تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

بانکداری در سایه، اردکی که اردک نیست

در واقع بانکداری سایه نمادی از شکست های بی شمار سیستم مالی است که منجر به شکل گیری بحران جهانی شد .

 

برخی موسسات مالی که مانند بانکها عمل می کنند، مانند بانکها رسیدگی نمی شوند. اگر یک پرنده شبیه اردک است، مانند اردک کواک کواک می کند و مانند اردک عمل می کند پس یک اردک است.  اما یک موسسه که شبیه یک بانک است و مانند یک بانک عمل می کند، چطور؟ این نهاد در اغلب موارد یک بانک نیست بلکه یک بانک سایه است.

 

گردش چند دقیقه ای:
مسیر خدمات مالی و حسابداری را مجازی طی کنید

به گزارش لحظه نگر مالی تیم متفکران به نقل از خبرگزاری بازار سرمایه(سنا)، در واقع بانکداری سایه نمادی از شکست های بی شمار سیستم مالی است که منجر به شکل گیری بحران جهانی شد .

 

 

اصطلاح « بانک سایه » در سخنرانی سال2007 پائول مک کولی در نشست مالی سالانه بانک فدرال کانزاسسیتی ابداع شد. بانکداری سایه در سخنرانی این اقتصاددان برجسته با تمرکز بر اقتصاد آمریکا ، مورد بحث قرار گرفت. وی به طور کلی به نهادهای مالی غیربانکی اشاره داشت که در آنچه اقتصاددانان آن را «تغییر سر رسید » خواندند، مورد بحث قرار گرفته بود.

 

بانک های تجاری زمانی در تغییر سررسید مشارکت می کنند که از سپرده هایی که معمولا کوتاه مدت هستند برای تامین وام های درازمدت استفاده می کنند.  بانک های سایه نیز عملکردی مشابه دارند. آنها صندوق های کوتاه مدت را (اکثرا از طریق استقراض) در بازارهای پولی ایجاد می کنند و از این صندوق ها برای خرید دارایی هایی با سررسیدهای درازمدت تر استفاده می کنند. اما از آنجایی که این صندوق ها تحت مقررات بانک های سنتی نیستند، نمی توانند در مواقع ضروری از بانک مرکزی آمریکا قرض بگیرند و از وجود سپرده گذاران سنتی که بودجه هایشان تحت پوشش بیمه است، بی بهره هستند.

 

وام مسکن

بانک های سایه در نخستین گام ها به دلیل نقش رو به رشدشان در تبدیل وام مسکن به اوراق بهادار مورد توجه بسیاری از کارشناسان قرار گرفتند. زنجیره اوراق بهادار در وام مسکن توسط یک یا چند نهاد مالی که در آن دوره خرید و فروش می شد، ریشه داشت و در نهایت به بخشی از بسته وام های مسکن برای پشتیبانی از اوراقی که به سرمایه گذاران فروخته شده بود، تبدیل شد.

 

ارزش این اوراق به ارزش وام های مسکن در این بسته بستگی داشت و بهره اوراق پشتیبان وام مسکن از بهره ای که مالکان بر وام هایشان می پرداختند، تامین میشد. تقریبا تمام این گام ها از ایجاد وام مسکن تا فروش اوراق بهادار خارج از نظارت مستقیم تنظیم کنندگان بازار صورت می گرفت. شورای ثبات مالی به عنوان یک سازمان مالی و نظارتی از اقتصادها و نهادهای مالی بین المللی از بانک های سایه تعریفی گسترده تر ارایه داد که شامل تمام نهادهای خارج از تنظیم سیستم بانکی که عملکرد هسته بانکداری را اجرایی می کنند و همچنین واسطه های اعتباری )که به معنای گرفتن پول از سپرده گذاران و قرض دادن آنها به وام گیرندگان است) می شود.

 

بنگرید:

با عضویت در پورتال جامع تخصصی مالی و حسابداری تیم متفکران نوین مالی، یاد بگیرید و یاد بدهید(کلیک کنید)

هدف ما در دسترس قرار دادن اخبار کاربردی می باشد؛ سایر خبرهای مرتبط با این حوزه را در اختیار شما می گذاریم

چهار جنبه کلیدی واسطه در ادامه این طور آمده است:

تغییر سررسید: به دست آوردن بودجه های کوتاه مدت برای سرمایه گذاری در دارایی های درازمدت تر.

تحول نقدینگی: مفهومی نزدیک به تحول سررسید است که شامل دیون نقدی برای خرید دارایی هایی مانند وام ها می شود که فروششان آسان نیست.

اهرمهای نفوذ: تکنیک هایی مانند استقراض پول برای خرید دارایی های ثابت به منظور افزایش سودهای بالقوه (یا ضررها) بر یک سرمایه گذاری.

انتقال ریسک اعتباری: کاهش ریسک کوتاهی یک وام گیرنده در بازپرداخت وام و انتقال آن از وام گیرنده به شخصی دیگر.

 

بر اساس این تعریف بانک های سایه شامل نمایندگی های کارگزاری می شوند که با استفاده از قراردادهای خرید مجدد، دارایی هایشان را سرمایه گذاری می کنند. در یک قرارداد خرید مجدد، یک نهاد نیازمند، بودجه اوراق بهاداری را میفروشد تا بودجه خود را افزایش دهد و متعهد می شود که این اوراق را با قیمتی مشخص و در بازه زمانی مشخص بار دیگر بخرد.

 

اقتصاد امروز چین نیز دچار بانکداری سایه است. اکونومیست طی گزارشی به این مساله پرداخته و نوشته است که چین برای نرخ بهره سقفی را تعیین می کند و بانکها براساس آن به سپرده گذاران بهره پرداخت می کنند.

 

این کار باعث میشود هزینه سرمایه گذاری بانک پایین نگه داشته شود و آنها برای وام دادن انگیزه داشته باشند. قانون گذاران برای اینکه انگیزه آنها را کاهش دهند باید محدودیتهای متعادل کننده ای بر وام دهی آنها اعمال کنند.

 

این محدودیت ها از نسبت محافظه کارانه وام به سپرده گرفته تا اندوخته های قانونی سنگین و لیست سیاه وام گیرندگان را دربر میگیرد. بخش اعظم نظام بانکداری سایه چین صرفا به بانکها کمک می کند از سقف های تعیین شده برای سپرده ها و موانع وام دهی عبور کنند. اگر سختگیری محدودیت های وام دهی چین کمی کمتر بود، فرار از قانون کمتر اتفاق می افتاد.

 

از طرف دیگر اگر ھزینه ھای سرمایه گذاری بانک سرکوب نمیشد، نیازی نبود این محدودیت ھا بیش از حد سختگیرانه باشند.

منبع خبر: بازار سرمایه ایران
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

 

دیدگاه کاربران

اخبار مرتبط

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics