تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

هرچه بیشتر از آن‌چه در وجه B و I یعنی وجه‌های کارآفرین و سرمایه‌گذار رخ می‌دهد آگاهی پیدا کنید، بیشتر هم دریافت خواهید کرد. به مرور زمان همان‌طور که تحصیلات‌تان با هم ترکیب می‌شوند، عایدی‌های‌تان هم مرکب می‌شوند.

 

به عبارت دیگر در ازای تلاش کمتر، بیشتر و بیشتر پول دریافت می‌کنید.

 
این قدرت واقعی سواد مالی‌ست. برای درک بهتر باید از درون این را درک کنید که قدرت حقیقی دانش در کلاس‌های درس و سمینارهای عجیب و غریب، کتاب‌های مختلف، کارت گزارش، مدارک بالا و امثالهم نیست.

 

ساده برای‌تان بگویم، «می‌توانید به یک نفر ماهیگیری یاد بدهید، اما نمی‌توانید با زور و اجبار کاری کنید چیزی یاد بگیرد.» نکته مهمی در این گفته وجود دارد:

 

قدرت حقیقی دانش آن زمان نمایان می‌شود که مدرسه را ترک کرده‌اید، در چند کلاس یا سمینار شرکت کرده و کتاب‌های خوب خوانده و آماده‌اید تا سوادتان را از راهی که مناسب شخصیت‌تان است پی‌گیری کنید. به همین خاطر است که پزشک‌ها چهار سال به دانشگاه می‌روند، چهار سال به مدرسه تخصصی پزشکی و تازه پس از آن چهار تا هشت سال به عنوان کارآموز یا پزشک مقیم کار می‌کنند. در طول این روند قبل از این‌که دکترهای واقعی شوند تجربه حقیقی در دنیای واقعی را لمس کرده‌اند.

 

 

بین خرید یک خانه و خرید ۳۰۰ واحد آپارتمانی تفاوت‌های بسیار اساسی وجود دارد. موفقیت یا شکست ما در هر زمینه‌ای مستقیم به قدرت آگاهی‌مان بستگی دارد. شرکت در یک سمینار سه روزه باعث شد تا من اساس سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات را بیاموزم و در نهایت تبدیل به سرمایه‌گذاری شوم که از بدهی‌هایش برای پولدارشدن استفاده می‌کند.

 

واقعیت این است که اصول خرید یک مال اجاره‌ای یا یک آپارتمان ۳۰۰ واحدی یکسان‌اند، اما تفاوت سوددهی‌شان به تحصیلات و تجربه معامله‌گر بستگی دارد.

 

 

پدر بی‌پولم در اولین و تنها ریسک تجاری‌اش شکست خورد، جواز یک بستنی‌فروشی. فکر می‌کرد امتیاز دهنده سرش کلاه گذاشته که باعث شکستش شد اما به نظر من کمبود دانایی در امور کارآفرینی و بی‌تجربگی‌اش بود که باعث شد دو سال از عمر و پس‌انداز زندگی‌اش را به باد بدهد.

 

 

نکته عجیب
 نکته عجیب در مورد افرادی که مثل پدر من در مدارس خوب درس خوانده‌اند این است که برای تحصیلات دانشگاهی احترام زیادی قائل‌اند اما اصلا به آموزش‌های مالی در دنیای واقعی توجه نمی‌کنند. ظاهرا تصور می‌کنند چون مدرک دکتری دارند یا وکیل پایه یک هستند حالا دیگر تجارت و سرمایه‌گذاری باید برای‌شان مثل آب خوردن باشد.

 

به نظر من این نوعی غرور و خودخواهی دانشگاهی‌ست که بسیار هم برای طرفدارانش هزینه دارد.

 

 

منبع

خلاقیت

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics