تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

مهارت «حل مشکل» یکی از مهارت‌های اساسی زندگی است که به ما امکان می‌دهد تا با طراحی مناسب و برنامه‌ریزی مشخص مشکلات را رفع کنیم.

این مهارت فقط برای مشکل خاصی نیست و می‌تواند در حل انواع مسائل و مشکلات کاربرد داشته باشد.مهارت «حل مشکل» یکی از انواع «مدیریت استرس» است که با اتکا بر اصول منطقی، ما را در جهت برطرف کردن مشکل و مسائل مرتبط با آن یاری می‌کند. ما سه دسته مشکل‌داریم؛ دسته‌ی اول مسائلی هستند که به‌طور مشخص برای آن‌ها پاسخ‌هایی داریم. دسته‌ی دوم مشکلاتی هستند که ما برای حل آن‌ها به یک‌رشته اطلاعات و دانش معین نیاز داریم. دسته‌ی سوم مشکلاتی هستند که برای حل آن‌ها نه‌تنها دانش کافی نداریم بلکه راه رسیدن به آن دانش و اطلاعات را هم نمی‌دانیم. درواقع حل این مشکلات به‌راحتی مسائل دسته‌ی اول و دوم نیست و کمی پیچیده است. در چین شرایطی ما از مهارت حل مسئله استفاده می‌کنیم. انسان تنها موجود دارای قدرت گفت‌وگوی درونی است. گفت‌وگوی درونی بر اساس محتوای مثبت یا منفی می‌تواند بر حالت هیجانی احساسی انسان تأثیرگذار باشد. ازاین‌رو تلاش برای تغییر گفت‌وگوی درونی منفی به مثبت یکی از راه‌های مقابله و کنترل استرس به شمار می‌رود.


گفت‌وگوی درونی چیست و چگونه در آرام‌سازی فرد تأثیر می‌گذارد؟
گفت‌وگوی درونی درواقع همان افکاری است که فرد به‌طورمعمول دارد. انسان موجودی است که همیشه در حال فکر کردن است. یعنی ذهن ما انسان‌ها حتی برای یک‌لحظه هم از تفکر خالی نیست. زمانی که هیجانی برای ما اتفاق می‌افتد و آن هیجان منفی است، معمولاً این افکار به شکل منفی خود را نشان می‌دهند و این افکار منفی طبیعتاً بر هیجان ما به‌طور متقابل تأثیر منفی می‌گذارند. یعنی هیجان منفی افکار منفی ایجاد می‌کند و این افکار منفی هیجان را منفی‌تر می‌کند. ما عموماً به افراد توصیه می‌کنیم که در این شرایط حتی‌المقدور سعی کنند این افکار منفی را که به‌اصطلاح همان گفت‌وگوی درونی آن‌هاست به افکار مثبت یا گفت‌وگوی درونی مثبت تبدیل کنند. البته میزان موفقیت در این امر به‌شدت افکار بستگی دارد. مثلاً فرض کنید که امروز یک اتفاقی برای اتومبیل ما می‌افتد، یک اتفاق خیلی بد و پشت سر هم‌فکرهای منفی به سراغمان می‌آید که الآن ممکن است به کارمان نرسیم یا ممکن است فلان دردسر ایجاد شود و وقتمان تلف شود و ... اینجا می‌توانیم با این افکار مقابله کنیم؛ که نه الزاماً قرار نیست که حالا همه‌ی اتفاق‌های بد بیفتد. یا این‌که اصلاً سعی کنیم اتفاق منفی را که افتاده به‌طورکلی کنار بگذاریم و به موضوع بهتری فکر کنیم. یعنی کلاً در مورد آن موضوع فکر نکنیم. بعضی افراد این توانایی رادارند، اگرچه ممکن است ابتدا یک مقدار مشکل به نظر برسد. کسی که روی این کار تسلط ندارد تصور می‌کند که این کنترل در اختیار وی نیست که بتواند روی موضوعی فکر کند یا خیر. بله ما هم اعتقادداریم که به وجود آمدن افکار منفی در اختیار خود ما نیست ولی ما می‌توانیم آن‌ها را تغییر بدهیم. یعنی ما می‌توانیم فکر منفی را که به سراغمان آمده متوقف کنیم و به موضوعات خوشایند و موضوعات غیر مرتبط فکر کنیم تا این‌که تأثیرات منفی آن تفکر را کاهش بدهیم. البته به‌کارگیری گفت‌وگوی درونی برای آرام‌سازی، به حل شدن یا حل نشدن یک مشکل ارتباطی دارد بلکه این تغییر افکار تنها برای جایگزینی افکار مثبت به‌جای افکار منفی و آزاردهنده است؛ چراکه افکار منفی به‌خودی‌خود می‌توانند موجب برهم خوردن بیشتر آرامش و تمرکز فرد شوند. یعنی پیامد افکار منفی همیشه هیجان‌های آزاردهنده است و هجوم افکار منفی همیشه همراه با تشدید این افکار است. درنتیجه عدم مهار افکار منفی، افکار آزاردهنده‌ی دیگری را به دنبال خواهد داشت.


منبع:

صمیمی اردستانی، مهدی؛ (1391)، حل مشکل، (آموزش یکی از مهارت‌های زندگی)، تهران، نشر قطره، چاپ چهارم.
راسخون
 

 

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics