تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید کاسه ای نفیس و قدیمی دارد که در گوشه ای افتاده و گربه در آن آب میخورد. دید اگر قیمت کاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب می شود و قیمت گرانی بر آن می نهد.

 

لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری آیا حاضری آن را به من بفروشی؟

 

رعیت گفت: چند می خری؟

 

گفت: یک درهم. رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه فروش داد و گفت:

 

خیرش را ببینی. عتیقه فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی و گفت:

 

عموجان این گربه ممکن است در راه تشنه اش شود بهتر است کاسه آب را هم به من بفروشی.

 

رعیت گفت: قربان من به این وسیله تا به حال پنج گربه فروخته ام. کاسه فروشی نیست.

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics