تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسباب کشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه اش درحال آویزان کردن رخت های شسته است و گفت:

"لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالآ باید پودر لباس شویی بهتری بخرد."

همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.

هربار که زن همسایه لباس های شسته اش را برای خشک شدن آویزان می کرد زن جوان همان حرف را تکرار می کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباس های تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت:

"یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده!"

مرد پاسخ داد: "من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره هایمان را تمیز کردم"

منبع:

راه حق

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

samira azodi |   1395/04/02 05:51:48   |
1     0
ذهن های بزرگ در مورد ایده ها صحبت میکنند. ذهن های متوسط در مورد رویدادها صحبت میکنند و ذهن های کوچک در مورد دیگران!!!
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics