بودجه؛ مفاهیم بودجه‌ریزی عملیاتی  

 به عنوان مثال جان میک سل، اظهار داشت که اساساً بودجه‌ریزی عملیاتی ارتباط داده‌ها و درآمدها، یا هزینه‌ها با اهداف و فعالیتهای برنامه می باشد. او اظهار داشت بودجه‌ریزی عملیاتی ممکن است طبق روال معمول، شامل یکی از این عوامل یا دیگر عوامل زیر باشد:

اطلاعات حجم کار(بخشهایی که به خاطر فعالیت ایجاد می شوند)، اطلاعات تولید (هزینه و فعالیت) و اطلاعات تأثیرگذار (سطح حصول اهداف)

فیلیپ جوجک زمانی که فهمید هیچ تعریف استانداردی از بودجه‌ریزی عملیاتی وجود ندارد و آن را چنین بیان نمود که بودجه‌ریزی عملیاتی، شبکه کارآمد ارتباط ها را، از داده‌ها به خروجی، از منابع به نتایج، برای حصول اهداف بودجه بندی به هم پیوند می دهد.

گزارش منتشره جلسه ملی مجلس آمریکا در سال 1994، بودجه‌ریزی عملیاتی را به طرح ذیل تعریف می‌کند: بودجه عملیاتی از عباراتی مثل وظیفه، هدف، و مقصد استفاده می‌کند تا توضیح دهد که چرا پول خرج می شود، این یک راه برای تخصیص منابع می باشد، منابعی که برای دستیابی به مقاصدی خاص مبتنی بر اهداف برنامه ونتایج حساب شده می باشد. بودجه بندی عملیاتی با شیوه های سنتی فرق می‌کند زیرا بودجه بندی عملیاتی روی نتایج هزینه بیش ازمصرف پول تمرکز دارد، و بر آنچه که با پول خریداری می شود بیش از مقداری که در دسترس قرار می گیرد.

بنابراین با تعاریف زیادی که از بودجه‌ریزی عملیاتی ارائه شده است ولی وجه مشترک آن ها حول دو نکته "ارتباط بودجه با نتیجه"و" ارتباط  شاخص عملکرد و ارزیابی "  می چرخد، بدین ترتیب می‌توان گفت :

بودجه‌ریزی عملیاتی عبارتست از برنامه سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر برنامه و نتایج به دست آمده از آن برنامه را نشان می دهد. این بدان معنی است که با هر میزان مخارج انجام شده در هر برنامه، می باید مجموعه معینی از اهداف تأمین شود.

بودجه‌ریزی عملیاتی آن نوع بودجه‌ریزی است که به گونه ای نظام مند شاخص های عملکرد را در فرآیند تخصیص منابع عمومی کمیاب مورد استفاده قرار می دهد.

منبع:

مقاله (بودجه ریزی عملیاتی  مفاهیم و الزامات ) ، مجلس و پژوهش