تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

یکی از موانع پژوهش تجربی در خصوص نقدشوندگی دارایی، دشواری اندازه گیری آن می باشد.

 

 چون بازار سامان یافته ای برای دارایی های شرکت وجود ندارد و مظنه روزانه را همانطور که برای اوراق بهادار وجود دارد، مشاهده نمی شود، لذا داده ای برای اندازه گیری نقدشوندگی که در ادبیات زیرساختاری بازار مورد استفاده قرار گیرد، وجود ندارد و بایستی به مزایده و پرسش مظنه مبتنی باشد.

 

 با وجود محدودیت های فوق، چندین اندازه گیری بالقوه از نقدشوندگی دارایی شرکت وجود دارد:

 

الف- نسبت آلدرسون و بتکر

آلدرسون و بتکر (1995) از ضریب یک منهای نسبت برآورد شرکت از ارزش دارایی ها در زمان تصفیه، به ارزش دارایی ها به شرط تداوم فعالیت، به منظور اندازه گیری هزینه های تصفیه استفاده کرده اند. این معیار، در صورتی که برآوردها بدون تعصب صورت گیرد، به عنوان یک تضمین خوب برای نقدشوندگی دارایی به حساب می آید. اما برآوردهای مدیریتی از ارزش شرکت در تصفیه و ارزش آن به شرط تداوم فعالیت، ذهنی است و تحت شرایط گوناگون متفاوت است.

 

 

ب- نسبت آلمدیا و کامپلو

آلمدیا و کامپلو (2004) در پژوهش خود از نسبت خرید تجهیزات به کار رفته به مجموع خرید تجهیزات برای شرکت های موجود در یک صنعت، برای اندازه گیری خاص بودن دارایی که به طور بالقوه با نقدشوندگی دارایی مرتبط است، استفاده کرده اند.

خاص بودن دارایی، بینشی را فراهم می کند که بازار دست دوم فعال برای دارایی های شرکت در کجا است و اینکه یافتن خریدار برای دارایی ها آسان است یا خیر؟

 مطلب مهم در مورد این معیار، این است که افزایش در خرید تجهیزات جدید که نسبت را کاهش می دهد به معنی کاهش در نقدشوندگی دارایی نیست. افزایش در خرید تجهیزات جدید، می تواند علامت افزایش نقدشوندگی برای دارایی ها در صورت وجود تقاضای بیشتر برای دارایی ها باشد.

 

 

ج- نسبت سیبیلکو

سیبیلکو (2005) در پژوهش خود جهت اندازه گیری نقدشوندگی دارایی از سطح نقدشوندگی دارایی در صنعت، استفاده کرده است.

 این موضوع که در یک صنعت شرکت ها از لحاظ ساختار سرمایه و موقعیت دارایی بسیار شبیه هستند، اثبات شده است. در این تحقیق، نیز فرض بر این است که نقدشوندگی دارایی شرکت ها در یک صنعت شبیه است و می توان از نقدشوندگی دارایی صنعت به عنوان نماینده ای برای آن استفاده کرد.

 

وی سطح نقدشوندگی دارایی در یک صنعت را به کمک شاخص نقدشوندگی که ابتدا توسط شلینگ من و همکاران (2002)، پیشنهاد شده است، به صورت زیر اندازه گرفته است:

برای هر سال - صنعت، ابتدا مجموع ارزش معاملاتی دارایی های شرکت ها در آن صنعت و در یک سال معین را محاسبه می کنند؛ بر این اساس، شاخص نقدشوندگی صنعت مساوی است با نسبت مجموع ارزش معاملاتی دارای های شرکت ها در آن صنعت، در یک سال معین.

 

استفاده از ارزش دفتری، به این لحاظ می باشد که ارزش بازار دارایی ها می تواند به وسیله نقدشوندگی دارایی ها تحت تأثیر قرار گیرد و خالص نقدشوندگی را در بر بگیرد. این موضوع توسط فیلیپس و ماکسینویک (2001) مورد بررسی قرار گرفته است. آنها نشان می دهند که نقدشوندگی دارایی، سودآوری در صنعت را تحت تأثیر قرار می دهد و سودآوری بالاتر، می تواند ارزش های بازار را افزایش دهد.

 

 

د- نسبت گوپالان و همکاران

گوپالان و همکاران (2008) در پژوهش خود به بررسی رابطه نقدشوندگی سهام و نقدشوندگی دارایی های شرکت های آمریکایی در دوره زمانی 2006-1964 پرداختند.

آن ها از نسبت جمع وجوه نقد به ارزش دفتری جمع کل دارایی های شرکت به عنوان معیار نقدشوندگی دارایی های شرکت استفاده نمودند.

 

برای دریافت مقاله بر روی لینک کلیک کنید.

 

 

منبع:

ناصر ایزدی نیا  و امیر پارساییان  (1388 ) در مقاله  بررسی رابطه اهرم مالی و نقدشوندگی دارایی ها در بورس اوراق بهادار تهران ، فصلنامه حسابداری مالی .

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics