تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

101. کنترل های داخلی به دو دسته مالی و عملیاتی تقسیم می شود.

102. کنترل های پایه، کنترل هایی هستند که جهت حصول اطمینان از ثبت صحیح و کامل فعالیت های واحد تجاری استقرار می یابند.

 

103. هدف از بکارگیری کنترل های پایه حصول اطمینان از ثبت صحیح و کامل فعالیت های واحد تجاری است.

104. مشاهده عینی و شمارش دارایی های شرکت در فواصل زمانی، جزء کنترل های داخلی پایه حسابداری است.

105. تقسیم وظایف از جمله کنترل های داخلی انظباطی است.

106. استقرار کنترل های داخلی در هرواحد تجاری به اندازه، نوع عملیات، اهداف واحد تجاری و هزینه اجرای آن بستگی دارد.

107. از دیدگاه حسابرسی صورت های مالی، ویژگی های سیتم کنترل داخلی عبارتند از: محیط کنترلی، سیستم حسابداری و روش های کنترلی.

108. محیط کنترلی بیانگر نگرش کلی مدیریت در مورد استقرار سیستم کنترل داخلی و میزان اهمیت آن برای واحد تجاری است.

109. حسابرسان داخلی کارایی عملیات سازمان را مورد بررسی قرار می دهند.

110. حسابرسان داخلی به طور مستمر زیر نظر مدیران دستگاه انجام وظیفه می نمایند.

111. حسابرسان داخلی یافته های خود از عدم کارایی کنترل های داخلی را طی گزارشی همراه با پیشنهادهایی به منظور بهبود عملکرد واحد تجاری و اعمال کنترل های داخلی، به مدیریت ارائه می دهند.

112. بیشتر کار حسابرسان داخلی را حسابرسی عملیاتی تشکیل می دهد.

113. مهمترین وجه تمایز حسابرس داخلی و حسابرس مستقل استقلال حسابرس مستقل است.

114. کمیته حسابرسی یافته های حسابرسی را بررسی می کند و مسئول نظارت بر فرآیند تهیه صورت های مالی است. کمیته حسابرسی پل ارتباطی بین اعضای هئیت مدیره و حسابرسان مستقل و داخلی است.

115. برای ایجاد کنترل های داخلی مناسب، هر معامله باید 5 مرحله صدور مجوز، بررسی، تصویب، اجرا و ثبت را پشت سر بگذارد.

116. به دلیل محدودیت های ذاتی سیستم های حسابداری و کنترل داخلی نمی توانند شواهد قطعی مبنی بر دستیابی به هدف ها را برای مدیریت فراهم کنند.

117. مراحل ارزیابی ساختار کنترل های داخلی توسط حسابرس به ترتیب عبارت است از: شناخت سیستم، اجرای آزمون های کنترل، تعیین سطح ارزیابی شده از خطر کنترل، طراحی آزمون های محتوا.

118. کسب شناخت از سیستم کنترل داخلی اولین مرحله از حسابرسی ضمنی است.

119. هدف اولیه کسب شناخت از کنترل های داخلی یافتن شواهد برای کاهش ریسک کنترل به حد پایین تر، توجه به نکات ضعف سیستم حسابداری و کنترل های داخلی، طراحی حجم نمونه، نوع و ماهیت و زمان بندی آزمون های محتوا است.

120. پرس و جو، مشاهده و آزمون از جمله روش های کسب شناخت از کنترل داخلی است.

121. اطلاعات کسب شده از ساختار کنترل داخلی معمولاً به شکل پرسشنامه، شرح نوشته و یا نمودگر، به تنهایی و یا به صورت ترکیبی، مستند می شود.

122. پرسش نامه کنترل داخلی ابزاری است برای مستند سازی شناخت حسابرسان از سیستم کنترل داخلی.

123. هدف از تهیه پرسش نامه کنترل های داخلی ارزیابی سیستم کنترل داخلی است.

124. پرسش نامه کنترل داخلی با توجه به کنترل های داخلی شرکت مورد رسیدگی به پرسش نامه کنترل داخلی پایه و استاندارد قابل طبقه بندی است.

125. معمولاً پرسش نامه کنترل های داخلی قبل از شروع حسابرسی ضمنی تکمیل می شود.

126. شرح نوشته، جریان چرخه های عمده معاملات را دنبال کرده و مجریان کارهای مختلف، مستنداتی که تهیه می شود و تقسیم وظایف را مشخص می کند.

127. نمودگر، ضعف های سیستم کنترل های داخلی را به وضوح نشان نمی دهد.

128. نمودگر سیستم عبارت است از ارائه یک سیستم یا یک سری عملیات پشت سر هم با علایم تصویری.

129. برآورد اولیه از خطر کنترل عبارت است از ارزیابی اثربخشی سیستم های حسابداری و کنترل های داخلی واحد مورد رسیدگی در پیشگیری یا کشف و اصلاح اشتباهات یا تحریف های با اهمیت در سطح صورت های مالی.

130. روش های حسابرسی بکار گرفته شده در مورد کسب شواهد درباره اینکه روشها چگونه طراحی شده و چگونه اجرا می شوند آزمون کنترل نامیده می شود.

131. آزمون کنترل ها برای ارزیابی موثر بودن طراحی کنترل ها بکار می رود.

132. آزمون رعایت روش ها به رعایت شدن و نشدن روش های کنترل داخلی می پردازد.

133. حسابرس بر اساس اجرای آزمون کنترل ها و رعایت روش ها، اقدام به برآورد نهایی خطر کنترل می نماید.

134. آزمون کنترل ها با مبالغ معاملات کاری ندارد. مشاهده نحوه عمل روش های حسابداری یک نوع آزمون کنترل است. آزمون کنترل ها بر موثر بودن طراحی کنترل ها و نیز اعمال آن ها تاکید دارد.

135. هدف اولیه از اجرای آزمون رعایت روش ها ایجاد اطمینان معقول نسبت به این موضوع است که آیا ساختار کنترل داخلی به شکلی که طراحی شده است، به نحو موثری اجرا می شود یا خیر.

136. هدف حسابرس از برآورد اولیه خطر کنترل، شناسایی انواع اشتباهات و تخلفاتی که ممکن است در صورت های مالی صاحبکار رخ دهد.

137. حسابرس با انجام آزمون های رعایت روش ها می تواند به موارد عدم وجود کنترل های داخلی در شرکت مورد رسیدگی پی ببرد.

138. هدف اصلی حسابرسان از ارزیابی سیستم کنترل داخلی، تعیین نوع و ماهیت، زمان بندی اجرا و حدود آزمون های محتوا است.

139. هدف از برآورد خطر کنترل توسط حسابرس، تعیین اثر خطر کنترل بر سطح خطر عدم کشف است.

140. حسابرس مستقل ضعف کنترل داخلی صاحبکار را با افزایش شواهد حسابرسی جبران می کند.

141. هنگامی که خطر ذاتی و کنترل بالا باشد، حسابرس با افزایش آزمون های محتوا، خطر عدم کشف را به سطح قابل پذیرش کاهش می دهد.

142. هنگامی که خطر کنترل بالا است، خطر عدم کشف قابل قبول باید پایین باشد تا خطر حسابرسی به سطحی قابل قبول کاهش داده شود.

143. هدف عمده حسابرسان مستقل از ارائه نقاط ضعف سیستم کنترل داخلی تحت عنوان نامه مدیریت، کاهش مسئولیت قانونی حسابرسان است.
144. هدف از بکارگیری حسابرسی مبتنی بر ریسک افزایش کارایی و اثربخشی حسابرسی است.

145. در صورت اتکا بر سیستم کنترل داخلی، آزمون های محتوا محدودتر و در صورت عدم اتکا بر آن، آزمون های محتوا گسترده تر پیش بینی می گردد.

146. در مرحله برنامه ریزی، حسابرس با تعیین خطر قابل پذیرش حسابرسی خطر عدم کشف را برآورد می کند.

147. حسابرس برای تدوین طرح کلی حسابرسی باید خطر ذاتی را در سطح صورت های مالی برآورد کند و برای تدوین برنامه حسابرسی، این برآورد را به مانده حساب ها و گروه های معاملات ربط دهد.

148. هدف اصلی حسابرس از ارزیابی خطر کنترل، برآورد خطر عدم کشف است.

149. اهمیت با خطر حسابرسی و حدود آزمون های محتوا رابطه معکوس دارد.

150. خطر قابل پذیرش حسابرسی و سطح اطمینان مکمل یکدیگرند.

151. خطر قابل پذیرش حسابرسی با سطح اطمینان رابطه معکوس دارد.

152. خطر قابل پذیرش حسابرسی با خطر عدم کشف رابطه مستقیم دارد.

153. خطر قابل پذیرش حسابرسی با شواهد حسابرسی رابطه معکوس دارد.

154. میزان خطر ذاتی و خطر کنترل در تعیین خطر قابل پذیرش حسابرسی موثر نیست.

155. خطر قابل پذیرش حسابرسی با خطر عدم کشف ناشی از آزمون جزئیات رابطه مستقیم دارد.

156. چنانچه سطح قابل پذیرش خطر عدم کشف کاهش یابد، میزان اطمینانی که مستقیماً از آزمون های محتوا بدست می آید باید افزایش یابد.

157. بین خطر عدم کشف بررسی تحلیلی و خطر عدم کشف آزمون جزئیات معاملات رابطه معکوس و بین خطر عدم کشف بررسی تحلیلی و حجم شواهد حسابرسی رابطه مستقیم برقرار است.

158. آزمون های محتوا، روش های حسابرسی هستند که با افزایش خطر عدم کشف، افزایش خواهند یافت.

159. آزمون های محتوا با خطر عدم کشف رابطه معکوس دارد. حدود آزمون های محتوا یعنی استفاده از نمونه های بزرگتر یا کوچکتر. نوع و ماهیت آزمون های محتوا یعنی اجرای آزمون جزئیات معاملات به جای بررسی تحلیلی.

160. هدف آزمون جزئیات معاملات که به عنوان آزمون های محتوا انجام می شود عبارت است از کشف اشتباهات و یا تحریف های با اهمیت در صورت های مالی.

161. شواهد حسابرسی عبارت است از اطلاعات جمع آوری شده که فرض حسابرس را تایید یا رد می کند.

162. شواهد حسابرسی معمولاً ماهیتی متقاعد کننده دارند نه قطعی.

163. شواهد حسابرسی معمولاً از طریق ترکیب مناسبی از آزمون کنترل های داخلی و آزمون های محتوا گردآوری می شود.

164. هدف حسابرسی از گردآوری شواهد حسابرسی، محدود کردن خطر حسابرسی است.

165. کمیت شواهد حسابرسی با کیفیت آن ها رابطه معکوس دارد.

166. میزان شواهد حسابرسی با مبلغ مورد رسیدگی رابطه مستقیم و با خطرهای ذاتی و کنترل رابطه مستقیم دارد.

167. قابل اطمینان بودن شواهد حسابرسی به معتبر و مربوط بودن آنها بستگی دارد.

168. حسابرسان با انجام آزمون رعایت روش ها از اعمال موثر سیستم کنترل داخلی صاحبکار اطمینان حاصل می کند.

169. قابل اتکاترین شواهد حسابرسی، مشاهدات حسابرس است.

170. مدارک کتبی مهمترین نوع شواهدی است که حسابرسان بر آن اتکا می کند.

171. سندرسی یعنی آن که حسابرس از وجود اسناد و مدارک مثبته برای معاملات واحد مورد رسیدگی اطمینان حاصل نماید.

172. امروزه حسابرس در مقایسه با گذشته بر سندرسی تاکید کمتری دارد.

173. روش های تحلیلی بهترین روش جمع آوری شواهد حسابرسی است. اجرای روش های تحلیلی در تمام حسابرسی های مالی توصیه می شود.

174. روش های تحلیلی عبارت است از تجزیه و تحلیل نسبت ها و روندهای عمده، شامل پی جویی نوسانات و روابط مالی و غیر مالی بدست آمده که با سایر اطلاعات مربوط، مغایرت دارد.

175. به طور معمول استفاده از روش های تحلیلی در رسیدگی به صورت سود و زیان کاربرد بیشتری دارد.

176. برای تعیین روابط بین اقلام ترازنامه از تجزیه و تحلیل نسبت ها و برای تعیین روابط بین اقلام صورت سود و زیان از تجزیه و تحلیل روندها استفاده می شود.

177. از جمله دلایل اجرای روش های تحلیلی شناسایی احتمال وجود معاملات غیر عادی است.

178. هدف اجرای روش های تحلیلی در مرحله برنامه ریزی عبارت است از افزایش شناخت حسابرس از نوع فعالیت صاحبکار.

179. ساده ترین و قاطع ترین روش کسب شواهد حسابرسی محاسبه مجدد است.

180. چنانچه حسابرس مستقل بخواهد از نتایج کار کارشناس استفاده کند، باید صلاحیت حرفه ای و بی طرفی وی را ارزیابی کند.

181. جویا شدن اطلاعات از اشخاص آگاه درون یا بیرون از واحد مورد رسیدگی پرس و جو نامیده می شود.

182. در حسابرسی صورت های مالی بر اساس استانداردهای حسابرسی، دریافت تاییدیه مدیران در تمام سال های مورد رسیدگی الزامی است.

183. تاییدیه مدیران باید بر روی سربرگ واحد مورد رسیدگی و خطاب به حسابرس باشد.

184. تاریخ تاییدیه مدیران باید با تاریخ گزارش حسابرس یکی باشد.

185. تاییدیه مدیران معمولاً توسط هئیت مدیره امضا می شود.

186. در صورتی که تاییدیه مدیران در جلسه هئیت مدیره تصویب شده باشد، باید توسط نمایندگانی از اعضای هئیت مدیره امضا شود.

187. علت اصلی اخذ تاییدیه مدیران عبارت است از کاهش احتمال تفسیر نادرست مدیریت از مسئولیت خویش در قبال صورت های مالی.

188. اخذ گواهینامه مدیران (تاییدیه مدیران) به منظور تایید مجدد صورت های مالی و اعلام اینکه کلیه وقایع مالی و تعهدات در صورت های مالی و یادداشت های پیوست درج شده است.

189. مسئولیت شناسایی و افشای روابط با اشخاص وابسته و معاملات انجام شده با آنان بر عهده مدیریت واحد مورد رسیدگی است.

190. فهرست اشخاص وابسته باید برای مراجعات بعدی در پرونده دایمی حسابرسی نگهداری شود.

191. در انتخاب نمونه آزمایشی در حسابرسی، انتخاب نمونه بستگی به کفایت کنترل های داخلی دارد.

192. هدف اولیه از طبقه بندی اقلام برای نمونه گیری در حسابرسی کاهش اثر پراکندگی در کل جامعه است.

193. حداکثر اشتباه موجود در جامعه که حسابرس حاضر به پذیرش آن می باشد و با وجود آن، باز هم بر این باور است که نتایج حاصل از نمونه، هدف حسابرسی را برآورده می کند، اشتباه قابل تحمل نامیده می شود.

194. هرچه اشتباه قابل تحمل ارزیابی شده توسط حسابرس بزرگتر باشد، اندازه نمونه باید کوچکتر باشد.

195. اشتباه قابل تحمل با اندازه نمونه، رابطه معکوس دارد.

196. احتمال این که حسابرسان بر اساس نمونه گیری به نتیجه ای متفاوت از نتیجه حاصل از رسیدگی به کل جامعه دست یابند، خطر نمونه گیری نامیده می شود.

197. خطر نمونه گیری با اندازه نمونه، رابطه معکوس دارد.

198. در صورت اتکای بیش از واقع بر سیستم کنترل داخلی، خطر کنترل در سطح پایین تعیین می شود و حجم آزمون های محتوا کاهش می یابد.
199. خطر رد کردن نادرست به کارایی حسابرسی و نه به موثر بودن رسیدگی ها مربوط می شود.

200. چنانچه برآورد اولیه از خطر کنترل پایین باشد، اندازه نمونه در آزمون کنترل ها افزایش می یابد.

 

منبع:

مصطفی زارعی

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

Azita Hakimian |   1397/10/25 00:22:30   |
0     0
1. سندرسی یعنی آن که حسابرس از وجود اسناد و مدارک مثبته برای معاملات واحد مورد رسیدگی اطمینان حاصل نماید.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics