تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

بر اساس مفروضات تئوری نمایندگی، تفکیک مدیریت و مالکیت می تواند منجر به تضاد منافع بین مدیران و مالکان  شود .افراد به طور کلی برای حداکثر نمودن منافع خود می کوشند

در همین راستا، غالباً مدیران نیز هدفشان حداکثر سازی منافع شخصی است. در همه موارد حداکثر سازی منافع مدیران و سهامداران هم جهت نیستند. یعنی افزایش منافع یکی ممکن است مستلزم کاهش منافع دیگری باشد. بنابراین سهامداران باید مکانیزمی را ایجاد نمایند که از منابع آنها حمایت کند هزینه این مکانیزم حمایتی که از بروز عواقب سوء ناشی از این تضاد منافع جلوگیری می کند اصطلاحاً هزینه نمایندگی گفته می شود.

 

(تیلور و نجار، 2008)هزینه های ناشی از مشکلات نمایندگی را می توان به سه گروه هزینه تقسیم نمود:

 

هزینه های کنترل کارگزار

هزینه های الزام کارگزار

هرگونه زیان باقی مانده

 

جهت رفع مشکلات ناشی از تئوری نمایندگی، سهامداران نهادی دارای انگیزه کافی (کسب منافع بیشتر) و توان مالکیتی کافی (کنترل و نفوذ)جهت اثر گذاری بر سیاست ها و تصمیمات مالی شرکت را دارند، برخی از روش های مستقیم که سهامداران نهادی از طریق آنها می توانند مدیران را کنترل و ملزم سازند تا در راستای اهداف مورد نظر آنها عمل نمایند شامل ، حق رای سهامداران نهادی جهت تغییر مدیران ، فروش سهام توسط سهامداران نهادی و خروج آنها ازساختار مالکیت شرکت می باشد.

 

جدایی مدیریت از مالکیت و تفویض اختیار توسط مالکان به مدیران شرکت تنها دلیل ایجاد مسئله نمایندگی و مشکلات ناشی از تئوری نمایندگی بین سهامداران و مدیران نیست بلکه پراکندگی مالکیت در بین تعداد زیادی سهامدار جزء، عدم تمرکز مالکیت و حقوق مالکانه، همچنین وجودعواملی مانند، کاهش انگیزه نظارتی سهامداران جزء،کاهش رفتار حرفه ای و تخصصی از سوی سهامداران جزء و عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سهامداران شرکت، نیز می تواند دلیلی مضاعف بر تئوری نمایندگی و مشکلات ناشی از آن برای شرکت باشد.

 

بر اسا س فرضیه نظارت در یک ترکیب مالکیت گسترده و غیر متمرکز، هیچ یک از سهامداران جز ء انگیزه و توان لازم جهت اعمال نفوذ بر عملکرد همچنین جهت نظارت بر مدیریت شرکت را ندارند . زیرا فرآیند نظارت مستلزم تقبل هزینه های سنگین نظارت از سوی سهامداران جزء می باشد، در این صورت هر سهامدارکه بخواهد نظارت بر عملکرد شرکت داشته باشد باید هزینه های مرتبط با آن رابپردازد و این در حالی است که سایر سهامداران نیز از منافع آن استفاده می کنند و این باعث کاهش انگیزه نظارتی سهامداران جزء می گردد. بنابراین علت و ماهیت مسئله نمایندگی و الزا م نظارت بر شرکت مستقیماً به ترکیب ساختار مالکیت بستگی دارد.

 

منبع

Gillan, S.L., Starks, L.T. 2003. A survey of shareholder activism:Motivation and empirical evidence. Contemporary Finance Digest, Vol:13, No:2, pp:10-3

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

روح اله برزگری بافقی |   1397/11/13 00:07:26   |
0     0
سلام
زینه نمایندگی یک نوع از هزینه های داخلی است که به یک نماینده به نیابت از مدیر پرداخت می شود. هزینه های نمایندگی از مسائلی نظیر تضاد منافع بین سهامداران و مدیریت ناشی می شود. سهامداران از مدیران می خواهند که شرکت را چنان اداره نمایند که ارزش سهامدار را افزایش دهد اما مدیریت ممکن است بخواهد قدرت و ثروت شخصی را افزایش دهد . مدیر یک بنگاه کنترل زیادی بر امور اجرایی، تخصیص منابع و چگونگی افشای اطلاعات دارد و منفعت طلبی اش میتواند مانع از تخصیص منابع به فعالیتهایی گردد که ارزش بنگاه را حداکثر میسازد. این در حالی است که مالکان و سایر تأمین کنندگان مالی نیز قادر به نظارت بر رفتار مدیر به گونه ای مؤثر و کارا نمی باشند. بطور کلی میتوان گفت هزینه هایی که ناشی از تضاد منافع بین سهامداران و دارندگان اوراق قرضه با مدیران واحد تجاری است را هزینه های نمایندگی می نامند
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics