تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی
رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی

چکیده ای از مقاله

هدف اصلی این مقاله تعیین رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و میزان محافظه کاری در گزارشگری مالی است. زیرا بنا به استدلال ما، عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران موجب اعمال محافظه کاری بیشتری در گزارشگری مالی می شود. محافظه کاری هم به نو به خود انگیزه و توان مدیران را در دستکاری اطلاعات حسابداری، تقلیل و بدین ترتیب هزینه های نمایندگی ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش می دهد. برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری به ترتیب از دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و معیار باسو استفاده شده است. نتایج آزمون های تجربی با استفاده از اطلاعات مربوط به نمونه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1381 تا 1385 حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار میان عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و سطح محافظه کاری اعمال شده در صورت های مالی است. علاوه بر این، نتایج تحقیق نشان می دهد که طبق پیش بینی ما، تغییر عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران موجب تغییر در سطح محافظه کاری می شود. نتایج مزبور بیانگر این است که به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران، تقاضا به اعمال محافظه کاری در گزارشگری مالی افزایش می یابد و بدین ترتیب، سودمندی محافظه کاری به عنوان یکی از خصوصیات کیفی صورت های مالی مورد تایید قرار می گیرد.

تاریخ ثبت: 1394/12/06
تعداد مطالعه: 1156
تعداد دریافت: 7
حجم فایل : 236.07 KB
گروه: عدم تقارن اطلاعاتی
دریافت فایل:

 

 

 

 

 

 

 
 

 

علیرضا حاتمی |   1396/01/22 13:35:54   |
0     0
هر چه عدم تقارن اطلاعاتی در یک بازار بیشتر باشد، یا به عبارتی بازار غیر شفاف تر باشد، کارایی آن کمتر خواهد بود و نسبت تعداد مبادلات موفق کاهش خواهد یافت.

فرض کنید یک فروشنده خدمات خوب ارائه کند، او متوجه می شود که دیگر رقبا خدمات پایین تری ارائه می دهند و قیمت کمتری هم به خریدار می دهند و خریدار نیز چون متوجه این امر نیست، از آنها خرید می کند. در این حالت فروشنده سعی می کند سطح خدماتش را آنقدر پایین بیاورد که به مرز اطلاعات خریدار برسد. از طرف دیگر خریدار، چون نمی تواند سطح کیفی خدمات فروشنده را به طور دقیق ارزیابی کند، کیفیت خدمات او را در حد میانگین شرکت های هم رده اش برآورد می کند. بنابر این باز هم از فروشنده هایی که بالاتر از میانگین می فروشند خرید نمی کند و فروشنده های خوب مجبور می شوند کیفیت خدماتشان را پایین تر بیاورند. این ماجرا آنقدر تکرار می شود که بازار به حالت تعادل می رسد و تقریبا همه با یک سطح کیفی و قیمتی خرید و فروش می کنند. در این حالت تعادل، عدم تقارن اطلاعاتی بسبار کم شده است.


هر چه عدم تقارن اطلاعاتی در یک بازار بیشتر باشد، یا به عبارتی بازار غیر شفاف تر باشد، کارایی آن کمتر خواهد بود و نسبت تعداد مبادلات موفق کاهش خواهد یافت.

فرض کنید یک فروشنده خدمات خوب ارائه کند، او متوجه می شود که دیگر رقبا خدمات پایین تری ارائه می دهند و قیمت کمتری هم به خریدار می دهند و خریدار نیز چون متوجه این امر نیست، از آنها خرید می کند. در این حالت فروشنده سعی می کند سطح خدماتش را آنقدر پایین بیاورد که به مرز اطلاعات خریدار برسد. از طرف دیگر خریدار، چون نمی تواند سطح کیفی خدمات فروشنده را به طور دقیق ارزیابی کند، کیفیت خدمات او را در حد میانگین شرکت های هم رده اش برآورد می کند. بنابر این باز هم از فروشنده هایی که بالاتر از میانگین می فروشند خرید نمی کند و فروشنده های خوب مجبور می شوند کیفیت خدماتشان را پایین تر بیاورند. این ماجرا آنقدر تکرار می شود که بازار به حالت تعادل می رسد و تقریبا همه با یک سطح کیفی و قیمتی خرید و فروش می کنند. در این حالت تعادل، عدم تقارن اطلاعاتی بسبار کم شده است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

 
هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics