تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

فیلم «گلن گری گلن راس» نقد عمیق و شدیدی بر نظام رفاهی دولت های جمهوری خواه آمریکا در دهه هشتاد است. در فیلم، فروشنده ها تحت فشار روانی عدم امنیت شغلی زندگی می کنند. ضعف نظام بیمه آمریکا و مشکلات سرمایه گذاری در کشوری که به رغم در اختیار داشتن منابع غنی اقتصادی و انسانی در اختیار دارد در فیلم مورد انتقاد شدید قرار می گیرد اما فیلم نامه قوی دیوید ممت آن را به خطابه ای سیاسی تبدیل می کند.

 

تا به حال فیلم های زیادی با اقتباس از نمایشنامه های برجسته ساخته شده اند اما فیلم «گلن گری گلن راس» از این رو اهمیت ویژه ای دارد که فیلم دو سال پس از اینکه متن نمایشی اریژینال آن برنده جایزه مشهور پولیتزر شد، ساخته شد. از طرف دیگر دیوید ممت نمایشنامه نویس مشهور آمریکایی و نویسنده نمایش گلن گری گلن راس، خود اهل سینماست و علاقه زیادی به نمایشنامه اش دارد.

 

عنوان فیلم برگرفته از اسم دو مکان واقعی به نام های گلن گری و گلن راس است که در فیلم هم از آنها نام برده می شود. فیلم خیلی زود وارد ماجرای اصلی می شود. چهار فروشنده یک شرکت مشاور املاک در جلسه ای که سر شب برگزار می شود تهدید به اخراج می شوند. در این جلسه جان ویلیامسن مدیر دفتر به همراه بلیک، که از دفتر مرکزی شرکت به آنجا آمده، برای چهار کارمند شرکت مسابقه ای ترتیب می دهند. در این مسابقه هرکسی که بیشتر از بقیه کار کند یک اتومبیل کادیلاک الدرادو می گیرد، نفر دوم یک دست کارد استیک خوری و دو نفر دیگر هم اخراج می شوند. بخش اول فیلم بیشتر تحت تاثیر شلی لوین قرار می گیرد که در پشت رفتار دغلکارانه او معصومیتی انسانی نهفته است.

 

اما یکی از ویژگی های برجسته فیلم دیالوگ هایی ممتی است که عمدتاً در گفت وگوهای بین دیو و جورج برجسته می شود. «تو با جف حرف زدی؟ من اینو گفتم؟ حرف زدی؟ با کی؟ با جف؟ کی حرف زده؟ من حرف زدم؟» چنین دیالوگ هایی جزء لاینفک آثار نمایشی دیوید ممت است که در نمایش «گلن گری گلن راس» پررنگ تر است و در فیلمی که براساس آن ساخته شده نیز نقش کلیدی دارد. این دیالوگ ها به فیلم کمک می کند تا فضای ذهنی متشنج فروشندگان بهتر منتقل شود.

 

دست اندرکاران فیلم:

 

Glengarry Glen Ross

گلن گری گلن راس

کارگردان:  جیمز فولی

نویسنده : دیوید ممت

بازیگران : آل پاچینو، جک لمون، الک بالدوین، اد هریس، آلن آرکین، کوین اسپیسی، جاناتان پرایس

 تاریخ انتشار:۲ اکتبر ۱۹۹۲

مدت زمان : 1۰۰ دقیقه

 

توضیحاتی در مورد فیلم:

 

ریکی روما که نقشش را آل پاچینو بازی می کند در بخش اول فیلم حضور کمرنگی دارد. فقط هرازچندگاهی لابه لای دیالوگ های کلافه کننده بین دیو و جورج، او را می بینیم که در یک رستوران با یک مرد حرف می زند. در بخش دوم فیلم است که می فهمیم روما، یک قطعه زمین را در حالت مستی به آن مرد فروخته است.

 

تغییر وضعیت شخصیت ها در چند دقیقه به خوبی نشانگر اوضاع نابسامان جامعه ای است که ممت تصویر می کند. شلی لوین که در ابتدای فیلم در موضع انفعال کامل قرار گرفته بود پس از یک شب چنان از موضع قدرت حرف می زند که به راحتی رئیس اش را «آشغال» و «لعنتی» خطاب می کند. جالب اینکه پس از چند دقیقه دوباره همه چیز به حالت قبلی برمی گردد. فیلمنامه خوب دیوید ممت را فولی به همان خوبی کارگردانی نمی کند. گذشته از نورپردازی قابل قبول فیلم، فولی همان مشکلی را دارد که اکثر کارگردان هایی که فیلمنامه ای اقتباسی از یک نمایشنامه را کارگردانی می کنند به آن مبتلا هستند.

 

او فراموش می کند که یک فیلم را کارگردانی می کند نه نمایش. بعضی صحنه ها دقیقاً نمایشی خلق شده اند. مثلاً در صحنه های زیادی بازیگران نه حرف می زنند و نه واکنشی نشان می دهند و معلوم نیست چرا در تصویر دیده می شوند. در اکثر صحنه های فیلم وقتی شخصیت ها یکدیگر را به باد فحش می گیرند از طرف مقابل هیچ واکنشی صورت نمی پذیرد. با وجود این شخصیت های فیلم آن قدر در فیلمنامه خوب شکل گرفته اند که بعضی ضعف ها در کارگردانی چندان به چشم نیاید.

 

اما درباره بازیگران، کمتر پیش آمده که در یک فیلم این همه بازیگر خوب در کنار هم بازی کنند. تماشای بازی چند بازیگر توانمند در کنار هم واقعاً لذت بخش است. سال ۱۹۹۲ را باید سال آل پاچینو نامید. او در این سال با بازی در فیلم گلن گری گلن راس نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد و در همین سال جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را به خاطر بازی در فیلم «بوی خوش زن» دریافت کرد.

 

به علاوه او به اولین بازیگری تبدیل شد که در یک سال برای دو فیلم متفاوت کاندیدای دو جایزه بازیگری می شود. جیمز فاکس دوازده سال بعد این موفقیت را تکرار کرد. بازی فوق العاده جک لمون در نقش شلی لوین او را تا حد یک اعجوبه سینما معرفی کرد. او که در ایام جوانی از بهترین بازیگران سینما بود در سال های پیری نیز تجربه موفقی را از سر گذراند. اد هریس و کوین اسپیسی که در کمتر فیلمی بازی کم فروغی ارائه می دهند در اینجا هم همچون همیشه موفق بودند. اما آلک بالدوین با حضور پنج دقیقه ای در نقش بلیک مورد ستایش منتقدین قرار گرفت. جالب است بدانید که شخصیت بلیک در نمایشنامه نبود اما دیوید ممت وقتی فیلمنامه اقتباسی را می نوشت این شخصیت را اختصاصاً برای آلک بالدوین نوشت.

 

 و اما چند نکته قابل ذکر در حاشیه فیلم «گلن گری گلن راس». کلمه «لعنتی» ۱۳۸ بار و کلمه «کثافت» ۵۰ بار در فیلم تکرار می شود که البته در دوبله فارسی به تناوب کلمات مترادف جایگزین شدند. جری جف همان مدیر مشاور املاک رقیب که شلی کارت های گلن گری را به او می فروشد (شخصیتی که هرگز در فیلم دیده نمی شود) نام بازیگری است که فقط در چهار فیلم بازی کرده است. اگرچه بازیگران فیلم موقع ساخت فیلم، آن را «مرگ فروشنده لعنتی» نامیدند اما جک لمون درباره «گلن گری گلن راس» گفته بود که این بهترین گروهی بوده که او با آنها همبازی شده است.

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics