تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی
حسابداری سرمایه فکری

حداکثر سازی سود، این شعاری است که بر مبنای آن پارادایمها ، تئوری ها و مدلهای گوناگونی در عرصه نظام دانش در حوزه مدیریت و حسابداری عنوان شده است. بر مبنای این پیش فرض عناصری مورد توجه و تمرکز اندیشمندان قرار می گرفت که سیستم روابط را فقط بر مبنای حداکثر سازی سود تنظیم می نمود .از سال 1950 با پیدایش تفکراتی نو مبنی بر خلق ارزش ،توجه و تمرکز بر پیاده سازی الگوهای ارزش در سازمان ،توسعه روز افزون شبکه کسب و کار ، افزایش رقابت و رشد ابزار های تکنولوژی ،مسیر مدیریت بنگاههای اقتصادی را به سمتی سوق می داد که دیگر ابزار های مدیریت گذشته توان مقابله با صنعت های در حال رشد و فضاهای جدید رقابتی را نداشت.

تاریخ ثبت: 1395/10/07
تعداد مطالعه: 1889
تعداد دریافت: 113
حجم فایل : 121.90 KB
گروه: سرمایه فکری
دریافت فایل:

 

 

 

 

 

 

 
 

 

hosein dehshiri |   1395/11/04 23:30:04   |
0     0
حداکثر سازی سود ، این شعاری است که بر مبنای آن پارادایمها ، تئوری ها و مدلهای گوناگونی در عرصه نظام دانش در حوزه مدیریت و حسابداری عنوان شده است. بر مبنای این پیش فرض عناصری مورد توجه و تمرکز اندیشمندان قرار می گرفت که سیستم روابط را فقط بر مبنای حداکثر سازی سود تنظیم می نمود .از سال 1950 با پیدایش تفکراتی نو مبنی بر خلق ارزش ،توجه و تمرکز بر پیاده سازی الگوهای ارزش در سازمان ،توسعه روز افزون شبکه کسب و کار ، افزایش رقابت و رشد ابزار های تکنولوژی ،مسیر مدیریت بنگاههای اقتصادی را به سمتی سوق می داد که دیگر ابزار های مدیریت گذشته توان مقابله با صنعت های در حال رشد و فضاهای جدید رقابتی را نداشت.
سنجش کمی سرمایه فکری سازمانها به معنای میزان منابع ارزش آفرین در سازمان است و این خود نشاندهنده ی ارزش سازمان می باشد لذا ضرورت اندازه گیری سرمایه فکری برای سازمان و گزارشگری آن برای ذینفعان بر اندیشمندان عرصه مالی پوشیده نیست
• سرمایة فکری ، دربرگیرند ة همة فرآیندها و داراییهایی است که به طور معمول و سنتی در ترازنامه منعکس نمی شود. همچنین شامل آن گروه از داراییهای نامشهود مانند: علائم تجاری و حق امتیازها و ... است که روشهای ، حسابداری مدرن آنها را مد نظر قرار می دهد . (روس 1997)
• سرمایة فکری ، جستجو و پیگیری استفادة موثر از دانش، در مقایسه با اطلاعات است. (بونتیس، 1998) بونتیس و هالند، در مقاله خود در سال 2002، سرمایه فکری را اینطور تعریف می‌کنند: سرمایه فکری ذخیره‌ای از دانش را که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان می‌دهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است.
• سرمایة فکری ، عبارت است از دانشی سازمانی وسیع که برای هر شرکت ، منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول، انطباق دهد. (موریتسن 2000)
• سرمایة فکری ، عبارت است از دانشی سازمانی وسیع که برای هر شرکت ، منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول، انطباق دهد. (موریتسن 2000)
ویژگی های سرمایه فکری :
• از نظر هاروارد منابع فکری در شرکت حالت انحصاری و یگانه دارند و قابل کپی برداری و تقلید نیستند ، به همین جهت برای شرکت ارزشمند بوده و قابلیت ایجاد مزیت رقابتی را دارند
• داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند. بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط می‌توانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را می‌توان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری می‌تواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است.
• سرمایه انسانی و سرمایه رابطه‌ای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند ، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمین‌کنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
راضیه منیری پور |   1395/11/14 08:55:04   |
0     0
سنجش کمی سرمایه فکری سازمانها به معنای میزان منابع ارزش آفرین در سازمان است و این خود نشاندهنده ی ارزش سازمان می باشد لذا ضرورت اندازه گیری سرمایه فکری برای سازمان و گزارشگری آن برای ذینفعان بر اندیشمندان عرصه مالی پوشیده نیست
• سرمایة فکری ، دربرگیرند ة همة فرآیندها و داراییهایی است که به طور معمول و سنتی در ترازنامه منعکس نمی شود. همچنین شامل آن گروه از داراییهای نامشهود مانند: علائم تجاری و حق امتیازها و ... است که روشهای ، حسابداری مدرن آنها را مد نظر قرار می دهد .
• سرمایة فکری ، جستجو و پیگیری استفادة موثر از دانش، در مقایسه با اطلاعات است. بونتیس و هالند، در مقاله خود در سال 2002، سرمایه فکری را اینطور تعریف می‌کنند: سرمایه فکری ذخیره‌ای از دانش را که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان می‌دهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است.
• سرمایة فکری ، عبارت است از دانشی سازمانی وسیع که برای هر شرکت ، منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول، انطباق دهد.
• سرمایة فکری ، عبارت است از دانشی سازمانی وسیع که برای هر شرکت ، منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول، انطباق دهد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمدرضا تیموری |   1396/02/20 03:20:53   |
1     0
اختلاف درحال افزایش بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت ها که همان سرمایه فکری نامیده می شود، بویژه در شرکت های دانش محور، باعث افزایش اهمیت سرمایه فکری شده است. سرمایه فکری را میتوان اساسی ترین دارایی یک شرکت دانست و سه جزء اصلی آن که اکثر محققین بر آن اتفاق نظر دارند عبارتست از : سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمدرضا تیموری |   1396/02/20 03:21:42   |
1     0
ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺑﺴﺰای ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﻜﺮی در ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺟﻮاﻣﻊ و ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺣﻘﻴﻘﺘﻲ اﻧﻜﺎر ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﭘﻴﺸﻴﻦ ﻣﺒﻴﻦ اﺛﺮﮔﺬاری ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﻜﺮی ﺑﺮ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻋﻤﻠﻜﺮدی، ارزش ﺷﺮﻛﺖ و ﺣﺘﻲ ﻛﻴﻔﻴﺖ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺎﻟﻲ ﻣﻨﺘﺸﺮه از ﺳﻮی ﺷﺮﻛﺘﻬﺎ ﺑﻮده اﻧد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمدرضا تیموری |   1396/02/20 03:26:22   |
1     0
امروزه در اقتصاد جهانی، دانش به عنوان مهم ترین سرمایه جایگزین سرمایه های مالی و فیزیکی شده است و فضای کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی است که دارایی نامشهود جدید سازمانی مانند نوآوری های نیروی انسانی، روابط با مشتریان، ساختار سازمانی و ... را در بر می گیرد. در اقتصاد دانش محور، نقش سرمایه فکری در ایجاد ارزش برای سازمان ها بسیار بیشتر از نقشی است که سرمایه های فیزیکی ایفا می کند. بنابراین سازمان ها برای کسب مزیت رقابتی پایدار، نیازمند شناسایی، مدیریت نظام مند سرمایه های فکری خود می باشند
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا صادق پناه خرم آبادی |   1396/03/10 13:49:52   |
1     0
سرمایة فکری ، دربرگیرند ة همة فرآیندها و داراییهایی است که به طور معمول و سنتی در ترازنامه منعکس نمی شود. همچنین شامل آن گروه از داراییهای نامشهود مانند: علائم تجاری و حق امتیازها و ... است که روشهای ، حسابداری مدرن آنها را مد نظر قرار می دهد .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
sobhan karimi |   1396/03/12 12:58:46   |
0     0
• سرمایة فکری ، ماهیت فرار و سیال دارد و زمانی که کشف شود و تو سط سازمان استفاده شود، سازمان را در ورود به محیط رقابتی یاری می رساند. (بونتیس 1996)
• سرمایة فکری ، دربرگیرند ة همة فرآیندها و داراییهایی است که به طور معمول و سنتی در ترازنامه منعکس نمی شود. همچنین شامل آن گروه از داراییهای نامشهود مانند: علائم تجاری و حق امتیازها و ... است که روشهای ، حسابداری مدرن آنها را مد نظر قرار می دهد . (روس 1997)
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سجاد بلب رسیده |   1396/03/17 14:57:58   |
0     0
سرمایه فکری شامل ان بخش ازکل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده وشرکت دارنده ومالک ان بشمار می اید.پس سرمایه فکری می تواند شامل خود دانش (که به مالکیت فکری(دارایی فکری)شرکت تبدیل شده)باشد هم نتیجه نهایی ان.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سعید نورالهی |   1396/03/18 10:06:06   |
0     0
سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازه‌گیری می‌کند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگیها باعث ایجاد ارزش به دست آمده می شود به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سعید نورالهی |   1396/03/20 11:12:58   |
0     0
ویژگی های سرمایه فکری :
• از نظر هاروارد منابع فکری در شرکت حالت انحصاری و یگانه دارند و قابل کپی برداری و تقلید نیستند ، به همین جهت برای شرکت ارزشمند بوده و قابلیت ایجاد مزیت رقابتی را دارند
• داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند. بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط می‌توانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را می‌توان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری می‌تواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است.
• سرمایه انسانی و سرمایه رابطه‌ای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمین‌کنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مصطفی صانعی |   1396/03/28 01:22:43   |
0     0
یکی از عوامل مهم در الگوی رقابتی شرکتها استفاده و تربیت نیروهای متخصص ، استفاده از دانش و تگنولوژی روز در صنعت می باشد ، لذا عامل تبدیل منابع به حداکثر ارزش همان حلقه ارزش آفرین در سازمانهاست.
ادبیات حسابداری این مفهوم را به عنوان `سرمایه فکری` می شناسد .
¤ بر اساس تعریف، سرمایه فکری دانشی است که تغییر شکل یافته و به چیزی تبدیل شده که برای بنگاه ارزشمند است . دارایی فکری یا دارایی دانشی محصول این دانش تغییر شکل یافته


"سرمایه های فکری + ارزش دفتری=ارزش بازار"

بر اساس یافته های اسویبی در سال 1997 محدوده تشکیل دهنده سرمایه فکری شامل 3 جزء می باشد:
1- شایستگی کارکنان
2- ساختار داخلی
3- ساختار خارجی

مراحل مدیریت سرمایه فکری :
1- شناسایی و تعریف سرمایه فکری
2-برنامه ریزی محرکهای کلیدی ارزش
3-اندازه گیری سرمایه فکری
4- مدیریت و اداره سرمایه فکری
5-گزارشگری سرمایه فکری

به طور کلی 2 رویکرد در مورد سرمایه فکری وجود دارد
1- رویکرد مبتنی بر مکتب فکری دانش محور
2- رویکرد مبتنی بر مکتب سرمایه اقتصادی
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
ابوالفضل موحدی |   1396/03/29 00:53:50   |
0     0
تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری گفته شده است :

1. استوارت اعتقاد دارد، سرمایه فکری مجموعه‌ای از دانش، اطلاعات، داراییهای فکری (Intellectual Property)، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که می‌تواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و تواناییهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر می‌گیرد و باعث منافع رقابتی مستمر می‌شود.

2. بنتیس سرمایه فکری را به عنوان مجموعه‌ای از داراییهای نامشهود (منابع، تواناییها، رقابت) تعریف می‌کند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست می‌آیند.

3. ادوینسون و مالون، سرمایه فکری را «اطلاعات و دانش به کار برده شده برای کار کردن، جهت ایجاد ارزش» تعریف می‌کنند.

4. بنتیس و هالند، در مقاله خود در سال 2002، سرمایه فکری را این طور تعریف می‌کنند: سرمایه فکری ذخیره‌ای از دانش را که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان می‌دهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است.

5. سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازه‌گیری می‌کند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگیها باعث ایجاد ارزش به دست آمده می شود به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
ابوالفضل موحدی |   1396/03/29 00:56:03   |
0     0
ویژگیهای سرمایه فکری
باوجود شباهت سرمایه فکری با داراییهای مشهود، در توانایی بالقوه برای ایجاد جریانهای نقدی آتی، اما ویژگیهایی که سرمایه فکری را از این داراییها متمایز می‌کنند، عبارت‌اند از:
- داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند. بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط می‌توانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را می‌توان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری می‌تواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است.
- سرمایه انسانی و سرمایه رابطه‌ای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمین‌کنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمد احمدی |   1396/04/02 14:19:48   |
0     0
تحولات نوین در عرصه اقتصاد، جهانی شدن و پیامدهای آن موجب شده تا عملکرد شرکت ها بیشتر از پیش مورد توجه قرار گیرد. سهامداران، سرمایه گذاران، مشتریان، مدیران، کارکنان، عرضه کنندگان مواداولیه، توزیع کنندگان، موسسات ونهاد های دولتی، موسسات ارائه دهنده تسهیلات و به نوعی همه کسانی که با موسسات مختلف درگیر هستند همواره این موسسات را ارزیابی می کنند. درگذشته بیشتر ارزیابی ها به صورت ارزیابی عملکرد شرکت ها با شاخص های مالی و ارزیابی دارایی های مالی و ملموس یک موسسه صورت می گرفت. امروزه مدل جدیدی از دارایی ها مطرح شده است و بطور کلی دارایی های سازمان را به دو دسته دارایی های ملموس (مشهود) و دارایی های نا مشهود (نامشهود) تقسیم می کنند که عموما دارایی های نامشهود را سرمایه فکری می نامند، و ارزیابی ها به سمت ارزیابی دارایی های نامشهود (سرمایه فکری) گرایش پیدا کرده است.



اختلاف درحال افزایش بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت ها که همان سرمایه فکری نامیده می شود، بویژه در شرکت های دانش محور، باعث افزایش اهمیت سرمایه فکری شده است. سرمایه فکری را میتوان اساسی ترین دارایی یک شرکت دانست و سه جزء اصلی آن که اکثر محققین بر آن اتفاق نظر دارند عبارتست از : سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری. ازسال 1990 با تغییر روند ارزشیابی شرکت ها چالش بزرگی ایجاد شد و ارزش بیشتری برای دارایی های نا مشهود همانند مهارت ودانش کارکنان، نام تجاری، سیستم ها و... درنظرگرفته شد ]1[. مفهوم سرمایه فکری برای نخستسن بار، درسال 1991 توسط شرکت بزرگ سوئدی اسکاندیا مطرح شد. ریشه های مفهوم سرمایه فکری بسیار عمیق هستند. در سال1969 اقتصاددانی به نام جان کنت گالبریت برای نخستین بارازعبارت سرمایه فکری استفاده کرد ]1[. دردهه 1980 ایده عمومی ارزش نا مشهود که اغلب سرقفلی نامیده می شد مطرح شد و شکاف بین ارزش دفتری وارزش بازار شرکت ها افزایش یافت ونخستین تلاش ها در اواخر دهه 1980 برای اندازه گیری سرمایه فکری صورت گرفت. همچنین یک ضمیمه برای گزارش سالانه شرکت اسکاندیا تهیه شد که موجودی سرمایه فکری آن را نشان می داد ]4[. دراواخردهه1990 موضوع سرمایه فکری موردتوجه بسیاری از محققان واقع شد و مقالات و نشریات مختلفی درباره آن منتشروگردهمایی هایی نیز برپاشد. امروزه اغلب اصطلاح سرمایه فکری مترادف با دارایی های نامشهود یا دارایی های نا مشهود درنظرگرفته می شود ]4[. مفاهیم مختلفی از سرمایه فکری در رشته های مختلف ارائه شده است، با این حال مفاهیم سرمایه فکری به یک همگرایی رسیده اند. حقیقت خواندن سرمایه فکری با عنوان «سرمایه» اشاره به ریشه های اقتصادی آن دارد زیرا در سال 1996توسط گالبرایت اقتصاد دان به عنوان یک فرایند خلق ارزش ودر عین حال به عنوان یک مجموعه از دارایی ها توصیف شد ]15[. سرمایه فکری تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری یک شرکت را روشن می کندکه برحسب دارایی های نامشهود وداخلی ناشناخته یک شرکت هستند ]12[. به عنوان یک تعریف کلی می توان سرمایه فکری را این گونه تعریف کرد: سرمایه فکری کلیه دارایی های نامشهود یک شرکت است که با تفاوت ارزش بازار وارزش دفتری شرکت خود را نشان داده، مبتنی بر دانش بوده، تحت تملک شرکت است، در ترازنامه سنتی به عنوان یک دارایی ارائه نمی شود و می تواند باعث خلق ارزش در سازمان شود. مثالهایی برای دارایی های نا مشهود عبارتند از: سطح تحصیلات، مهارت ها وتجارب کارکنان استخدام شده در سازمان، نرم افزار کامپیوتر، پایگاه داده ها، کپی رایت ها وعلائم تجاری که متعلق به سازمان است، تکنیک های بازاریابی بکارگرفته شده وسیستم های مدیریت کیفیت، وهمچنین مداخله مستقیم در شبکه های مشارکتی، برندها، معاهدات (موافقت نامه ها) با تامین کنندگان و غیره ]9[.

تاکنون طبقه بندی های مختلفی ازسرمایه فکری شده است. درپذیرفته شده ترین طرح طبقه بندی به سه جزء سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری وسرمایه مشتری تقسیم می شود ]11 و 3 و 15 و 4[. سرمایه انسانی شامل دانش، مهارت ها وتوانایی های کارکنان سازمان است ]6[. محققان عموما بر اهمیت بیشتر سرمایه انسانی نسبت به دونوع دیگر سرمایه های فکری (ساختاری و سازمانی) تاکید کرده اند. هسون شی وهمکاران (2010)، بیان کرده اند که عملکرد سرمایه انسانی، تاثیر قابل توجهی برسرمایه ساختاری و سرمایه مشتری دارد ]10[. سرمایه انسانی از طریق قرار گرفتن افراد درگروه های کاری، سازمان ها، دسته ها وشبکه ها ایجاد شده و ارتقا می یابد ]5[. جعفرنژاد وقاسمی، عنوان می کنند که طراحی واستقرار نظام جانشین پروری برای کارکنان کلیدی شرکت، طراحی چهارچوب شایستگی کارکنان، وبرنامه ریزی توسعه بر مبنای شایستگی آنان، استقرار فرایند مدیریت عملکرد به ارتقاء سرمایه انسانی خواهد افزود ]2[. سرمایه ساختاری را می توان به هر چیزی که در سازمان وجود دارد واز کارکنان(سرمایه انسانی) در کارشان حمایت می کند اطلاق کرد. این نوع سرمایه به عنوان زیر بنایی حمایت کننده، سرمایه انسانی را قادر می سازد به وظایفش عمل کند. سرمایه ساختاری تحت تملک سازمان است وحتی زمانی که کارکنان سازمان را ترک می کنند در سازمان وجود دارد ]3[. سرمایه ساختاری عبارتست از هرآنچه که در شرکت باقی می ماند پس از آنکه کارکنان به هنگام شب به خانه می روند ]4[. سرمایه رابطه ای شامل دانش موجود در همه روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، تامین کنندگان، انجمن های تجاری یا دولت برقرار می کند ]4[. و یک عامل تعیین کننده در تبدیل سرمایه فکری به ارزش بازار است .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
هادی ملکی ابرده |   1396/04/02 17:04:21   |
0     0
عصر صنعت وتفکر خالص صنعتی سپری شده واکنون دوره اقتصاد مبتنی بر دانش است و سرمایه های انسانی در سازمانهای دانش محور نقش واهمیت ویژه ای پیدا نموده ومدیریت برسرمایه های انسانی ودانشگران در سازمانهای امروزی به رمز موفقیت آنان تبدیل شده است. لذا سرمایه انسانی تنها نهاده ای است که میتواند ضمن تغییر خود ، سایر نهاده های تولید را تغییر داده یا تعدیل کند و مبنایی برای نو آوری فراهم سازد که در سطح وسیع به رشد اقتصادی بینجامد.

در رویکردهای نوین مدیریت, نقش مدیر از نقشهای فرماندهی وکنترل به نقش مربیگری تغییر یافته ودو مقوله کارایی واثر بخشی، محور توجه مدیران است. و باید توجه داشت در اقتصاد امروز داراییهای مجازی وناملموس همراه با داراییهای ملموس ارزش سازمان را مشخص میکنند.

روند تحولات حسابداری :

حسابداران از بدو تولد حسابداری نوین سه مرحله شامل ۱- حسابداری سیاهه نویسی – ۲- حسابداری مالی ۳ – حسابداری مدیریت را طی کرده اند وچالش آینده حسابداری ، مرحله چهارم حسابداری یا ”حسابداری اجتماعی- اقتصادی ”است که حسابداری منابع انسانی یکی از مقولات آن است.

تعریف حسابداری منابع انسانی :

طبق تعریف انجمن حسابداری آمریکا عبارتست از فرایند تشخیص واندازه گیری اطلاعات درباه منابع انسانی وگزارش این اطلاعات به افراد علاقمند وذینفع می باشد . در واقع حسابداری منابع انسانی تبدیل مفهوم کیفی وذهنی ارزش منابع انسانی در قالب کمی وعینی با استفاده از دانش حسابداری است و با سه بخش مهم واساسی پیرامون منابع انسانی شامل ؛شناسایی کمیت وکیفیت آن،ارزیابی واندازه گیری ارزش اقتصادی وگزارشگری مالی مناسب آن سروکار دارد.

ضرورت و اهداف حسابداری منابع انسانی :

1- ارائه اطلاعات ارزش اقتصادی منابع انسانی به عنوان عمده ترین دارایی سازمان در انقلاب اطلاعاتی عصر امروز

اکثر سازمانها میتوانند اطلاعات دقیقی درباره داراییهای ملموس خود مانند زمین ،ساختمان ،ماشین آلات وتجهیزات ارائه دهند ولی معمولا هیچ گاه سابقه رسمی از داراییهای ناملموس خود نظیر علائم تجاری ،مخارج تحقیق وتوسعه ومنابع انسانی که ارزش روز افزونی برای سازمان ایجاد میکنند ندارند. از همین رونداشتن اطلاعات درباره ارزش اقتصادی دارایی انسانی سازمان ویا مخارج انجام شده برای پرورش وآموزش افراد متخصص ومیزان هزینه از دسته رفته ،از نقاط ضعف سیستم حسابداری فعلی است.

2- محاسبه میزان سرمایه گذاری سازمان در منابع انسانی

بسیاری از سازمانها مبالغ عمده ای را صرف برنامه های آموزشی کارکنان نموده بدون آنکه بازده سرمایه گذاریهای مزبور را ارزیابی ونتایج حاصله را بطور دقیق مورد ارزیابی قرار دهند.وحتی در صورت عدم توانایی تامین هزینه برنامه آموزشی را متوقف می نمایند. لذا با توجه به ضرورت تفکیک هزینه های واقع شده در ارتباط با نیروی انسانی از سایر هزینه های واحد تجاری ، بایستی بین هزینه های جاری وسرمایه ای نیروی انسانی تمایز قائل گردید . زیرا این اطلاعات مدیریت را قادر میسازد تا بر مبنای هزینه های سود وسرمایه ای تصمیم لازم را اتخاذ نماید.

3- افزایش کارایی مدیریت منابع انسانی

حسابداری منابع انسانی تلفیقی از دو حوزه حسابداری ومدیریت منابع انسانی است .کاربرد روشها ومفاهیم حسابداری واستفاده از فن والگوی اندازه گیری میتواند تاثیرات عمیقی را بر نحوه اداره افراد سازمان داشته باشدوکارکنان را قادر به مشارکت موفق در پیشرفت اهداف سازمان سازد.

4- ارزیابی منابع انسانی یک سازمان از این نظر که حفظ شده ،تحلیل رفته یا توسعه یافته است.

5- شناسایی سود غیرعملیاتی وبهره وری ناشی از سرمایه گذاری در منابع انسانی.

6- محاسبه میزان ارزشی که منابع انسانی در سایر منابع مالی وفیزیکی سازمان ایجاد میکند.

روشهای اندازه گیری ارزش منابع انسانی :

حسابداری منابع انسانی را میتوان از دو روش زیر مورد بررسی قرار داد .

۱ – هزینه یابی منابع انسانی

یک سیستم حسابداری منابع انسانی در وهله اول به شناسایی هزینه های واقع شده در ارتباط با نیروی انسانی که بایستی از سایر هزینه ها ی واحد تجاری تفکیک گردد نیاز دارد.

روشها وشیوه های مورد استفاده باید بین بخش سرمایه ای وجاری هزینه ها تمایز قائل شود.

هزینه یابی منابع انسانی از دو بخش ذیل تشکیل میشود :

۱-۱- هزینه های اولیه :کلیه وجوهی است که برای تامین وپرورش نیروی انسانی شامل گزینش نیرو واستخدام ،استقراروآموزش ضمن خدمت ،بازآموزی وآموزشهای کاربردی وتخصصی برای کسب مهارت مصرف میشود.

۲-۱- هزینه های جایگزینی:هزینه های جایگزینی کارکنانی که در حال حاضر در سازمان مشغول هستند وشامل:

الف)هزینه های جایگزینی پستی یا شغلی :هزینه هایی است که برای جایگزینی فردی در یک سازمان با شخصی که بتواند خدمات مشابهی را ارائه دهد میباشد که شامل هزینه های تامین،پرورشی یا آموزشی وکناره گیری است.هزینه کناره گیری شامل کلیه هزینه های پاداش کناره گیری ،خالی ماندن پست ،ومابه التفاوت پیش از کناره گیری است .

ب) سایرهزینه های پرسنلی شامل پاداشها(نقدی وغیر نقدی) ، تسهیلات(ابزارها،اسباب واثاثیه وتجهیزات ضروری برای رفاه کارکنان ) ، سلامت وبهداشت ، هزینه های مربوط به مشاوره وگفتگو ، حقوق ودستمزد پرداختی وسایر پرداختها مانند بیمه

۲- ارزشگذاری منابع انسانی :

حسابداری منابع انسانی بیشتر از هزینه یابی نیازمند ارزشگذاری است. مفهوم ارزش منابع انسانی مبتنی بر نظریه ارزش در اقتصاد عمومی است. با توجه به اینکه انسان قادر به ایجاد منافع بالقوه آتی است، میتوان ارزش انسان را مانند سایر منابع به عنوان ارزش فعلی خدمات آتی مورد انتظار تعریف کرد. بنابراین ارزش فرد عبارتست از ارزش فعلی مجموعه ای از خدمات که انتظار میرود فرد در طول دوره خدمت خود در سازمان ایجاد کند. گروهی این نظریه را رد کرده ومعتقدند انسان فراتر از ارزیابی ودر حقیقت غیر قابل ارزیابی است . با توجه به نظریه محققان برای اندازه گیری منابع انسانی دو مرحله اساسی وجود دارد. بدین معنی که ابتدا بایستی مفهوم منابع انسانی را به بیان غیر پولی یا کیفی مشخص کنیم تا سپس بتوانیم آن را به بیان پولی جهت نشان دادن در ترازنامه سازمان ارائه نماییم .

معیارهای اندازه گیری سرمایه انسانی :

· معیار های مالی مانند فروش وعملکرد مالی

· معیارهای بازده کالاوخدمات تولید شده ،خدمات ارائه شده به مشتری،تعداد خطاها،رضایت مشتری،کیفیت خدمات

معیارهای تاخیر زمانی ، غیبت

طبق تحقیقی که در سال ۲۰۰۴ در زمینه ارزشگذاری منابع انسانی در انگلستان انجام شد معیارهای ذیل به عنوان معیارهایی شناخته شد که در بیش از ۵۰ درصد سازمانها برای ارزشگذاری نیروی انسانی مورد استفاده قرار میگیرد.

فعالیتهای سرمایه انسانی

اندازه گیریهای ممکن

به کار گیری نیروی جدید

هزینه ،زمان،کمیت،کیفیت،انطباق با معیارهای راهبردی

اخراج

دلایل ترک شغل،نرخ ترک خدمت

پاداش /جبران خدمت

سطح پرداختها،تفاوتها،ارزیابی عدالت ،رضایت مشتری،رضایت کارکنان

شایستگیها /آموزش

اندازه گیری سطح شایستگیها،مهارتها،فاصله شایستگیهاو سرمایه گذاری در آموزش

نمودار نیروی انسانی

سن ،نرخ ارتقا،مشارکت در فعالیتهای مدیریت دانش ،تنوع ،رهبری ،تعهد سازمانی

معیارهای بهره وری

درآمد سرانه هر نفر،هزینه عملیاتی هر نفر،ارزش افزوده واقعی هر نفر

چالشهای ارزشگذاری منابع انسانی :

طرفداران مدیریت مدرن ، ثروت ملت را در چهارمقوله انسان ،مواد، ماشین آلات ،وپول طبقه بندی کرده اندو اصطلاحات کارگر وانسان را منابع انسانی نامگذاری نموده اند. ولی باید اذعان داشت که منابع انسانی تنها تعداد افراد مشغول در سازمان نیست،بلکه چیزی فراتر از شمارش افراد است.منابع انسانی به مجموعه دانش ،مهارتها؛تواناییهای خلاقانه ،استعدادها ونگرشهای نیروی کار یک سازمان اطلاق میشودکه در واقع مجموع تواناییهای ذاتی ،دانش کسب شده ومهارتهای کارمندان میباشد. هزینه منابع انسانی به راحتی در صورت سود وزیان انعکاس می یابد . اما ارزش منابع انسانی هیچ جایگاهی در ترازنامه نداشته ومشکل اصلی دقیقا نداشتن یک فرمول ساده برای اجرای ان است. گرد آوری اطلاعات سرمایه انسانی وعدم درک مناسب از این اطلاعات ،گزارشگری سرمایه انسانی و کیفیت اطلاعات آن را به چالش می کشد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
هادی ملکی ابرده |   1396/04/02 17:09:59   |
0     0
ویژگی های سرمایه فکری :
از نظر هاروارد منابع فکری در شرکت حالت انحصاری و یگانه دارند و قابل کپی برداری و تقلید نیستند ، به همین جهت برای شرکت ارزشمند بوده و قابلیت ایجاد مزیت رقابتی را دارند
داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند. بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط می‌توانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را می‌توان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری می‌تواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است.
سرمایه انسانی و سرمایه رابطه‌ای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند ، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمین‌کنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد. 

عناصر تشکیل دهنده سرمایه فکری :
همان طور که در مورد مفهوم و تعریف سرمایه فکری توافق کلی میان محققان وجود ندارد، طبقه بندی جامع و فراگیری درباره اجزاء سرمایه فکری موجود نیست در ادامه با برخی از مهمترین طبقه بندی اجزاء سرمایه فکری آشنا می شویم
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه محمدنیا |   1396/04/03 12:29:57   |
0     0
• سرمایه فکری دانش موجود در سازمان است و در دو سطح فردی و سازمانی مطرح می شود. سطح فردی شامل دانش، مهارت و استعداد و ... است و در سطح ساختاری چیزهایی مانند پایگاه داده خاص هر مشتری ، فناوری و روش ها وفرآیند های سازمانی و فرهنگ و... است
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه محمدنیا |   1396/04/03 12:31:30   |
0     0
مراحل مدیریت سرمایه فکری :
1- شناسایی و تعریف سرمایه فکری
2- برنامه ریزی محرکهای کلیدی ارزش
3- اندازه گیری سرمایه فکری
4- مدیریت و اداره سرمایه فکری
5- گزارشگری سرمایه فکری
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه محمدنیا |   1396/04/03 12:35:39   |
0     0
اهداف اندازه گیری سرمایه فکری :
1- کمک به سازمان ها در جهت فرموله کردن استراتژی هایشان
2- ارزیابی نحوه اجرای استراتژی ها
3- کمک به گسترش و تنوع تصمیم گیری های شرکت
4- ارزیابی سرمایه های فکری می تواند به طرحهای بازپرداخت و پاداشهای مدیران ارتباط داده شود
5- جهت ایجاد رابطه با سهامداران خارج از شرکت که سرمایه فکری را در اختیار دارند .
6- گزارشگری شاخص های مرتبط با سرمایه های فکری
اندریسن (2002) اعتلای مدیریت داخلی ، بهبود گزارشگری خارجی و انگیزه های قانونی و معاملاتی را از جمله دلائل اندازه گیری سرمایه فکری بر می شمرد .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/06 10:08:53   |
0     0
امروزه سرمایه فکری و دارایی‌های نامشهود عوامل اصلی سودآوری و موفقیت شرکت‌ها می‌باشند، حرفه حسابداری هنوز چالش‌های مربوط با اندازه‌گیری و گزارشگری نتایج واحد‌های دانش بنیان را رفع نکرده است. مشکل اندازه‌گیری و گزارشگری سرمایه فکری دامنه بین‌المللی دارد و سرمایه فکری نامشهود است و نمی‌توان آنرا بصورت صحیحی اندازه‌گیری نمود اما شرکت‌ها باید از روش‌هایی در جهت افزایش ارزش سهامداران استفاده نمایند. علاقه‌مندی در جهت مدیریت دارایی‌های نامشهود منجر به ایجاد روش‌های مختلفی برای اندازه‌گیری سرمایه فکری شده است. بسیاری از محققین نشان داده‌اند که در کشورهای توسعه یافته مدیریت موثر سرمایه‌های فکری با موفقیت سازمان‌ها رابطه مستقیمی دارد. بر اساس تئوری سرمایه فکری مهم‌ترین نقش سرمایه فکری تولید و ارایه خدمات دارای ارزش افزوده از طرق مدیریت فعال منابع نامشهود می‌باشد که تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی شرکت‌ها دارد. در این مقاله ابتدا مفهوم سرمایه فکری تشریح خواهد شد و در نهایت به اهمیت سرمایه فکری و مدل‌های اندازه‌گیری آن اشاره خواهد شد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/06 10:12:04   |
0     0
با توسعه جوامع و پیشرفت تکنولوژی، بدست آوردن دستگاه‌های پیشرفته، مواد اولیه مرغوب و حتی نیروهای ماهر چندان مشکل نیست. لیکن آنچه تمایز بین شرکت‌ها را ایجاد می‌نماید نه تنها کیفیت محصولات بلکه مدیریت و قدرت فکری یک موسسه است. در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات بر اساس دانش زندگی می‌کنند و می‌میرند، در این میان موفق‌ترین سازمان‌ها آن‌هایی هستند که از این دارایی نامشهود به نحو بهتر و سریع‌تری استفاده کنند. ایجاد دانش یا تفکر همواره باعث نوآوری مستمر می‌گردد و این نوآوری خود باعث توسعه و سودآوری می‌گردد .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/07 17:14:30   |
0     0
گزارشات مالی مبنای تصمیمات اقتصادی است که منافع سازمان و در نهایت مالکان را متاثر میکند؛ با این
وجود در خصوص عوامل موثر بر کیفیت اطلاعات مالی خلاء تحقیقاتی شدیدی وجود دارد. از این رو با توجه به
اهمیت ارائه اطلاعات مالی با کیفیت، در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر کیفیت اطلاعات مالی
پرداخته شده است. چرا که در اقتصاد دانش محور امروزی، سرمایه فکری به عنوان عامل بسیار مهمی برای ایجاد
ارزش و کسب مزیت رقابتی شناخته شده است. داده های مربوط به متغیرهای سرمایه فکری و کیفیت اطلاعات
1380 ) جمع آوری و با استفاده از روش معادلات - مالی مربوط به 94 شرکت بورسی طی سال های ( 1389
ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که در میان اجزای سرمایه فکری، سرمایه
ساختاری بیشترین همبستگی و سرمایه انسانی و سرمایه فیزیکی در مراتب بعدی قرار دارد. اجزای سرمایه فکری
در مجموع حدود 50 % تغییرات در کیفیت اطلاعات را تبیین می نماید بر این اساس برای ارائه اطلاعات با
کیفیت تر ،که منجر به تصمیم گیری مناسب و در نتیجه رونق بازار سرمایه می شود ، سازمان ها باید توجه زیادی به
سرمایه فکری به عنوان منبعی نیرومند برای بهبود عملکرد کسب و کار خود داشته باشند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/07 17:15:59   |
0     0
عملکرد مطلوب، باعث افزایش ارزش شرکت و در نهایت افزایش ثروت سهامداران خواهد شد. امروزه از سرمایه فکری به عنوان یکی از موثرترین عوامل در خصوص ارزش آفرینی یاد می‌شود . و دانش به عنوان مهم‌ترین ‌سرمایه ‌جایگزین، جهت سرمایه‌های مالی‌ و فیزیکی شناسایی شده است. فضای‌ کسب ‌و کار مبتنی ‌بر دانش،‌ نیازمند رویکردی‌ است ‌که ‌دارایی نامشهود جدید سازمانی مانند شایستگی ‌و نوآوری های نیروی انسانی، روابط با مشتریان، نظام‌ها و ساختار سازمانی و ... را در‌ بر گیرد. در این میان نظریه سرمایه فکری توجه روز افزون محققان دانشگاهی و مدیران را به خود جلب نموده است. نقش سرمایه فکری در ایجاد ارزش برای سازمان ها و واحدهای تجاری بسیار بیشتر از نقشی است که سرمایه‌های مالی و فیزیکی ایفا می‌کند در واقع محدودیت های صورت های مالی در توضیح ارزش شرکت این حقیقت را بیان می‌کند که ارزش اقتصادی منابع فقط منحصر به ارزش کالاهای مادی نیست بلکه سرمایه فکری را هم در بر می گیرد. بنابراین سازمان ها برای کسب مزیت رقابت پایدار، نیازمند شناسایی، اندازه‌گیری و مدیریت آگاهانه و نظام مند سرمایه‌های فکری خود می باشند. سرمایه فکری می تواند تنها مدل نوین و کاملی باشد که تاکنون جهت مشاهد ارزش واقعی شرکت‌ها بوجود آمده است. اگرچه سرمایة فکری، ضوابط و معیارهای شناخت را در حسابداری احراز نکرده و در صورت های مالی درج نمی شود؛ با این حال باید توجه داشت که این دارایی ها وجود داشته و بر تصمیم ها اثر می گذارند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/07 17:17:39   |
0     0
تعاریف مختلفی در رابطه با سرمایه فکری وجود دارد، با این وجود سرمایه فکری را اینکونه می توان تعریف نمود: مجموع دارایی های پنهان شرکت، که در ترازنامه نشان داده ن می‌شود . و شامل آن چیزی است که در مغز اعضای سازمان است و هم آن چیزی که پس از خروج افراد در سازمان باقی می ماند. این دارایی ها شامل سرمایه انسانی مانند مهارت ها، استعداد و دانش، سرمایه اطلاعاتی مانند پایگاه‌های داده، سیستم های اطلاعاتی و زیرساخت های فناوری، سرمایه سازمانی مانند فرهنگ، سبک رهبری و توانایی تسهیم دانش است. محققان سه جزء اصلی سرمایه فکری را سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری (رابطه ای) شناسایی کرده اند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/07 17:18:35   |
0     0
بطور کلی مدلهای سنجش سرمایه فکری را می توان بصورت زیر طبقه بندی کرد:
۱ - مدل کارت امتیازی متوازن ۲- خطوط راهنمای مریتوم
۳- مدل اسکاندیا نویگیتور ۴- الگوی هدایتگر دارایی های نامشهود اسویبی
۵- درخت شاخص سرمایه فکری ۶- ارزش افزوده اقتصادی
۷- درجه بندی سرمایه فکری ۸-روش Joia
9- روش سرمایه فکری مستقیم 10- روش Tobin Q
11- ارزش افزوده اقتصادی 12- نرخ بازده دارایی ها
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/07 17:25:26   |
0     0
چالش اساسی در اقتصاد مبتنی بر دانش ، شناسایی ابزارهای مناسب جهت افزایش عملکرد بنگاه‌ها و همچنین تعیین شاخص های مناسب جهت ارزشیابی عملکرد می‌باشد . ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار از معیارهایی هستند که رهنمودهای لازم را به مدیران برای ارزیابی ارزش و عملکرد واحد تجاری ارایه می کنند و بازار سرمایه نیز می تواند برای ارزشیابی واحدهای تجاری از آن بهره مند شود. براساس ارزش افزوده اقتصادی، ارزش زمانی خلق می شود که واحدهای تجاری بتوانند تمام هزینه‌های عملیاتی و هم چنین هزینه‌های سرمایه ای خود را پوشش دهند و مبلغی نیز به عنوان سود با ارزش افزوده اقتصادی باقی بماند
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سعید نورالهی |   1396/04/08 11:55:48   |
0     0
سنجش کمی سرمایه فکری سازمانها به معنای میزان منابع ارزش آفرین در سازمان است و این خود نشاندهنده ی ارزش سازمان می باشد لذا ضرورت اندازه گیری سرمایه فکری برای سازمان و گزارشگری آن برای ذینفعان بر اندیشمندان عرصه مالی پوشیده نیست
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
یوسفی |   1396/04/09 14:32:11   |
0     0
تأکید بر سرمایه فکری یک تفاوت اساسی میان عملیات شرکتها در اقتصاد قدیم و اقتصاد نوین
را نشان میدهد که در اقتصاد قدیم ارزش ناشی از داراییهای فیزیکی بود در حالی که در اقتصاد
نوین، ارزش از بکارگیری علـم و سـرمایه فکـری خلـق مـیشـود . یکـی از مشـکلات اساسـی
سیستمهای حسابداری سنتی عدم کفایـت و نـاتوانی آنهـا در سـنجش و گزارشـگری اطلاعـات
مرتبط با داراییهای نامشهود (ازجمله دانش) و ارزشهای پنهان شرکت اسـت[2 .[بنـابراین ایـن
پدیده منجر به ایجاد شکاف عظیمی بـین ارزش دفتـری و ارزش بـازار شـرکتهـا شـده اسـت.
اختلاف فزاینده مشاهده شده بین ارزش بازار و ارزش دفتـری در بسـیاری از شـرکتهـا موجـب
توجـه بـه بررسـی ارزشهـای گـم شـده (از دسـت رفتـه) از صـورتهـای مـالی شـده اسـت.
محدودیتهای صورتهای مالی در توضیح ارزش شرکت ناشی از این امر است کـه منبـع ارزش
اقتصادی تولید کالای مادی است نه ایجاد سرمایه فکری
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
ابوالفضل برزگری حانقاه |   1396/04/12 00:49:28   |
0     0
سرمایه فکری

انواع سرمایه فکری سازمان


سرمایه انسانی
- دانش و مهارت
- تجربه کاری
- تواناییها
- لیاقت شغلی
- روحیه کاری
- انعطاف پذیری
- وفاداری کارکنان
- رضایت کارکنان
- یادگیری
- خلاقیت
سرمایه‌ رابطه‌ای
- روابط رسمی
- روابط غیررسمی
- شبکه‌های اجتماعی
- شرکا
- اتحاد و همبستگی
- علائم تجاری
- اعتماد
- شهرت شرکت
- وفاداری مشتری
- التزام مشتری
- شرایط مشترک
- تقسیم قراردادها
- قراردادهای رسمی
سرمایه ساختاری
- فرهنگ سازمانی
*ارزشهای شرکت
*سرمایه اجتماعی
* فلسفه مدیریتی
- فرایندها و عادات
* فرایندهای رسمی
* فرایندها و عادات غیررسمی
*فرایندهای مدیریتی
- اموال فکری
* نام تجاری
* داده و اطلاعات
* دانش کد بندی شده
* اختراعات و کپی رایت
* رموز تجاری
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
ابوالفضل برزگری حانقاه |   1396/04/12 00:52:35   |
0     0
سرمایه های فکری، دارایی های نامشهودی هستند که باعث خلق ارزش برای واحدهای تجاری می شوند و یکی از عوامل اصلی در ایجاد مزیت رقابتی برای شرکتها هستند، تا آنجایی که ادوینسون مغز نامرئی را جایگزین استعاره معروف آدام اسمیت از بازار یعنی دست نامرئی کرده است، ولی در ترازنامه و سایر صورتهای مالی جایی ندارند. با توجه به ارزشمند بودن این دارایی ها، اندازه گیری، شناخت و کنترل آنها می تواند ایراد حسابداری رایج یعنی عدم گزارشگری و انعکاس سرمایه های فکری را مرتفع سازد و با مشهود کردن این دارایی ها می توان تحولی عظیم در نظام مدیریت شرکتها را شاهد بود. در این راستا در این مقاله اجزای تشکیل دهنده و تعاریف مختلف سرمایه فکری و دلایل اندازه گیری این دارایی ها بحث و بررسی شد و از بین بیش از 30 مدل، 14روش و4 فرمول برای اندازه گیری و ارزشیابی سرمایه های فکری جمع بندی و گردآوری شده است تا با بکارگیری و استفاده از این مدلها، شاهد انعکاس سرمایه های فکری در ترازنامه و اظهارنامه و صورتهای مالی واحدهای تجاری باشیم.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
منصوره پورهادیان |   1396/04/12 23:42:32   |
0     0
تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری:
1. استوارت اعتقاد دارد، سرمایه فکری مجموعه‌ای از دانش، اطلاعات، داراییهای فکری (Intellectual Property)، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که می‌تواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و تواناییهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر می‌گیرد و باعث منافع رقابتی مستمر می‌شود.

2. بنتیس سرمایه فکری را به عنوان مجموعه‌ای از داراییهای نامشهود (منابع، تواناییها، رقابت) تعریف می‌کند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست می‌آیند.

3. ادوینسون و مالون، سرمایه فکری را «اطلاعات و دانش به کار برده شده برای کار کردن، جهت ایجاد ارزش» تعریف می‌کنند.

4. بنتیس و هالند، در مقاله خود در سال 2002، سرمایه فکری را این طور تعریف می‌کنند: سرمایه فکری ذخیره‌ای از دانش را که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان می‌دهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است.

5. سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازه‌گیری می‌کند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگیها باعث ایجاد ارزش به دست آمده می شود به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد.
روشهای مختلفی که برای اندازه گیری سرمایه فکری:
1.روش مستقیم(DIC (
2.شیوه های کارت امتیازی
3.سرمایه گذاری بازار
4.نرخ بازده دارایی ها
5.روش ضریب ارزش افزوده فکری
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
hadi roostaie |   1396/04/13 00:04:26   |
0     0
سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازه‌گیری می‌کند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است.
ویژگی های سرمایه فکری :
• از نظر هاروارد منابع فکری در شرکت حالت انحصاری و یگانه دارند و قابل کپی برداری و تقلید نیستند ، به همین جهت برای شرکت ارزشمند بوده و قابلیت ایجاد مزیت رقابتی را دارند
• داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند. بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط می‌توانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را می‌توان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری می‌تواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است.
سرمایه انسانی و سرمایه رابطه‌ای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمین‌کنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
عاطفه خیراندیش |   1396/04/17 17:21:15   |
0     0
مبانی نظری و سیر تاریخی سرمایه فکری :
سرمایه فکری اوین بار در سال 1962 توسط فریتز مچلاپ مطرح شد پس از آن در سال 1969 جان کنت گالبرایت اصطلاح سرمایه فکری را به کار برد در اوایل دهه 1980 ایده عمومی ارزش ناملموس (که اغلب ”سرقفلی“ نامیده می شد) را ایتامی مطرح کرد.
در اواسط دهه 1980 انقلاب اطلاعات شکل گرفت و شکاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار به طور چشمگیری برای بسیاری از شرکتها افزایش یافت. درهمین حین، کتابی پیرامون استخراج ارزش از نوآوری توسط آقای تیس انتشاریافت.
در اواخر دهه 1980آغاز نخستین تلاشها برای نوشتن و تدوین صورت حسا ب هایی که سرمایه های فکری را انداز ه گیری می کنند (اسویبی، 1988 ) شکل گرفت و در این رابطه کتاب « ارتباط گم شده و سقوط مدیریت حسابدار ی » توسط آ قایان جانسون و کاپلان انتشار یافت. همچنین کتاب «مدیریت داراییهای دانشی» (قرن 21) توسط آقای آمیدن منتشر شد.
در سال 1990 شرکت اسکاندیا آقای لیف ادوینسون را به عنوان « مدیر سرمایه های فکری» خود منصوب کرد. اولین باری است که نقش مدیریت سرمایه های فکری با تخصیص یک پست رسمی، در سازمان مشروعیت می یابد. کاپلان و نورتن ( 1992 ) مفهوم و رویکرد کارت امتیازی متوازن را معرفی کردند . این رویکرد مبتنی بر این فرض است که آنچه را که شما اندازه گیری می کنید همان چیزی است که شما به دست می آورید. همچنین کتاب «سازمان هوشمند» نیز توسط آقای کوئین انتشار یافت.
ونوکا و تاکیشی در سال 1995 کار بسیار با ارزششان را دربارة ”سازمان دانش آفرین“ معرفی کردند . اگر چه تمرکز این کتاب بر دانش است ، با وجود این، تمایز بین دانش و سرما یة فکری در آن بسیار ظریف عنوان شده است
در سال 1994 ابزار شبیه سازی سلمی به نام تانگو روانه بازار شد. تانگو اولین محصول پرفروش است که در آموزش مدیران دربارة اهمیت عوامل نامشهود، به کار می آید. همچنین در سال ( 1994 ) ضمیمه ای برای گزارش سالانة شرکت اسکاندیا تهیه شد که موجودی سرمایه های فکری آن ر ا نشان می داد. گزارش سرمایه های فکری، علاقة زیادی ایجاد کرد و در شرکتهایی که به دنبال پیروی از پیشگامی اسکاندیا هستند. برای « ممیزی دانش » رویداد قابل توجه دیگری که در سال ( 1995 ) اتفاق افتاد، زمانی است که سلمی از ارزیابی جامع از وضعیت سرمایه های فکری شرکت استفاده کرد. صاحب نظران نهضت سرمایة فکری،کتابهای پرفروشی را دربارة موضوع منتشر کردند (کاپلان و نورتون، 1996 ادوینسون و مالون،1997 ؛ اسویبی، 1997). با این حا ل، کار ادوینسون و مالون بویژه دربارة فرآیند و چگونگی انداز هگیری سرمایه های فکری به مراتب بیشتر استفاده شد
سرمایه های فکر ی، موضوع مورد پسند بسیاری از محققان و کنفرانس های علمی، مقاله ها و نشریه های مختلف قرار میگیرد. تعداد زیادی پروژه از جمله پروژ ههای مرتیوم، دانمارک و استکهلم، در سطح وسیع انجام گرفت.
اوایل دهه 2000 اولین مجلة معتبر علمی با عنوان « سرمایه های فکر ی » انتشار یافت. اولین استانداردهای حسابداری « سرمایه های فکر ی » را دولت دانمارک منتشر کرد. چشم انداز سرمایه های فکری به همراه کمیتة سرمایه های فکری در شرکت اسکاندیا تعیین و تشکیل شد.
اتحادیة اروپا، اولین گزارش سرمایه های فکری خود را منتشر کرد و کتاب «ثروت نامشهود» را موسسة بروکینگ به چاپ رسانیددر آن سالها گزارش سرمایه های فکری مراکز اتریش منتشر میشود و کتاب « مدیریت، اندازه گیری و گزارش دهی داراییهای نامشهود » رالو به همراه حجم گسترد ه ای کتب و مقا له ها، پیرامون مدیریت سرمایه های فکری به چاپ می رسد. تعداد بسیاری پروژه در راستای مدیریت و انداز ه گیری سرمایه های فکری در سازمانهای مختلف، تعریف و انجام شده و درحال حاضر نیز درحال پیگیری است.

مفاهیم و تعاریف سرمایه فکری :
به راستی سرمایه فکری چیست و علت توجه و تمرکز سازمانها برای شناسایی و اندازه گیری آن به چه علت است ؟
آیا ترازنامه می تواند ارزش واقعی یک شرکت یا سازمان را مشخص نماید ؟ آیا جایگاهی در ادبیات گزارشات مالی در خصوص حلقه اصلی خلق ارزش یعنی منابع انسانی وجود دارد ؟
یکی از عوامل مهم در الگوی رقابتی شرکتها استفاده و تربیت نیروهای متخصص ، استفاده از دانش و تگنولوژی روز در صنعت می باشد ، لذا عامل تبدیل منابع به حداکثر ارزش همان حلقه ارزش آفرین در سازمانهاست.
ادبیات حسابداری این مفهوم را به عنوان سرمایه فکری می شناسد .
سنجش کمی سرمایه فکری سازمانها به معنای میزان منابع ارزش آفرین در سازمان است و این خود نشاندهنده ی ارزش سازمان می باشد لذا ضرورت اندازه گیری سرمایه فکری برای سازمان و گزارشگری آن برای ذینفعان بر اندیشمندان عرصه مالی پوشیده نیست
در این مقاله برانیم تا تعاریف و مفاهیم مطرح در خصوص سرمایه فکری رابیان نموده و مدل ها و الگوهای اندازه گیری را عنوان نماییم.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
zahra nematollahi |   1396/10/10 10:52:04   |
0     0
سرمایة فکری ، عبارت است از دانشی سازمانی وسیع که برای هر شرکت ، منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول، انطباق دهد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
zahra nematollahi |   1396/10/10 10:54:00   |
0     0
ویژگی های سرمایه فکری :
• از نظر هاروارد منابع فکری در شرکت حالت انحصاری و یگانه دارند و قابل کپی برداری و تقلید نیستند ، به همین جهت برای شرکت ارزشمند بوده و قابلیت ایجاد مزیت رقابتی را دارند
• داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند. بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط می‌توانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را می‌توان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری می‌تواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است.
• سرمایه انسانی و سرمایه رابطه‌ای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند ، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمین‌کنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
Maryammojtahedzadah |   1396/10/19 02:55:47   |
0     0
یکی از مهمترین و کاربردی ترین دارایی های نامشهود، دارایی فکری یا سرمایه فکری است. امروزه شاهد رشد اهمیت سرمایه های فکری، بهعنوان یک ابزار مؤثر برای افزایش رقابت شرکتها هستیم و این امر موجب افزایش اهمیت سرمایه ی فکری به عنوان مقوله ای پژوهشی واقتصادی شده است. توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم کل جامعه بشری و هم جامعه صنعتی و سازمان های تجاری و صنعتی را دروضعیتی قرار داده است که برای ادامه حیات می بایستی در پی یافتن ابزار و راهکارهای جدید متناسب با شرایط حاکم باشد. یکی از زیرسیستم های سازمانی که باید خود را با شرایط جدید وفق دهد، سیستم حسابداری سازمان های تجاری و صنعتی است
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
Maryammojtahedzadah |   1396/10/19 02:57:10   |
0     0
سرمایه های فکری، جایگزین سرمایه های مالی و فیزیکی شده اند. حسابداری سرمایه فکری به صورت فزاینده ای بهعنوان یکی از چالش های پیش روی حرفه حسابداری مطرح شده است و محققان تلاش می کنند ارزش پنهانی را که مفهوم سرمایه فکریبیانگر آن است و نقش محوری آن را در فرآیند ایجاد ارزش، تعیین کنند. با این حال بسیاری از سازمان هایی که مدیریت دانش را دنبالمی کنند، فرایندی برای اندازه گیری دارایی های دانشی سازمان یا سرمایه فکری ندارند یا اینکه شاخص هایی که بدین منظور استفاده میکنند، بسیار سطحی و محدود است.لذا در این مقاله سعی شده ضمن ارایه ی تعاریف جامعی از سرمایه فکری و بررسی انوع آن ویژگی ها،اندازه گیری و نحوه ی گزارشگری به تفصیل بیان شود.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حسین روضه یزدی |   1396/11/01 21:54:25   |
0     0
مراحل مدیریت سرمایه فکری :
1- شناسایی و تعریف سرمایه فکری
2-برنامه ریزی محرکهای کلیدی ارزش
3-اندازه گیری سرمایه فکری
4- مدیریت و اداره سرمایه فکری
5-گزارشگری سرمایه فکری
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حسین روضه یزدی |   1396/11/01 21:55:07   |
0     0
سرمایة فکری ، عبارت است از دانشی سازمانی وسیع که برای هر شرکت ، منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول، انطباق دهد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
فریبا میرتقی |   1396/11/01 21:57:33   |
0     0
مراحل مدیریت سرمایه فکری :
1- شناسایی و تعریف سرمایه فکری
2-برنامه ریزی محرکهای کلیدی ارزش
3-اندازه گیری سرمایه فکری
4- مدیریت و اداره سرمایه فکری
5-گزارشگری سرمایه فکر
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
zahra nematollahi |   1396/11/02 13:38:47   |
0     0
سرمایه فکری در برگیرنده همه فرایندها و دارایی هایی است که به طور معمول و سنتی در ترازنامه منعکس
نمی شود.سرمایه فکری دانش موجود در سازمان است که در دو سطح فردی و سازمانی مطرح می شود.سرمایه
فکری از تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت تامین می شود./سرمایه فکری یک شرکت شامل دانش
،تکنولوژی سازمانی ،تجربه ،روابط مشتری ومهارتهای حرفه ای است که انرا در بازار در موضع رقابتی قرار می
دهد این دانش ومهارت وتجربه است که میتواند عامل ایجاد سود وماترک برای شرکت باشد .برخی در سرمایه
فکری عواملی همچون تکنولوژی ، رهبری ، آموزش جاری کارکنان ، نام تجاری وعلائم تجاری وحتی سرعت
پاسخ به دعوت به ارائه خدمات مشتریان را قرارداده اند براساس شاخص مورگن استنلی ، ارزش میانگین شرکتها
دربورس اوراق بهادرا دنیا دوبرابر ارزش دفتری است ومابه التفاوت میتواند به عنوان سرمایه فکری شرکتها
محسوب شود .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صفیه مزیدی شرف آبادی |   1396/11/02 20:20:42   |
0     0
بازدید : 4694 بار

دوشنبه، 24 شهریور 1393

حداکثر کردن سود
حداکثر کردن سود



نویسنده: گریگوری منکیو
مترجم: دکتر حمیدرضا ارباب





هدف بنگاه رقابتی حداکثر کردن سود ( درآمد کل منهای هزینه ی کل ) است. حال به راحتی می توانیم نحوه ی حداکثر کردن سود بنگاه و استخراج منحنی عرضه ی بنگاه رقابتی را بررسی کنیم.
یک مثال در مورد حداکثر کردن سود

تحلیل خود را در مورد عرضه ی بنگاه با استفاده از اطلاعات جدول 1 انجام می دهیم. ستون نخست مقدار تولید و ستون دوم درآمد کل را نشان می دهد. ستون سوم هزینه ی کل بنگاه را نشان می دهد. هزینه ی کل شامل هزینه های ثابت ( 3 دلار ) و هزینه های متغیر ( که به سطح تولید بستگی دارد ) است.
در ستون چهارم نیز سود کل ( تفاوت درآمد کل و هزینه ی کل ) را می بینید. اگر بنگاه شیر تولید نکند، 3 دلار زیان خواهد برد ( زیان برابر هزینه های ثابت بنگاه است ). اگر یک گالن شیر تولید کند، سود بنگاه 1 دلار می شود. اگر 2 گالن شیر تولید کند، سود 4 دلار خواهد شد، و...
بنگاه برای حداکثرکردن سود خود باید سطحی از تولید و عرضه ی را انتخاب کند که سود بیش ترین تعداد را دارد. در این مثال بنگاه با تولید 4 یا 5 گالن شیر سود خود را به حداکثر ( 7 دلار ) می رساند.
روشی دیگر نیز برای حداکثر کردن سود بنگاه وجود دارد: بنگاه می تواند با مقایسه درآمد نهایی و هزینه ی نهایی سطحی از تولید که سود را به حداکثر می رساند تعیین کند. در دو ستون آخر جدول 14.2 مقادیر درآمد نهایی و هزینه ی نهایی را ملاحظه می کنید. درآمد نهایی نخستین گالن شیر 6 دلار و هزینه ی نهایی نخستین گالن 2 دلار است، بنابراین تولید نخستین گالن شیر 4 دلار سود به همراه دارد. درآمد نهایی دومین گالن شیر 6 دلار و هزینه ی نهایی آن 3 دلار است، بنابراین دومین گالن شیر سود را به اندازه 3 دلار ( از 1 دلار به 4 دلار ) افزایش می دهد. مادامی که درآمد نهایی هر گالن شیر از هزینه ی نهایی آن بیش تر است به نفع بنگاه است که به تولید و عرضه ی شیر ادامه دهد. تولید بنگاه دائماً افزایش می یابد تا به واحد پنجم برسیم. وضعیت در واحد پنجم ( تولید پنجمین گالن شیر ) کاملاً متفاوت است؛ زیرا از این واحد به بعد، یا واحد ششم، درآمد نهایی 6 دلار و هزینه ی نهایی 7 دلار است؛ بنابراین بنگاه بیش از 5 گالن نخواهد کرد.
مردم به تغییرات نهایی فکر می کنند. اگر درآمد نهایی بزرگ تر از هزینه ی نهایی باشد ( مثلاً واحد نخست، دوم، سوم، و.... ) بنگاه تولید خود را افزایش می دهد. اگر درآمد نهایی کم تر از هزینه ی نهایی باشد ( مثلا واحدهای 6، 7، 8 ) بنگاه تولید خود را کاهش می دهد. بنابراین بنگاه با توجه به تغییرات نهایی، سطحی از تولید را که درآمد نهایی و هزینه ی نهایی در آن برابر شوند انتخاب می کند، تا سود به حداکثر برسد.
جدول 1. حداکثر کردن سود: یک مثال عددی.

منحنی هزینه ی نهایی و عرضه ی بنگاه

با توجه به تحلیل حداکثر کردن سود، منحنی های هزینه ی رسم شده در نمودار 1 را ملاحظه کنید.
منحنی های هزینه ی نمودار 1 سه ویژگی دارند و در مورد اکثر بنگاه ها صدق می کنند. منحنی هزینه ی نهایی ( MR ) دارای شیب صعودی است. منحنی هزینه ی متوسط کل ( ATC ) ، U شکل است، و منحنی هزینه ی نهایی منحنی هزینه ی متوسط کل را در نقطه ی حداقل قطع می کند. به عبارت دیگر منحنی هزینه ی نهایی ( MC ) از نقطه ی حداقل منحنی ( ATC ) عبور می کند. قیمت بازار نیز به صورت یک خط افقی رسم شده است. از آن جا که بنگاه قیمت پذیر است، خط قیمت افقی است: قیمت محصول صرف نظر از مقدار تولید بنگاه همیشه ثابت است. به خاطر بسپارید که برای یک بنگاه رقابتی قیمت همیشه برابر است با درآمد متوسط ( AR ) و درآمد نهایی P=AR=MR: ( MR )
با استفاده از نمودار 1 می توانیم به سطحی از تولید که سود را به حداکثر می رساند پیدا کنیم. فرض کنید بنگاه واحد تولید می کند. در این سطح از تولید درآمد نهایی بزرگ تر از هزینه ی نهایی است. به عبارت دیگر اگر بنگاه سطح تولید و فروش خود را به اندازه یک واحد افزایش دهد، درآمد نهایی بیش از هزینه ی نهایی است. بنابراین سود که ما به التفاوت درآمد کل و هزینه ی کل است، افزایش می یابد. بنابراین اگر درآمد نهایی بیش از هزینه ی نهایی باشد ( مثلاً در سطح تولید ) بنگاه با افزایش تولید می تواند سود خود را افزایش دهد.

نمودار1 حداکثر کردن سود بنگاه رقابتی. در نمودار منحنی هزینه ی نهایی ( MC )، هزینه ی متوسط کل ( ATC ) و هزینه ی متوسط متغیر ( AVC ) را ملاحظه می کنید. علاوه بر این، قیمت بازار ( خط قیمت ) را، که برابر درآمد نهایی ( MR ) و درآمد متوسط ( AR ) است، رسم کرده ایم. در سطح تولید درآمد نهایی بیش از هزینه ی نهایی است بنابراین با افزایش تولید، سود افزایش می یابد. در سطح تولید درآمد نهایی کم تر از هزینه ی نهایی است بنابراین با کاهش تولید، سود افزایش می یابد سطحی از تولید است که در آن سود به حداکثر می رسد. در این سطح از تولید خط قیمت منحنی هزینه ی نهایی را قطع می کند.از همین استدلال می توانیم برای سطح تولید استفاده کنیم. در این سطح از تولید هزینه ی نهایی بیش از درآمد نهایی است. اگر بنگاه تولید خود را به اندازه ی 1 واحد کاهش دهد، صرفه جویی در هزینه ها بیش از درآمد از دست رفته خواهد بود. بنابراین اگر درآمد نهایی کم تر از هزینه ی نهایی باشد ( مثلاً در سطح تولید بنگاه می تواند با کاهش تولید، سود خود را افزایش دهد.
این تعدیلات نهایی در چه سطحی از تولید به پایان می رسند؟ صرف نظر از این که بنگاه تولید خود را از سطح پایین تولید یا از سطح بالای آن آغاز کند، نهایتاً به سطح تولید می رسد. از این تحلیل ما به قانون حداکثر کردن سود می رسیم: سود در سطحی از تولید به حداکثر می رسد که درآمد نهایی و هزینه ی نهایی آن دقیقاً برابر هستند.
اکنون می توانیم با توجه به تحلیل ارائه شده تصمیم بنگاه رقابتی در مورد سطح تولید و عرضه ی کالا به بازار بررسی کنیم. از آن جا که بنگاه قیمت پذیر است، درآمد نهایی بنگاه همان قیمت بازار است. در هر سطح از قیمت ( قیمت بازار ) سطحی از تولید که سود بنگاه را به حداکثر می رساند از تقاطع خط قیمت با منحنی هزینه ی نهایی به دست می آید. در نمودار1 سطحی از تولید که سود بنگاه را به حداکثر می رساند،است.
در نمودار 2 واکنش بنگاه رقابتی به افزایش قیمت را می بینید. وقتی قیمت است بنگاه واحد تولید می کند، واحد سطحی از تولید است که در آن قیمت و هزینه ی نهایی ( MC ) برابر است. وقتی قیمت به افزایش می یابد درآمد نهایی ( MR ) بیش از هزینه ی نهایی ( در سطح قبلی تولید یا ) خواهد شد. بنابراین بنگاه تولید خود را افزایش می دهد. در این حالت سطح تولید سود را به حداکثر می رساند. در این سطح از تولید نیز هزینه ی نهایی با قیمت جدید بالاتر برابر است. در واقع از آن جا که منحنی هزینه ی نهایی بنگاه تعیین کننده ی مقدار کالایی است که بنگاه در هر سطح از قیمت حاضر است به بازار عرضه ی کند، MC همان منحنی عرضه ی بنگاه رقابتی است.

نمودار 2 هزینه ی نهایی یا منحنی عرضه ی بنگاه رقابتی. افزایش قیمت از P به باعث افزایش سطح تولیدی ( از به ) خواهد شد که سود بنگاه را به حداکثر می رساند. از آن جا که منحنی هزینه ی نهایی مقدار عرضه ی بنگاه رقابتی در هر سطح از قیمت را نشان می دهد، منحنی هزینه ی نهایی ( MC ) همان منحنی عرضه ی بنگاه رقابتی است.
نقطه ی تعطیل بنگاه در کوتاه مدت

تا کنون به این پرسش پاسخ دادیم که تولید بنگاه رقابتی چه مقدار باید باشد. به هر حال در برخی شرایط بنگاه رقابتی باید نسبت به ادامه ی فعالیت یا تعطیل کردن بنگاه تصمیم گیری کند.
در این جا باید بین تعطیلی موقت بنگاه یا خروج دائم بنگاه از بازار تمایز قائل شویم. تعطیل کردن بنگاه یک تصمیم گیری کوتاه مدت در مورد توقف تولید در یک دوره ی زمانی خاص به علت شرایط جاری بازار است. خروج از صنعت یک تصمیم گیری بلندمدت نسبت به ترک همیشگی بازار است. تصمیم گیری در دوره ی کوتاه مدت و بلندمدت متفاوت است زیرا بنگاه ها در دوره ی کوتاه مدت با تعطیل کردن فعالیت خود مجبور به پرداخت هزینه های ثابت هستند ولی در بلندمدت چنین هزینه هایی وجود ندارند. بنابراین با تعطیل کردن موقت، بنگاه هزینه های ثابت را پرداخت می کند ولی با خروج از بازار هیچ هزینه ای پرداخت نخواهد کرد و از این رو، هم در هزینه های ثابت و هم در هزینه های متغیر صرفه جویی می کند.
مثلاً کشاورزی را در نظر بگیرید. هزینه ی اجاره زمین یک هزینه ی ثابت تولید است. اگر کشاورز تصمیم بگیرد طی یک فصل هیچ محصولی تولید نکند زمین بدون استفاده می ماند و هزینه های ثابت آن بر کشاورز تحمیل می شوند. وقتی کشاورز تصمیم می گیرد تا برای مدت یک فصل فعالیت نکند ( تصمیم به تعطیل کردن موقت فعالیت یا تعطیل کردن در کوتاه مدت ) هزینه های ثابت زمین یا هزینه ی اجتناب ناپذیر را باید بپردازد. در حالت دیگر اگر کشاورز تصمیم به ترک این شغل داشته باشد از بازار خارج می شود و زمین خود را می فروشد.
حال به بررسی این مسئله می پردازیم که تحت چه شرایطی بنگاه تعطیل می شود. اگر بنگاه تعطیل شود، تمامی درآمدهای ناشی از فروش محصول را از دست می دهد، هزینه های متغیر تولید را صرفه جویی می کند ولی مجبور به پرداخت هزینه های ثابت تولید است. بنابراین اگر درآمد ناشی از فروش محصول کم تر از هزینه های متغیر تولید باشد، بنگاه تعطیل خواهد شد.
با استفاده از نمادهای ریاضی بهتر می توانیم معیار تعطیلی بنگاه را تعیین کنیم. اگر TR دریافتی کل و VC هزینه های متغیر باشد، آن گاه
:بنگاه تعطیل ی نقطه

بنگاه زمانی تعطیل می شودذ که درآمد کل کم تر از هزینه ی متغیر (کل) باشد. با تقسیم طرفین این نامساوی بر مقدار تولید (Q) خواهیم داشت:
:بنگاه تعطیل ی نقطه

می توانیم نامساوی فوق را باز هم ساده تر کنیم. همان درآمد متوسط یا قیمت است، نیز هزینه ی متوسط متغیر یا AVC است. بنابراین:
:بنگاه تعطیل ی نقطه

بنابراین بنگاه زمانی تعطیل می شود که قیمت کالا کم تر از هزینه ی متوسط متغیر تولید باشد. این معیار به راحتی درک می شود: برای ادامه ی فعالیت، بنگاه قیمت یک واحد کالا را با هزینه ی متوسط متغیر تولید آن مقایسه می کند. اگر قیمت دریافتی، هزینه ی متوسط متغیر را جبران نکند بهتر است بنگاه تولید خود را متوقف کند. بنگاه می تواند با تغییر شرایط در آینده و فزونی قیمت کالا نسبت به هزینه ی متوسط متغیر مجدداً فعالیت تولیدی خود را آغاز کند.
حال به یک تحلیل کامل از راهبرد حداکثر کردن سود بنگاه رقابتی رسیده ایم. بنگاه رقابتی هنگام فعالیت سطحی از تولید را انتخاب می کند که هزینه ی نهایی و درآمد نهایی برابر باشد. اگر قیمت کم تر از هزینه ی متوسط متغیر باشد

بهتر است بنگاه تعطیل شود. این نتایج را در نمودار 3 ملاحظه می کنید. منحنی عرضه ی کوتاه مدت بنگاه بخشی از منحنی هزینه ی نهایی است که بالاتر از منحنی هزینه ی متوسط متغیر قرار دارد.
روغن ریخته و سایر هزینه های اجتناب ناپذیر

برخی اوقات در زندگی به یکدیگر می گوییم «آب رفته به جوی باز نمی گردد»، «روغن ریخته را نمی شود جمع کرد»، یا «گذشته ها گذشته». این ضرب المثل ها دارای واقعیتی بسیار مهم درباره ی تصمیم گیری های عقلانی هستند. از نظر اقتصاددانان هزینه ها زمانی هزینه های اجتناب ناپذیر هستند که متعهد به پرداخت آن ها باشیم بدون آن که محلی برای تأمین مالی وجود داشته باشد. از یک دیدگاه «هزینه های اجتناب ناپذیر» در مقابل «هزینه های فرصت» قرار می گیرند. هزینه ی فرصت هزینه ای است که شما متحمل می شوید تا چیزی را به جای چیز دیگر انتخاب کنید. در حالی که هزینه ی اجتناب پذیر صرف نظر از انتخاب های ممکن به طور قطع باید پرداخت شود. از آن جا که در مورد هزینه های اجتناب ناپذیر هیچ اقدامی نمی توانیم بکنیم، بهتر است که هنگام تصمیم گیری چه در زندگی شخصی و چه در تجارت آن ها را فراموش کنیم.
تحلیل ما در مورد تصمیم گیری بنگاه رقابتی نسبت به تعطیل آن یک مثال از نادیده گرفتن هزینه های اجتناب ناپذیر است. ما فرض کردیم که بنگاه پس از توقف تولید و تعطیل موقت نمی تواند هزینه های ثابت تولید را بپردازد. بنابراین هزینه های ثابت هزینه های اجتناب ناپذیر در کوتاه مدت اند و بنگاه هنگام تصمیم گیری برای سطح تولید با اطمینان می تواند آن ها را نادیده بگیرد. منحنی عرضه ی کوتاه مدت بنگاه بخشی از منحنی هزینه ی نهایی است که بالاتر از هزینه ی متوسط متغیر قرار دارد و مقدار هزینه ی ثابت هیچ اثری بر مقدار عرضه ی بنگاه ندارد.

نمودار 3 منحنی عرضه ی کوتاه مدت بنگاه رقابتی. در کوتاه مدت منحنی عرضه ی بنگاه رقابتی شاخه ای از منحنی هزینه ی نهایی ( MC ) است که بالاتر از منحنی هزینه ی متوسط متغیر قرار دارد. اگر قیمت به سطحی کم تر از هزینه ی متوسط متغیر برسد، بنگاه تعطیل خواهد شد.
نادیده گرفتن هزینه های اجتناب ناپذیر نحوه ی تصمیم گیری بنگاه های واقعی را توضیح می دهد. در اوایل دهه ی 90 بیش تر خطوط هواپیمایی گزارش زیان های هنگفت خود را ارائه کردند. طی یک سال دو شرکت هواپیمایی امریکا بیش از 400 میلیون دلار ضرر داشتند. با وجود چنین زیانی این خطوط هواپیمایی به فعالیت، فروش بلیت، پرواز، و انتقال مسافرین ادامه دادند. ممکن است ابتدا چنین تصمیمی اندک عجیب به نظر برسد: اگر خطوط هواپیمایی از پرواز و حمل مسافر ضرر می کنند، به چه دلیل صاحبان این شرکت ها فعالیت خود را متوقف نمی کنند؟
برای درک رفتار صاحبان شرکت های هواپیمایی باید تأکید کنیم که بسیاری از هزینه های کوتاه مدت آن ها هزینه های اجتناب ناپذیرند. اگر یک شرکت هواپیمایی هواپیمایی بخرد و نتواند آن را بفروشد، مبلغ پرداختی بابت این خرید یک هزینه ی اجتناب ناپذیر است. هزینه ی فرصت یک پرواز فقط شامل هزینه های متغیر سوخت و دستمزد خلبان و گروه پرواز است. مادامی که درآمد کل حمل مسافرین بیش تر از هزینه های متغیر باشد خطوط هواپیمایی باید به فعالیت خود ادامه دهند؛ و این کاری است که آن ها انجام می دهند.
هزینه های اجتناب ناپذیر در تصمیم گیری های شخصی نیز بسیار مهم اند. مثلاً فرض کنید ارزش تماشاکردن یک نمایش جدید 10 دلار است. شما یک بلیت به مبلغ 7 دلار می خرید اما قبل از ورود به تئاتر آن را گم می کنید. آیا شما باید یک بلیت دیگر بخرید؟ یا آن که از پرداخت مبلغ کل 14 دلار خودداری کرده و به خانه بروید؟ پاسخ این است، شما باید یک بلیت دیگر بخرید. منافع ناشی از دیدن نمایش ( 10 دلار ) هنوز بیش تر از هزینه ی فرصت ( 7 دلار برای بلیت دوم ) است. 7 دلاری که شما برای بلیت گم شده پرداخت کرده اید یک هزینه ی اجتناب ناپذیر است. مانند روغن ریخته! که دلیلی ندارد به فکر جمع کردنش باشید
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مجتبی یزدانی |   1396/11/03 13:14:15   |
0     0
سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازه‌گیری می‌کند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگیها باعث ایجاد ارزش به دست آمده می شود به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سیدابوالقاسم ابریشم |   1396/11/08 19:07:48   |
0     0
منحنی هزینه ی نهایی و عرضه ی بنگاه

با توجه به تحلیل حداکثر کردن سود، منحنی های هزینه ی رسم شده در نمودار 1 را ملاحظه کنید.
منحنی های هزینه ی نمودار 1 سه ویژگی دارند و در مورد اکثر بنگاه ها صدق می کنند. منحنی هزینه ی نهایی ( MR ) دارای شیب صعودی است. منحنی هزینه ی متوسط کل ( ATC ) ، U شکل است، و منحنی هزینه ی نهایی منحنی هزینه ی متوسط کل را در نقطه ی حداقل قطع می کند. به عبارت دیگر منحنی هزینه ی نهایی ( MC ) از نقطه ی حداقل منحنی ( ATC ) عبور می کند. قیمت بازار نیز به صورت یک خط افقی رسم شده است. از آن جا که بنگاه قیمت پذیر است، خط قیمت افقی است: قیمت محصول صرف نظر از مقدار تولید بنگاه همیشه ثابت است. به خاطر بسپارید که برای یک بنگاه رقابتی قیمت همیشه برابر است با درآمد متوسط ( AR ) و درآمد نهایی P=AR=MR: ( MR )
با استفاده از نمودار 1 می توانیم به سطحی از تولید که سود را به حداکثر می رساند پیدا کنیم. فرض کنید بنگاه واحد تولید می کند. در این سطح از تولید درآمد نهایی بزرگ تر از هزینه ی نهایی است. به عبارت دیگر اگر بنگاه سطح تولید و فروش خود را به اندازه یک واحد افزایش دهد، درآمد نهایی بیش از هزینه ی نهایی است. بنابراین سود که ما به التفاوت درآمد کل و هزینه ی کل است، افزایش می یابد. بنابراین اگر درآمد نهایی بیش از هزینه ی نهایی باشد ( مثلاً در سطح تولید ) بنگاه با افزایش تولید می تواند سود خود را افزایش دهد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمدحسین زاده جعفری |   1396/11/16 10:30:35   |
0     0
اختلاف درحال افزایش بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت ها که همان سرمایه فکری نامیده می شود، بویژه در شرکت های دانش محور، باعث افزایش اهمیت سرمایه فکری شده است. سرمایه فکری را میتوان اساسی ترین دارایی یک شرکت دانست و سه جزء اصلی آن که اکثر محققین بر آن اتفاق نظر دارند عبارتست از : سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمدحسین زاده جعفری |   1396/11/16 10:31:25   |
0     0
ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺑﺴﺰای ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﻜﺮی در ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺟﻮاﻣﻊ و ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺣﻘﻴﻘﺘﻲ اﻧﻜﺎر ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﭘﻴﺸﻴﻦ ﻣﺒﻴﻦ اﺛﺮﮔﺬاری ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﻜﺮی ﺑﺮ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻋﻤﻠﻜﺮدی، ارزش ﺷﺮﻛﺖ و ﺣﺘﻲ ﻛﻴﻔﻴﺖ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺎﻟﻲ ﻣﻨﺘﺸﺮه از ﺳﻮی ﺷﺮﻛﺘﻬﺎ ﺑﻮده اﻧد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
فائزه جهانشاهی افشار |   1397/11/12 21:10:05   |
0     0
ارزش دانش کارکنان یک شرکت یا سازمان، آموزش‌های تجاری و هر اطلاعات اختصاصی که ممکن است برای شرکت نوعی مزیت رقابتی ایجاد کند، سرمایه فکری گفته می‌شود. سـرمایه فکری به عنوان یک دارایی در نظر گرفته می‌شود و به شکل گسترده‌ای به عنوان مجموعه‌ای از منابع اطلاعاتی به حساب می‌آید که شرکت در دسترس خود دارد و می‌تواند از آن‌ها برای کنترل درآمدهای شرکت، به دست آوردن مشتری‌های جدید، ایجاد محصولات تازه یا بهبود وضعیت کسب‌وکار استفاده کند.

بعضی از زیرمجموعه‌های سرمایه فکری شامل سرمایه انسانی، سرمایه اطلاعاتی، آگاهی از برند و سرمایه‌های آموزشی است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

 
هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics