ضرورت مقابله با هیجان‌ها  

بقیه انعکاسی از تجزیه‌وتحلیل فکر در ارتباط با موقعیت هستند. بسیاری از احساسات، غیرواقعی و غیرمنطقی هستند؛ یعنی بی‌دلیل و خودبه‌خود یا بر اساس افکار غلط منتج از سوابق، کج‌فهمی‌ها، ترس، امید یا نیاز بروز می‌کنند. مثلاً اگر به کسی که از عنکبوت می‌ترسد بگوییم که عنکبوت بی‌خطر است ترسش نمی‌ریزد. یا کسی که تمام عمرش آرزو داشته دکتر بشود، بسیار بیشتر از کسی که چنین انتظاری ندارد، پس از رد شدن در کنکور آشفته می‌شود. احساسات حاصل هیجان جسمی و تفسیر علت آن است به این معنا که احساسات و هیجان‌ها، مجموعه‌ای از عواطف و تمایلات انسان‌ها و نشانگر این هستند که فرد خوشحال است یا ناراحت. چیزی را   می‌خواهد یا نمی‌خواهد. مهارت مقابله با هیجانات فرد را قادر می‌سازد تا هیجانات را در خود و دیگران تشخیص داده، نحوه‌ی تأثیر هیجانات بر رفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجانات مختلف نشان دهد. اکثر اوقات حالات و احساسات خود را تحت دو واژه‌ی خوب یا بد توصیف می‌کنیم و بیشتر اوقات از حالات روحی خود به‌طور دقیق و درست خبر نداریم. کلمات بسیاری وجود دارد که احساسات را توصیف می‌کنند؛ مثل غمگینی، ناراحتی، بی‌حوصلگی، خستگی، افسردگی، شادی، حسرت، خجالت و... که این‌ها یا خوب هستند یا بد! اگر با حالات هیجانی مثل غم و خشم یا اضطراب درست برخورد نشود این هیجانات تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی داشته و برای سلامت، پیامدهای منفی به دنبال خواهد داشت.

منبع:

اطلاعات و مقاله‌های روان‌شناسی و مدیریت آینده‌پژوهی
 مدیریت آینده‌پژوهی سلامت و روانشناسی