تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

برای جبران نقطه ضعف ها و نقائص آموزشی لازم است از مهارت های خلاقانه حل مسأله بهره جست. سیستم های مدارس ما، از کلاس اول تا دانشگاه، همگی بر این نکته تأکید دارند که به جای استفاده از قدرت شگفت انگیز مغز برای ایجاد افکار جدید و تبدیل آن ها به واقعیت، به ذخیره اطلاعات بپردازیم. 

 

همیشه به ما فنون یا روش های دیکته شده حل مسأله را آموخته اند که از آن به عنوان روش «کند و پرزحمت» نیز یاد شده است. 

لیکن امروزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که در حال تغییر و تحول است. دنیایی بسیار پیچیده، دنیایی که با مسایل بسیار دشوار روبروست. بنابراین همگان نیازمند کسب مهارت های تفکر خلاق، قابل انعطاف و دقیق هستند تا علاوه بر رویارویی با چنین مسایلی قادر به یافتن راه حل هایی برای پیشبرد فیزیکی و اجتماعی محیط خود باشند. با بهره گیری از تفکر خلاق، قادر خواهیم بود به آن دسته از تحولات اساسی که مدارس ما برای توسعه آموزش برای تمامی دانش آموزان به آن نیاز دارند، دست یابیم.

 

خلاقیت چیست؟

می توانیم از جنبه های مختلف به خلاقیت بنگریم. آیا عاملی در محیط وجود دارد که خلاقیت را ترغیب کند؟ آیا مجموع تمامی جریانات درونی ذهن است که خلاقیت را می سازد؟ و یا اینکه، خلاقیت نیازمند یک بازدهی عینی است، مانند تولید یک محصول یا ارایه یک برنامه اجرایی؟ ما معتقدیم که هر سه مفهوم در خلاقیت وجود دارند.

 

خلاقیت، بازی با تخیل و امکانات است که در حین تعامل با عقاید، افراد و محیط، منجر به ارتباطات و نتایج جدید و معنادار می شود.

خلاقیت یک فعالیت پویا است که ضمیر خود آگاه و نیمه خود آگاه را در بر می گیرد در واقع خلاقیت تمامی ذهن را در بر می گیرد. ندهرمان نویسنده کتاب «ذهن خلاق» در تعریف خلاقیت چنین می نویسد:

به منظور تحکیم قدرت خلاقیت می باید فکر یا ایده را به صورتی به کار گرفت که تجربه از یک سو و واکنش خود شخص و سایرین از سوی دیگر باعث تقویت عملکرد شوند. با تشویق فعالیت های خلاقانه، میزان خلاقیت در فرد افزایش می یابد.

 

هنگامی که یک فرد خلاق بطور گسترده به مورد اجرا گذاشته می شود، بطوری که باعث یک تحول دائمی شود، می توان گفت که نوآوری بوقوع پیوسته است. اگر در زمینه تکنولوژی به بررسی سیر نوآوری در هزار سال اخیر بپردازیم، در کمال شگفتی در می یابیم که نوآوری و خلاقیت در یک سرزمین باعث شکوفایی نوآوری و خلاقیت در فرهنگی دور دست شده است. خلاقیت به ندرت در انزوا رخ می دهد، زیرا نیازمند ذهن، افکار و اختراعات سایر مردم است.

از منظر کلی، خلاقیت در کیفیت راه حل هایی که ضمن حل مسأله به آن ها دست می یابیم بروز می کند.

در مدرسه برای رسیدن به نتیجه نیاز به معلومات دارید؛ در حالیکه در زندگی برای رسیدن به نتیجه نیازمند خلاقیت هستید.

 

تفکر خلاق به حل مسئله و تصمیم گیری های مناسب کمک می کند. این مهارت فرد را قادر می سازد تا مسایل را از ورای تجربه های مستقیم خود در یابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و  تصمیم گیری خاصی مطرح نیست، یا سازگاری و انعطاف بیشتری به زندگی روزمره بپردازد:

تلفیق قدرت تصمیم گیری و مهارت حل مسئله به تفکر خلاق منجر می شود .

 

قدرت تفکر آفریننده و خلاق، فرد را قادر می سازد تا انتخاب های گوناگون را خود کشف کند و در نتیجه از بن بست های زندگی خارج شود.

یاس و افسردگی در برخی بیماران روانی، ناشی از نقص نظام شناختی و در پی آن روبرو شدن بابن بست ها و پیدا کردن را ه خروج از آنهاست. زیرا بیماران روانی تفکر خلاق خویش را از دست می دهند. 

 

برخی از روان شناسان از جمله گیلفورد در مورد افراد هوشمند مطالعه کرده و به این نتیجه رسیده اند ، افرادی که دارای هوش بیشتری هستند ، دارای تفکر واگرا هستند . تفکر و اگرا اندیشیدن از راههای مختلف به موضوع و ارایه پاسخ های متعدد و متفاوت به یک سوال است ، که حاصل شکستن قالب های فکری و نگریستن به پدیده ها از منظری دیگر است .

 

محیط اجتماعی، عنصر مهمی است که کنش وری هوش و تفکر خلاقه را امکان پذیر می سازد. بنابراین تفکر خلاق آموختنی است و می تواند عامل مهمی دریافتن راهها و حفظ بهداشت روانی باشد.

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics