تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

هر وقت صحبت از انگیزش و تقدیر و تشویق میشود، مدیران زیادی هستند که اقدامات ساده انگیزشی را سبک، بی مزه یا لوس قلمداد میکنند. در مقابل کارکنانی هم هستند که این اقدامات را لازم و در زمره نیازهای خود عنوان میکنند. این نوشته را به کارهای انگیزشی ساده اختصاص داده ام تا نظرات شما را بدانم.وقتی صحبت از تشویق همکاران میشود، عمده مدیران گله مند هستند که ابزارهای لازم برای انجام این کار مهم را ندارند. مثلاً میگویند که نمیتوانند به همکارانشان پاداش بدهند، نمیتوانند در جمع آنها را تشویق کنند، نمیتوانند به آنها یک روز مرخصی تشویقی بدهند و مشکلاتی از این دست.

 

در مقابل وقتی پای صحبت کارکنان مینشینی، میبینی که چه کارهای کوچکی میتواند آنها را خوشحال کند، همه آنها هم به پاداش مالی و مرخصی تشویقی علاقه دارند اما تقریباً همه میگویند که ” یک تشکر خشک و خالی هم از ما نکردند”. راستی شما آخرین باری که از همکارتان یک تشکر خشک و خالی کردید، کی بود؟

 

در شبکه های اجتماعی دیدم که نوشته بودند گاهی با یک کاغذ ساده که رویش نوشته باشد “کارت عالی بود” میتوان همکاران را به شوق آورد. این خیلی درست است. فکرش را بکنید که وقتی یک روز سر کارتان حاضر میشوید، یک کاغذ روی میزتان ببینید که مدیرتان یا مدیرعامل سازمان رویش با خط خودش نوشته که “کارت عالی بود” یا جمله ای شبیه به این. چه حسی خواهید داشت؟ چقدر ممکن است با خودتان فکر کنید که میخواهد شما را گول بزند، یا از دست رنج شما سوء استفاده کرده است، یا افکار منفی مثل این؟

 

بسته جبران خدمات لزوماً نباید اقلام پیچیده داشته باشد. میتواند شامل اقلام کوچک و کم ارزش مادی باشد که شما با یک اقدام ساده به آنها هویت و ارج داده باشید. شما با نوشتن یک جمله میتوانید آن کاغذ را با ارزش کنید، تبدیل به کاغذی کنید که آن فرد تا عمر دارد آن را نگه دارد، نه تنها نگه دارد، بلکه روی میزش یا به کنار صفحه نمایش رایانه اش بچسباند که همیشه یادش بماند.

 

این کار خیلی سخت نیست، این بخشی از یک فرهنگ بزرگ است که شما میسازید، این شما هستید که حالا دارید در نگه داشت نیروی انسانی به سازمان کمک میکنید، شما هستید که به عنوان یک مدیر غیر منابع انسانی، یک کار منابع انسانی میکنید و چه کار بزرگی است این کار.

 

فرض کنید که در سازمان شما یک فرایند طی شده، گروهی از همکاران شما در آن دخیل بوده اند، اضافه کاری کرده اند، صبحها زود آمده اند و عصرها دیر رفته اند، احتمال دارد که یک مهمانی یا جمع خانواده را از دست داده باشند، شما اضافه کاری آنها را پرداخت میکنید، شاید پاداششان را هم بدهید، اما کی؟ احتمالاً چندین روز بعد، در قالب یک برگه چاپ شده ی بدون روح.

 

    حالا فرض کنید که این همکاران وقتی صبح میآیند، وقتی هنوز خستگی آن کارها در جسمشان هست، میبینند که مدیرشان روی میزشان یک یادداشت ساده گذاشته و رویش نوشته ” دستت درد نکنه” حس شما نسبت به این کار چیست؟ چقدر در ارتقای انگیزش شما کمک میکند؟ آیا آن روز با روزهای دیگر فرقی خواهد داشت؟

 

حدس میزنم که گروهی از شما دارید به این فکر میکنید که این کار عواقبی دارد، دیگران هم طلبکار میشوند، این نوشته باعث میشود که بعد ها هرگز نتوانید از این همکارتان گله کنید، ممکن است متهم به فرق قائل شدن بین همکاران شوید، میدانم که این عواقب هست و خیلی از آنها هم ممکن است درست باشد.

 

اما اگر با خودمان صادق باشیم ترس ما ممکن است از این باشد که ما نمیتوانیم با این عواقب مواجه شویم و فقط به کسانی این یادداشت را بدهیم که کاری کرده اند  دستاوردی داشته اند. شاید اشکال از ماست که میخواهیم راحت تر باشیم؟

 

بیایید انگیزش را از کارهای ساده و زیبا شروع کنیم، و خودمان را هم توسعه دهیم که بتوانیم این اقدامات را مدیریت کنیم. در این راه میتوانیم از خلاقیتمان هم استفاده کنیم، بی شک شما راهکارهای بهتر و بدیع تری سراغ دارید که با توجه به روحیه همکارانتان میتواند به آنها روحیه و انگیزه بهتری بدهد، راههای رسیدن به خدا به تعداد آدمهاست.

 

شما در این مورد چه فکر میکنید؟ این کار را تجربه کرده اید؟ یا حاضرید این کار را تجربه کنید؟

 

منبع : http://www.uveco.ir

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics