> مقالات موضوعی > فرهنگی و مذهبی > موضوعات قابل تامل > زندگی با یاد مرگ > مشاهده مقاله جهت ارسال به چند نفر، نام و ایمیل گیرندگان با کاما { ، } جدا شوند. نام فرستنده: * ایمیل فرستنده: نام گیرنده(گان): * ایمیل گیرنده(گان): * متن پیام: * کد امنیتی: زندگی با یاد مرگ؛ چرا از مرگ می ترسی! چرا از مرگ می ترسید ؟ چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید؟ چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید ؟ عضویت در تیم متفکران در طرح همراه با تیم اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید کلیک کنید... در طرح همگام با تیم با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید کلیک کنید... در طرح همیار با تیم در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید کلیک کنید... در طرح همکار با تیم خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید کلیک کنید... مپندارید بوم ناامیدی باز به بام خاطر من می کند پرواز مپندارید جام جانم از اندوه لبریز است! مگویید این سخن تلخ و غم انگیز است! مگر می این چراغ بزم جان مستی نمی آرد؟ مگر افیون افسون کار نهال بیخودی را در زمین جان نمی کارد؟ مگر این می پرستی ها و مستی ها برای یک نفس آسودگی از رنج هستی نیست؟ مگر دنبال آرامش نمی گردید؟ چرا از مرگ می ترسید...؟ کجا آرامشی از مرگ خوش تر کس تواند دید؟ می و افیون فریبی تیزبال و تند پروازند... اگر درمان اندوهند خماری جانگزا دارند. نمی بخشند جان خسته را آرامش جاوید خوش آن مستی که هشیاری نمی بیند! چرا از مرگ می ترسید ؟ چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید ؟ بهشت جاودان آنجاست! جهان آن جا و جان آن جاست! گران خواب ابد، در بستر گلبوی مرگ مهربان، آنجاست! سکوت جاودانی پاسدار شهر خاموشی ست... همه ذرات هستی، محو در رؤیای بی رنگ فراموشی ست... نه فریادی نه آهنگی نه آوایی نه دیروزی نه امروزی نه فردایی زمان در خواب بی فرجام خوش آن خوابی که بیداری نمی بیند! سر از بالین اندوه گران خویش بردارید... در این دوران که از آزادگی نام و نشانی نیست! در این دوران که هرجا "هرکه را زر در ترازو زور در بازوست" جهان را دست این نامردم صد رنگ بسپارید! که کام از یکدگر گیرند و خون یکدگر ریزند! درین غوغا فرو مانند و غوغاها برانگیزند... سر از بالین اندوه گران خویش بردارید! همه، بر آستان مرگ راحت، سر فرود آرید! چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید؟ چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید ؟ چرا از مرگ می ترسید...! ثبت نام و عضویت میز کار لینک های مفید خدمات حَسمان ارتقاء سواد مالی در حَسمان خدمات ویژه حسابداران ارتقاء حرفه ای در حَسمان خدمات ویژه مدیران طرح پویش سواد اندوزی مالی دوره های آموزشی lms عضویت ویژه حسمان مشارکت و دعوت از دوستان همیار با تو همیار دانش آموز طرح پویش سواد اندوزی مالی آموزش سواد مالی مقدماتی نبض بازار دیده بان بازار هوای بازار دوره آموزشی بهینه نگر همیار شغلی حسابدار دیکشنری تخصصی حسابداری ثبت رزومه دوره های آموزشی توسعه نگر طرح توانمند سازی ایستگاه خبر حسابداری مدار خبر کار و دانش ثبت آگهی استخدام دوره های آموزشی مدیران همیار دانش آموز طرح پویش سواد اندوزی دوره های آموزشی همراه با تیم همراه با تیم همراه با تیم مقاله های مرتبطزندگی با یاد مرگ؛ حسرت زیستنزندگی با یاد مرگ؛ ماندن یا رفتنزندگی با یاد مرگ؛ صدای بال های مرگزندگی با یاد مرگ؛ راز هستیزندگی با یاد مرگ؛ گل بی صاحبی بودم... سمیرا رئیسیان | 1394/12/03 04:35:37 | 5 0 مگر دنبال آرامش نمی گردید... چرا از مرگ می ترسید...؟! قابل تامل بود! از آنجایی که هدف این سایت را به اشتراک گذاشتن دیدم، علاقه در مشارکت آن داشتم. از نظرم یکی از دلایل ترس از مرگ این است که کروکی آن طرف را نداریم! به روایت از امام عسکری (ع)، مگر می شود که لباس نو پوشیدن ترس داشته باشد؟! مگر می شود آدمی از رفتن به خانه جدید و وسیع بترسد؟! بهشت جاودان آنجاست! جهان آن جا و جان آن جاست! پاسخ دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: * افسانه زارعی | 1395/01/14 22:11:39 | 3 0 با دید جدید به همه چیز نگاه کنید حتی به مرگ! پاسخ دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: * مهدیه آقاباقری | 1395/04/03 01:17:58 | 1 0 ترس از مرگ از میل به جاودانگی می آید. حال مگر پس از مرگ، زندگی و حیات نیست؟ پس چرا ترس! پاسخ دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: * محمد جواد خاکسار | 1395/04/06 00:27:14 | 0 0 از مرگ نترسید از این بترسید که وقتی زنده اید چیزی درون شما بمیرد به نام انسانیت....... پاسخ دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: * دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: *