تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

پسر کوچولو گفت: «گاهی وقتها قاشق از دستم می افتد.»

 پیرمرد بیچاره گفت: «از دست من هم می افتد.»

 

 

 

پسر کوچولو آهسته گفت: « من گاهی شلوارم را خیس می کنم.»

 پیرمرد خندید و گفت: «من هم همینطور»

 پسر کوچولو گفت: « من اغلب گریه می کنم»

 پیرمرد سر تکان داد: «من هم همین طور»

 پسر کوچولو گفت: « از همه بدتر بزرگترها به من توجهی ندارند.»

 و گرمای دست چروکیده را احساس کرد: «می فهمم چه می گویی کوچولو، می فهمم.»

 

 

 

شل سیلور استاین

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

شهاب امیدواری |   1395/04/05 20:39:47   |
0     0
محبت خرجی ندارد، در حالی که همه چیز را خریداری می کند.((شامفور))
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics