تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

داستایوسکی نویسنده شهیر روسی در  رمان آنا کارنینا از زبان شخصیت های داستانش این چنین عشق افلاطونی و غریزی را توصیف می کند :

 

اوبلونسکی : فقط گوش کن آن وقت بگو باید چه بکنم؟ همسرم زیبایی و جذابیت خودش را از دست داده است، در حالیکه من هنوز جوانم. آری من مانند همه مردان، پس از چند سال معاشرت با همسرم حس کردم که عشقم نسبت به او کاهش یافته است! درست گوش کن... فرض کن در اینجا دو زن وجود دارد

 

یکی حق طبیعی خود را که عشق باشد از تو مطالبه می‌کند، ولی تو نمی‌توانی او را دوست داشته باشی و دیگری جان خود را فدای تو می‌کند و چیزی از تو نمی‌خواهد. تو در چنین حالی چه خواهی کرد؟ کدامیک از این دو زن را انتخاب خواهی کرد؟! بدبختی من در همینجاست.

 

لیفین: اگر عقیده مرا بخواهی، به تو می‌گویم این بدبختی که تو تصور می‌کنی، ابداً وجود ندارد. همان طور که می‌دانی عشق بر دو نوع است: یکی عشق افلاطونی و دیگری عشق غریزی یا مجازی. بسیاری از مردان از عشق فقط نوع دوم را می‌شناسند. این اشخاص حق ندارند از بدبختی خود شکایت کنند.

 

چون آنها در واقع یک جمله به زن می‌گویند «از اینکه با وجود خود به من لذت بخشیدی، خیلی متشکرم. خدا نگهدار!» با این عشق مجازی، همه چیز پایان می‌یابد. اما عشق حقیقی یا افلاطونی، بدبختی به بار نمی‌آورد، زیرا همه چیز در آن پاک و روشن است.

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics