تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

سعدی می گوید:پارسایی را دیدم؛

در کنار دریا که زخم پلنگ داشت و

 

به هیچ دارو به نمی شد‌. مدت‌‌ها در آن رنجور بود و شکر خدای عزوجلّ، علی الدّوام گفتی. پرسیدندش که شکر چه می‌گویی؟گفت : شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه معصیتی ...
 

 

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

رویا هادوی |   1394/12/02 02:16:43   |
1     0
اعتقادتان را چند میفروشید؟!!!
فردی که مقیم لندن بود، تعریف میکرد که یک روز سوار تاکسی شدم در بین راه کرایه را پرداختم. راننده بقیه پولم را که برگرداند متوجه شدم 20 پنس اضافه تر داده است! چند دقیقه‌ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی ...

 گذشت و به مقصد رسیدیم .موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم. پرسیدم بابت چی؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم. انشاءالله فردا خدمت می رسیم! تعریف میکرد: تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد .من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم!!

 پاسخ 
دیدگاه کاربران
رویـــا اسماعیلی |   1395/01/14 03:35:57   |
0     0
سربازان امام زمان(عج) از هیچ چیز جز گناهانِ خویش نمی هراسند.
شهید آوینی
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه آقاباقری |   1395/01/14 19:40:20   |
0     0
«وقتی داری گناه میکنی چپ و راست رو نگاه میکنی کاش یکبار بالا رو نگاه کنی ، به حضرت دوست ... » گیله مرد
"مهدیه آقاباقری، عضوی از تیم متفکران نوین مالی"



 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics