> مقالات موضوعی > موفقیت مالی و شغلی > مهارت های زندگی > تیم یا گروه > مشاهده مقاله جهت ارسال به چند نفر، نام و ایمیل گیرندگان با کاما { ، } جدا شوند. نام فرستنده: * ایمیل فرستنده: نام گیرنده(گان): * ایمیل گیرنده(گان): * متن پیام: * کد امنیتی: آفات کار تیمی توجه بیش از پیش سازمانهای عصر کنونی بر رقابت و تلاش برای ماندگاری و کسب سهم بیشتر بازار، باعث شده است تا مطالعات پژوهشگران علم مدیریت در راستای افزایش اثربخشی و کارآمدی فعالیتها، به سمت تیمهای کاری سوق پیدا کند. عضویت در تیم متفکران در طرح همراه با تیم اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید کلیک کنید... در طرح همگام با تیم با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید کلیک کنید... در طرح همیار با تیم در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید کلیک کنید... در طرح همکار با تیم خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید کلیک کنید... تمرکز و توجه به کارآمدی و اثربخشی تیمهای کاری مستلزم تقویت اصول اساسی کار تیمی و شناخت موانع و آفات آن است، زیرا که نحوه تعامل و نقش هر یک از اعضاء به عنوان تقویت کننده یا مانع، عنصری سرنوشت ساز است. اثر قابل ملاحظه فرهنگ و کار تیمی آنقدر دارای اهمیت است که گروهی از دانشمندان علم مدیریت آن را لازمه دست یافتن به مزیت رقابتی پایدار در فضای رقابتی دنیای امروز میدانند. عدهای معتقدند نه امور مالی و نه راهبرد، هیچ یک مزیت رقابتی ماندگار نیستند و تنها کار تیمی است که در نهایت باعث ایجاد مزیت رقابتی میشود؛ زیرا هم توان لازم را دارد و هم کمیاب است. چنانکه شاید بتوان گفت اگر همه کارکنان یک سازمان به سوی یک هدف مشترک بسیج شوند، در هر رشته و در هر بازار و در برابر هر رقیبی و در هر زمان موفقیت ثمره تلاش آنها خواهد بود.حال که ضرورت کار تیمی و تشکیل تیمهای کاری، آشکار شده است، شناخت اصول اساسی آن گامی نخست در دست یافتن به آن مهم است و پس از آن، شناخت موانع و آفات کار تیمی جهت حفظ دستاوردهای آن از آسیب، ضروری و لازم مینماید. هر چند که درست کردن یک تیم متحد و یک دست مشکل است اما پیچیده و غیر ممکن نیست و شاید حفظ نمودن آن از تشکیل آن مهمتر باشد.این مقاله رهنمودی است برای شناخت و بررسی آفتهای کار تیمی در تیمهای کاری تا بتوان قدمی استوار در راستای بهسازی کار تیمی برداشت. آفات کار تیمی : در سالهای گذشته که ضرورت تشکیل تیمهای کاری بر همگان روشن شده است، بسیاری از سازمانها حرکتی رو به جلو به سوی آن داشتهاند اما در زمانی اندک ناکار آمدی خود را در دست یافتن به آن برتری به وضوح دیدهاند. شاید بتوان گفت علت اصلی شکست اکثر این سازمانها گرفتار شدن در چند آفت کار تیمی است که البته سرشتی زنجیروار به هم دارند یعنی نمیتوان آنها را به صورت جداگانه مداوا نمود زیرا هر یک زمینه ساز بروز دیگری میشود و هر یک از آفات، خود ریشه در دیگری دارد، مثلاً بیاعتمادی اعضای تیم نسبت به یکدیگر موجب از دست رفتن تعهد گروهی میگردد و از سویی از بین رفتن تعهد در میان اعضای تیم موجب از بین رفتن روحیه مسئولیت پذیری میگردد و هنگامی که تیم کاری مسئولیت پذیر نباشد به اهداف تیم توجه نمیکند و هدفهای فردی بر هدفهای گروهی ترجیح داده میشود. گرچه این مدل به لحاظ بیان ساده به نظر میرسد اما پیاده نمودن آن در عمل بینهایت دشوار است و صد البته به پشتکار و تلاش مداوم و مستمر نیاز دارد که کمتر تیمی تاب تحمل آن را دارد. بی اعتمادی : اعتماد نقطه ثقل تمام تیمهای کارا و یکپارچه است، زیرا که کار تیمی بدون اعتماد شعاری بیش نیست. اعتماد در کار تیمی به معنای اطمینان خاطر و پشت گرمی اعضای تیم از حسن نیت همکارتان و اعتقاد به این که در گروه کسی در صدد ضربه زدن به دیگری نیست و اعضاء از این حیث احساس امنیت و راحتی میکنند، در نتیجه در مواجهههای خود حالت دفاعی به خود نمیگیرند زیرا که حملهای در کار نیست که نیاز به تدافع معنا پیدا کند. باور این اصل و اعتقاد پیدا کردن به آن گرچه آسان نیست ولی مستلزم گذشت زمان و دیدن حسن نیتهای اعضاء نسبت به یکدیگر است. در این مفهوم اعضاء نقاط ضعف یکدیگر را پوشش میدهند و هیچگاه این ضعفها باعث آسیب پذیر شدن اعضاء نمیگردد. در بعضی موارد اعضای تیم از اینکه از یکدیگر کمک بخواهند خجالت میکشند، این نیز نشانهای از عدم اعتماد در تیم است زیرا که میترسند به موجب این اتفاق، آسیب پذیری ایشان در مقابل سایر اعضاء بالا رود. این درحالی است که در صورت باور اعتماد در تیم، اعضاء به راحتی از یکدیگر درخواست کمک میکنند و یکدیگر را حتی بدون درخواست کمک یاری میرسانند. دست یابی به اعتماد فارغ از آسیب پذیری، بسیار دشوار است زیرا در جریان بالندگی شغلی و تحصیل مراتب، افراد موفق، رقابت با همکارتان و حفاظت از نام و شهرت خود را میآموزند و سعی میکنند رفتارهایی سیاسی گونه داشته باشند. برای این افراد دست برداشتن از این عادت دیرین که از گذشتگان به ارث بردهاند، به خاطر خیر و صلاح تیم، بسیار سخت و دشوار است، اما این همان راهکاری است که برای ایجاد اعتماد در میان اعضای تیم، در تیمهای کاری باید صورت پذیرد. تیمهای بیاعتماد انرژی و وقت هنگفتی را صرف مدیریت رفتارها و تعاملهای درون گروهی میکنند. از نشستهای تیمی میهراسند و حاضر نیستند خطرهای یاری خواهی از دیگران یا کمک رسانی به آنها را بپذیرند در نتیجه روحیه اعضاء جهت فعالیت تیمی، نازل است و جابجایی نیروی کار به طور ناخواسته زیاد اتفاق میافتد. اعضای تیمهای بیاعتماد ضعفها و لغزشهای خود را از یکدیگر پنهان میکنند، از یاری دادن به حوزههای بیرون از مسئولیت خود اکراه دارند، بدون تلاش برای شناخت درست مقصود و استعداد دیگران، عجولانه قضاوت میکنند، از شناخت مهارتها و تجربههای یکدیگر و بهره برداری از آنها غفلت میکنند، برای هدایت رفتارهای سیاسی گونه خود وقت و انرژی تلف میکنند، نسبت به موقعیت سایرین حسد میورزند و برای پرهیز از گردهم آیی و جلسههای کاری بهانه میتراشند. عدم تعهد : درکارهای تیمی، تعهد اعضاء تابعی از وضوح تصمیمات و دخالت ایشان در فرایند تصمیمگیری یا تصمیمسازی است، زیرا که تقریباً سرنوشتسازترین فرآیند هر تیم، تصمیم گیری درباره مسایل و اقدامات است. وضوح و دخالت حقیقی اعضای تیم در تصمیمگیری، استوار بر اصل اعتماد است. هنگامی که روحیه اعتماد در میان اعضای تیم حاکم باشد، تصمیمات به صورت واضح (نه سیاسی گونه) بیان میگردد و همه اعضاء به راحتی و با اطمینان از اینکه مورد آسیب دیگری قرار نمیگیرند در تصمیمسازی و تصمیمگیری مشارکت میکنند. فضای تصمیمگیری در تیم باید به نحوی باشد که همه اعضاء به راحتی نظر مخالف خود را با استدلالهای خود بیان دارند، در غیر این صورت جلسات تصمیم گیری تبدیل به برنامههای فرمایشی جهت اعلام ابلاغیههای افراد اثر گذار میگردد. در این وضعیت مدیران در تشخیص جهت حرکت و تعیین اولویتها باعث ابهام و سردرگمی میشوند، فکر و خیال و توهم و گمانه زنیهای سیاسی گونه و پشت پرده در میان اعضای تیم دامن زده میشود. عدم مسئولیت پذیری : پاسخگو بودن افراد در قبال مسئولیتهایی که بر دوششان گذاشته میشود اصلی است که راه فرار از آن عدم مسئولیت پذیری است. در تیمهای کاری اعضایی که تعهدی در خود نسبت به تیم و فعالیتهای آن احساس نمیکنند، مسئولیت فعالیتها را نیز برعهده نمیگیرند، البته ایشان کمی فراتر از این بیان میدارند و عموماً میگویند: «هر که تصمیم گرفته خود عمل کند.» در مقوله تعهد بحث شد که گرانی گاه تعهد افراد مشارکت در تصمیمگیری است، حال آنکه مسئولیت پذیری افراد تیم نیز صددرصد برخاسته از تعهد ایشان نسبت به تیم و وظایف تیمی ایشان است. پاسخ گو بودن یعنی شوق اعضای تیم به بازخواست کردن همکارتان خود درباره رفتار یا عملکردی که برای تیم زیان بار است که البته بازهم باید یادآور شد که اعتماد کامل اعضاء نسبت به هم و نسبت به اینکه نیت دیگران از این بازخواست اثربخشی و کارایی تیمی است نه تخریب فرد و آسیب زدن به حیثیت کاری وی، از این رو می توان عصاره آفت عدم مسئولیت پذیری را گریز از پاسخ گو بودن و بی میلی اعضای تیم از تحمل فشار ناشی از بازخواست همکارتان دانست. در واقع اعضای تیم به خصوص آنها که با هم صمیمی ترند گاه در مسئولیت خواستن از یکدیگر اکراه دارند زیرا واهمه دارند این وظیفه بر روابط دوستانهء ایشان تاثیر منفی گذارد. گرچه میتوان مسأله را به شکلی دیگر مطرح کرد، در تیمهای کاری اگر اعضاء نسبت به یکدیگر و فعالیتهای یکدیگر توجه داشته باشند و سایر اعضاء برای ایشان اهمیت داشته باشد، وی را در انجام صحیح فعالیتهایش یاری خواهند کرد و از وی در باره آنچه اشتباه به نظر میرسد، میپرسند و اگر حقیقتاً ایرادی وارد بود به راهنمایی می پردازند و این فرآیند در میان دوستان صمیمی به لحاظ اهمیت بیشتر نسبت به هم، بیشتر و پررنگتر جلوهنمایی میکند. بی توجهی به اهداف تیم : شاید بتوان گفت بدترین آفتی که اعضای یک تیم به آن دچار میشوند، توجه هر یک از اعضاء به هدفها و نصابهایی غیر از هدفهای گروه است. بسیاری از کسانی که در حلقههای تیمی قرار میگیرند، آن جایگاه را پلهای برای ترقی و پیشرفت خود میبینند لذا حفظ مقام، جایگاه و منافع خود را بر منافع و نتایج و اهداف تیم ترجیح میدهند. البته باید یادآور شد که فضای کاری تیم در گرایش افراد به این ورطه بسیار مؤثر است، در تیمهایی که امنیت شغلی و اعتماد متقابل کمرنگتر است، توجه به اهداف شخصی بیشتر دیده میشود. البته گرایش افراد به کسب منزلت فردی اصلی درونی در تمام انسانهاست، تنها باید این اصل به باور اعضاء تبدیل شود که کسب مقام و منزلت تیمی به معنای کسب منزلت فردی برای یکایک اعضای تیم است، یعنی موفقیت یا شکست تیم در حقیقت موفقیت یا شکست اعضای تیم است از این رو باید سهم هر یک از اعضاء در دستاوردهای تیمی با شفافیت و صداقت پرداخت شود. نقش رهبر تیم در تقسیم قدرشناسی و پاداش به کسانی که موجب بالندگی و موفقیت تیم را فراهم آوردهاند، همچنان حساس و تعیین کننده است. نتیجه گیری : کار تیمی روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند و تیمهای کاری بیشتری تشکیل میشود. در سازمانهای مختلف هنگامی که افراد با یکدیگر بهتر کار میکنند دستاوردها هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی بهتر میشود. اما در نهایت باید دانست که تیم، مجموعهای از افراد است که هر یک پایهای از ارکان فعالیت تیمی را به دوش میکشند. آنچه هر عضو از تیم باید انجام دهد این است که سهم وظیفهای خود در تیم را به نحو احسن و اکمل انجام دهد و تیم را برای رسیدن به اهداف نهاییاش به جلو براند و از سویی با هوشمندی نسبت به آفات و موانع موفقیت تیمی، موضعی مناسب بگیرد و یکپارچه با کمک دیگر اعضای تیم اعتماد، تعهد، مسئولیتپذیری و حرکت به سوی اهداف تیمی را تقویت نماید. منبع : Patrick Lencioni ,"The five dysfunction of a team" , 2007 ثبت نام و عضویت میز کار لینک های مفید خدمات حَسمان ارتقاء سواد مالی در حَسمان خدمات ویژه حسابداران ارتقاء حرفه ای در حَسمان خدمات ویژه مدیران طرح پویش سواد اندوزی مالی دوره های آموزشی lms عضویت ویژه حسمان مشارکت و دعوت از دوستان همیار با تو همیار دانش آموز طرح پویش سواد اندوزی مالی آموزش سواد مالی مقدماتی نبض بازار دیده بان بازار هوای بازار دوره آموزشی بهینه نگر همیار شغلی حسابدار دیکشنری تخصصی حسابداری ثبت رزومه دوره های آموزشی توسعه نگر طرح توانمند سازی ایستگاه خبر حسابداری مدار خبر کار و دانش ثبت آگهی استخدام دوره های آموزشی مدیران همیار دانش آموز طرح پویش سواد اندوزی دوره های آموزشی همراه با تیم همراه با تیم همراه با تیم مقاله های مرتبطانضباط و توبیختیم مجازی در برابر تیم سنتیمدیریت افراد با شخصیت های مختلف در دیدار های تیمینبایدها! برای یک مدیر نمونهچگونه رقابتی سالم داشته باشیم؟ دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: *