تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

نگرش های زیر اگرچه غیرمعمول نیستند، اما موانعی برای رسیدن به تفکر انتقادی به حساب می آیند...

 

 

* من بیشتر ترجیح می دهم دیگران به من بگویند چه کاری بکنم و چگونه انجام دهم، تا اینکه خودم بخواهم به آن برسم.

 

* من همان کاری را انجام می دهم که به نظرم خوب است. دوست ندارم راجع به تصمیماتم خیلی فکر کنم.

 

* از اینکه خودم دنبال کشف چیزی باشم متنفرم.

 

* از افرادی که مسائل را مبهم می گذارند و به جای اینکه پاسخ آن را بگویند آن را به بحث می کشانند، خوشم نمی آید.

 

* دوست ندارم مورد انتقاد واقع شوم.

 

* اگر خودم با چیزی موافق باشم برایم مهم نیست که چرا دیگران با آن موافق نیستند.

 

تقویت تفکر انتقادی

* برای تقویت تفکر انتقادی، تأمل روی دلایل باورها و اعمال ، از اهمیت به سزایی برخوردار است. فرد همچنین باید اشتیاق زیادی برای درگیر شدن در مذاکرات، اشتباه کردن احتمالی، تغییر عادات بد قبلی، و پرداختن به پیچیدگی های زبان شناختی و مفاهیم انتزاعی داشته باشد.

 

* برای تبدیل شدن به فردی با تفکر انتقادی، در ابتدا باید تا آنجا که ممکن است درباره همه چیز به جمع‌آوری اطلاعات پرداخت تا صرفاً به یک حوزه اختصاصی یا موضوعات خاص محدود نشویم. این مسأله مهم است چون نداشتن دامنه اطلاعاتی وسیع و یا بدتر از آن نداشتن قوه قضاوت صحیح، دیدگاه ما را درحین تحلیل موضوعات یا موقعیت های مختلف محدود می سازد.

 

در طی رشد، ما با عوامل و جریاناتی مواجهه می شویم که ما را به تفکر فعالانه تشویق می کنند. از سوی دیگر تجارب زیادی نیز وجود دارند که تفکر منفعلانه را در ما تقویت می کنند. مثلاً پژوهشگران معتقدند که تماشای تلویزیون ، باعث می شود مردم به خصوص بچه ها منفعلانه فکر کنند

 

* با وجودی که آگاهی هر چه بیشتر راجع به یک مسأله خاص، بد نیست اما اطلاعات جزئی در قضاوت راجع به موضوعات دیگر که محتوای متفاوتی دارند، کاملاً بی فایده و بلااستفاده خواهد بود. بنابراین بجای اینکه با پرداختن بیش از حد به جزئیات هرموضوع، زمان و نیروی فکر خود را بیهوده صرف کنید سعی کنید با بررسی اصول کلی موضوعات مختلف، به دامنه اطلاعات خود بیفزایید.

 

* تفکر نقاد مستلزم استفاده فعالانه از هوش، اطلاعات و توانایی ها به منظور مواجهه موثر با موقعیت های زندگی است. زمانیکه نقادانه فکر می کنیم، منتظر نمی مانیم که اتفاقی بیفتد، بلکه در فرایند رسیدن به اهداف، تصمیم گیری و تحلیل موضوع ها فعالانه درگیر می شویم.

 

* تفکر فعال شامل تلاش های هوشیارانه‌ای برای موفق شدن در حل مشکلات است. وقتی منفعلانه عمل می کنیم، در واقع اجازه داده‌ایم که رویدادها و وقایع دنیای اطرافمان ما را کنترل کنند یا به دیگران اجازه داده‌ایم که تفکر ما را مطابق میل خودشان شکل دهند، این روند در درازمدت به ضرر ماست. برای مثال اگر بخواهیم در مورد شغل آینده خود به درستی تصمیم‌گیری کنیم، باید فعالانه اطلاعات بیشتری به دست آوریم، احتمالات مختلف را بررسی کنیم، با افرادی که در آن حیطه تجربه دارند صحبت کنیم و سپس به تمام این عوامل "نقادانه" واکنش نشان بدهیم. بطور خلاصه تفکر نقاد مستلزم فکری فعال است و نه تفکری واکنشی و منفعل.

 

 

 

در طی رشد، ما با عوامل و جریاناتی مواجهه می شویم که ما را به تفکر فعالانه تشویق می کنند. از سوی دیگر تجارب زیادی نیز وجود دارند که تفکر منفعلانه را در ما تقویت می کنند. مثلاً پژوهشگران معتقدند که تماشای تلویزیون ، باعث می شود مردم به خصوص بچه ها منفعلانه فکر کنند.

 

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics