تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

اطلاعات نامتقارن یعنی این‌‌که در یک معامله یکی از طرفین (خریدار یا فروشنده، وام دهنده یا وام‌گیرنده، مدیر یا کارکنان و سهامداران و... ) نسبت به دیگری اطلاعات بیشتری دارد.

 

یکی از مفروضات میلر-مودیلیانی این است که مدیران و سرمایه‌گذاران درباره آینده شرکت اطلاعات همانندی دارند این پدیده را "اطلاعات متقارن" می‌نامند. ولی اغلب مدیران نسبت به سرمایه‌گذاران خارجی اطلاعات بیشتری دارند در این جا بحث "اطلاعات نامتقارن" مطرح می‌شود .

 

در بازارهای مالی یک طرف معامله درباره طرف دیگر اطلاعات کافی ندارد تا بر اساس آن تصمیمات دقیق بگیرد. این ناآگاهی یا نابرابری در اطلاعات را، اطلاعات نامتقارن می‌نامند .

 

 

 

اطلاعات نامتقارن دو نوع هستند:

1) گزینش معکوس

 2) خطر اخلاقی

 

 

گزینش معکوس

در یک سیستم اقتصادی بعضی از اشخاص مانند مدیران شرکت و نیروهای درون سازمان در مورد شرایط کنونی و چشم‌انداز شرکت، در مقایسه با سرمایه‌گذاران خارجی اطلاعات بیشتری دارند. آن‌ها می‌توانند از راه‌های گوناگون از این مزیت اطلاعاتی بهره‌مند شوند که به زیان سرمایه‌گذاران خارجی منجر می‌شود. وجود چنین وضعی بر توان سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند برای سرمایه‌گذاری تصمیمات معقول اتخاذ نمایند اثر خواهد گذاشت.

 گذشته از این، سرمایه‌گذاران نگران وجود تعصب و یکسو‌نگری مدیران و نیروهای درون‌سازمانی در افشای اطلاعات می‌باشند و نسبت به خرید اوراق بهادار شرکت‌ها رغبت نشان نخواهند داد، که در نتیجه بازار سرمایه و بازار نیروی کار مدیریت نمی‌توانند بدان گونه که باید و شاید عمل نمایند. از این دیدگاه می‌توانیم حسابداری مالی و گزارشگری را به عنوان ساز و کاری بدانیم که می‌توان بدان وسیله مسئله‌های مربوط به گزینش نادرست را حل کرد و به شیوه‌ای مدبرانه اطلاعات درون سازمانی را به اطلاعات برون سازمانی تبدیل نمود .

گزینش معکوس معمولاً میان فروشنده و خریدار یک معامله رخ می‌دهد و نتیجه معامله به ضرر یکی از طرفین قرارداد می‌شود. مثلاً فروشنده سهام شرکتی، اطلاعاتی از آینده شرکت و یا صنعتی که در آن فعالیت می‌کند دارد که به موجب آن اطلاعات، سهام شرکت در آینده سقوط خواهد کرد اما خریدار سهام از این موضوع اطلاعی ندارد، در صورت انجام معامله ممکن است خریدار در آینده زیان کند به عبارت دیگر انتخاب خریدار در خرید سهام آن شرکت انتخابی منفی و زیانبار بوده است .

گزینش معکوس گونه‌ای از اطلاعات نامتقارن است که پیش از دادوستد اتفاق می‌افتد که در یک سیستم اقتصادی یک یا چند نفر از طرف‌های قرارداد یا یک معامله بالقوه نسبت به طرف دیگر دارای مزیت اطلاعاتی است .

 

 

خطر اخلاقی

نوع دوم اطلاعات نامتقارن را خطر اخلاقی می‌گویند. وقتی مالکیت از مدیریت شرکت‌ها جدا می‌شود(تئوری نمایندگی)، برای سهامداران و بستانکاران غیر ممکن است که بر همه کارهای مدیر ارشد و کیفیت کار او (که از جانب آن‌ها انجام می‌دهد) نظارت مستقیم داشته باشند از این رو امکان دارد مدیر وسوسه شود و کم‌کاری کند و گناه کاهش یافتن عملکرد را به گردن عواملی بگذارد که ورای کنترل وی می‌باشند.

 بدیهی است هنگامی‌که چنین وضعی رخ می‌دهد برای سرمایه‌گذاران و عملیات کارای سیستم اقتصادی نتیجه‌های وخیمی به بار خواهد آمد. خطر اخلاقی زمانی اتفاق می‌افتد که مدیریت به انجام کارهایی می‌پردازد که به نفع خودش و به ضرر سهامدار می‌باشد.

به عبارت کلی‌تر یک یا چند نفر از طرف‌های قرارداد و معامله بالقوه می‌تواند شاهد انجام شدن خواسته‌های خود در معامله باشند ولی طرف دیگر نمی‌تواند شاهد چنین رخدادی باشد .

لازم به توضیح است که در دنیای واقعی تمایز بین خطر اخلاقی و گزینش معکوس بسیار مشکل است. نکته حایز اهمیت این است که خطر اخلاقی بر خلاف گزینش معکوس بعد از دادوستدها رخ می‌دهد .

 

کتاب حسابداری مالی اسکات در قسمت معرفی کتاب سایت موجود می باشد.

 

منبع:

  • کتاب تئوری حسابداری مالی ویلیام اسکات ،ترجمه علی پارساییان.

 

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics