نقش رهبری در آموزش الکترونیک  

در یک دوره آموزش الکترونیک اصلی ترین هدف پاسخ به نیازهای مخاطبان است. در این بین می بایست خواسته های اصلی کاربران در نظر گرفته و آن ها را در دوره های خود منعکس کنید. افراد حرفه ای در مسیر ارائه دوره های آموزشی خود دانش، مهارت و خلاقیت های خود را به کار گرفته و آن ها را با سرگرمی ترکیب می کنند اما فراموش نکنید تا زمانی که یک مدیریت و رهبری پیوسته بر کار خود نداشته باشید نمی توانید به موفقیت دست یابید.

به نظر شما اگر اطلاعات و محتوای مورد نیازمان در کار و زندگی با سرگرمی ترکیب شوند، به خاطر سپردن آن ها برای ما تا چه اندازه راحت تر خواهد بود؟ آیا این سرگرمی در یادآوری مطالب تاثیر خواهد داشت؟

در ادامه به بررسی سوالات فوق می پردازیم:
به طرز ماهرانه ای آموزش خود را با خلاقیت، علاقه و تفکر همگام کنید تا خستگی جایی در کار شما نداشته باشد. در این راه می توانید از ابزارهای فوق العاده سرگرم کننده بهره ببرید و دوره های خود را به برنامه های آموزشی تاثیرگذار تبدیل کنید.

مطمئنا سرگرمی و بازی کردن نوعی یادگیری محسوب می شود. فکر می کنید از آخرین باری که بازی های آنلاین انجام داده اید، چه مدت زمانی گذشته است؟ به کدام بازی علاقه بیشتری داشتید؟ آخرین بازی شما Crash بوده یا Candy یا ...؟ در هر بازی با هر اسم و سبکی که باشد تنها هدف شما کسب امتیازات بالاتر و رفتن به مرحله بعد است. در حقیقت شما بدون آن که متوجه شوید در هر مرحله تلاش خود را بیشتر می کنید که نتیجه آن افزایش مهارت در مراحل بعدی است.

در دنیای امروزی، بازی کردن در سطح کاملا جدیدی در حال حرکت است. در یک بازی مانند Crash افراد سطح های مختلف را یکی پس از دیگری طی می کنند و آن را به یکدیگر می فروشند. به نوعی افراد بخش زیادی از زندگی خود را درگیر بازی می کنند. جوامع و افراد در سنین مختلف از طریق یک پل ارتباطی به نام اینترنت با یکدیگر در تعامل بوده و از این طریق می توانند با یکدیگر بازی کنند.

شاید بتوان ادعا کرد مفهوم جدید رهبری کردن آموزش و توسعه در این جمله خلاصه می شود:
"رهبری قوی در آموزش، شما را در انتقال مفاهیم هر چه بهتر یاری می کند." در واقع با رهبری مناسب شما می کوشید تا در فرایند آموزش، مجموعه ای از مهارت ها را به مخاطبان خود انتقال دهید و Gamification بهترین راه برای رهبری صحیح در انتقال قوی مفاهیم به همراه درگیر کردن مخاطبان است و می توان بدین طریق انگیزه تولید و توسعه را به آنها منتقل کرد. با توجه به چینش عناصر بازی بیشتر اوقات یادگیری در طی مسیر و در  مراحل مختلف به دست می آید، پیش از آنکه در بازی به هدف اصلی برسید. در حقیقت یادگیری در مسیر رسیدن به هدف رخ می دهد.

در بیانی ساده دوچرخه سواری را در نظر بگیرید. مهم ترین اصل در فرایند دوچرخه سواری حفظ تعادل است اما هدف از دوچرخه سواری حفط تعادل نیست! بلکه شما قصد دارید از جایی به جای دیگر بروید بدون آن که به خود و دیگران آسیب برسانید. شاید شما بتوانید در مورد دوچرخه سواری و حفظ تعادل چندین مقاله ارائه دهید اما تا زمانی که آن را تجربه نکنید مطمئنا درک عمیقی از این بازی نخواهید داشت چرا که یادگیری و درک در طول مسیر به وقوع می پیوندد.

همین موضوع در رهبری نیز صدق می کند. تا زمانی که رهبری کردن را تجربه نکنید، نمی توانید مهارت آن را کسب کنید. ارزش های آموزشی شما زمانی توسعه می یابد که بتوانید یک مرحله جدید را به دوره یا بازی خود اضافه کنید و یا این که در کار خود ریسک کردن را جای دهید. این کار به افزایش مهارت های رهبری شما اضافه خواهد کرد. این را بدانید، هر چه عناصر جذاب را در دوره خود بیشتر کنید قاتل بی تفاوتی ها و ناامیدی ها که همان خستگی است را شکست خواهید داد.

آموزش الکترونیک امکان سفارشی سازی محتوا را در اختیار شما می گذارد و آن اثر را به نام شما ثبت می کند. فاکتورهای محرک را فراموش نکنید، برای یادگیرندگان خود پاداش های متفاوتی در نظر بگیرید. در ترکیب دوره آموزشی خود با بازی سازی، عنصر انگیزه را به کار گرفته و با انتقال آن به کاربران قدرت گذشتن از شکست را به آنها بدهید. کاری کنید که مخاطبانتان همواره منتظر سوپرایزهای بعدی شما باشند.

قدرت رهبری را زمانی در خود احساس می کنید که توانایی گرفتن خستگی را از مخاطبانتان داشته باشید.

همگی ما دائما به دنبال ایجاد تغییر در عملکرد خود هستیم اما چرا تاثیر آن را بر روی کاربران و مشتریان خود نمی بینیم؟ در واقعیت ما هیچ تغییری در کار خود ایجاد نکرده ایم و در چارچوبی که به دست خودمان ساخته شده، زندانی شده ایم!

باید این حقیقت را پذیرفت که برای داشتن رهبری مناسب در آموزش می بایست به سراغ راه حل هایی بروید که پیش از شما کسی آن ها را تجربه نکرده است و یا به عبارت دیگر کسی ریسک انجام آن را نپذیرفته است.

طرز فکر شما می تواند نقش دشمن را برای شما ایفا کند. هر چه تفکرات منفی و ناامید کننده داشته باشید مطمئنا فاصله بیشتری با موفقیت خواهید داشت. 

از جمله مواردی که افراد نسبت به آن دیدی منفی دارند، ریسک کردن است. اگر به کارهایی که انجام می دهید توجه کنید، متوجه خواهید شد که برخی کارها را به صورت کامل انجام می دهید و از انجام برخی دیگر به صورت کامل صرف نظر می کنید. به عبارت دیگر بیشتر ما “فرصت و تجربه ریسک کردن را به خود نمی دهیم”. متاسفانه یا خوشبختانه تمایل به ریسک کردن، بخش مهمی از رهبری است. 

منابع

باران پاتوق

تبیان