تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

اثبات سهام: فاجعه‌ای که باید جلوی آن را گرفت!

این مقاله نوشته‌ی مایکل جی کیسی (Michael J. Casey)، رئیس هیئت مشاوره‌ی کوین دسک و مشاور ارشد تحقیقات بلاک چین در گروه نوآوری ارزهای دیجیتال دانشگاه MIT است.

 

به گزارش لحظه نگر مالی تیم متفکران به نقل از ارز دیجیتال، توضیح مترجم: همانطور که می‌دانید الگوریتم‌های اثبات کار و اثبات سهام هر دو از روش‌های اجماع (consensus) در یک بلاک چین هستند و هر یک مزایا و معایب مربوط به خود را دارند. اثبات کار که اجماع را در بلاک چین‌هایی نظیر بیت کوین و اتریوم برقرار می‌کند، در تایید تراکنش‌ها، ایجاد بلاک‌های جدید و برقراری امنیت و جلوگیری از حملات DDOS کاربرد دارد، اما به علت نیاز به سخت‌افزارهای قوی، محاسبات کامپیوتری سنگین و برق مصرفی بالا و احتمال حمله‌ی ۵۱ درصد با مشکلاتی مواجه است. در اثبات سهام بر خلاف اثبات کار سازنده‌ی بلاک به شکل تصادفی انتخاب نمی‌شود و هر فرد بر حسب میزان دارایی‌اش، شانس ایجاد یک بلاک را پیدا می‌کند. در نقشه‌ی راه اتریوم، تغییر پروتکل‌‌ این ارز از اثبات کار به اثبات سهام درج شده که با عنوان هارفورک قسطنطنیه شناخته می‌شود. در ادامه به بررسی چالش‌هایی که این پروتکل اجماع ایجاد می‌کند خواهیم پرداخت.

 

گردش چند دقیقه ای:
مسیر خدمات مالی و حسابداری را مجازی طی کنید

به تعویق افتادن هاردفورک قسطنطنیه در هفته‌ی گذشته، به ما یادآوری می‌کند که اتریوم هنوز برای حرکت در مسیر نقشه‌ی راه (Roadmap) طولانی خود و انتقال از اثبات کار (proof-of-work) به اثبات سهام (proof-of-stake) با چالش‌هایی رو به رو است. نباید این حقیقت را نادیده بگیریم که اثبات کار هنوز در دنیای ارزهای دیجیتال حرفی برای گفتن دارد.

 

یکی از پیامدهای اثبات‌کار (Proof of work) که کمتر بدان توجه شده این است که کسب‌و کارها و مدل‌های مالی جدیدی برای ارزهای دیجیتال ایجاد خواهد کرد و این به نوبه‌ی خود منجر به پیدایش چالش‌های قانون‌گذاری و امنیتی جدید می‌شود.

 

در منشور مالی سنتی اینچنین آمده است، مدل اجماعی (consensus model) که در آن، مالکان ارزهای دیجیتال، به ازای قرار دادن سرمایه و سپرده‌های خود برای رای به اعتبار یک دفتر کل، پاداش بلاک دریافت می‌کنند، کمی شبیه به یک مدل کسب درآمد از بهره است. زمانی که اشخاص ثالث مانند اشخاصی که خدماتی همچون سهام به عنوان سرویس (staking as a service) ارائه می‌دهند اینکار را به نمایندگی از مالکان دارایی‌ای که به آنها برای حفاظت از دارایی و خدمات مبادلات اعتماد دارند انجام می‌دهند، شبیه به بانکداری می‌شود.

 

این ارزیابی، به سنتگرایان دنیای کریپتو هشدار می‌دهد و یکی از دلایلی است که برخی افراد در خصوص چنین تلاش‌هایی برای توسعه و تغییر مدل اثبات کار که بیت کوین بر آن بنا شده است هشدار می‌دهند و بر سر این مساله که اثبات کار امنیت را کاهش و یا تمرکززایی را تقویت خواهد کرد بحث می‌کنند.

 

علیرغم اینکه ممکن است، شبکه‌ی لایتنینگ و راهکارهای دیگر لایه‌ی ۲، به بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال مبتنی بر اثبات کار در حل مشکل مقیاس‌پذیری و هزینه‌های سربار کمک کنند اما اثبات کار، چالش‌های زیادی از جمله کارایی محاسباتی و تهدید محیط زیست به علت برق مصرفی بالا دارد.

 

از همین رو، بعید به نظر می‌رسد که حمایت از زنجیره‌هایی که از اثبات سهام و هم‌خانواده‌ی او یعنی اثبات سهم محول شده (delegated proof of stake) استفاده می‌کنند ادامه پیدا نکند. این مدل‌ها از مفاهیم دموکراسی نیابتی در راستای افزایش کارایی در ازای برخی متمرکزسازی‌ها نشئت گرفته است.

 

در حال حاضر، از ۱۹ پروژه‌ی بلاک‌چینی برتر که در اکسپلورر اقتصاد کریپتوی سایت کوین دسک بررسی شده، کاردانو، دش و کوانتوم از اثبات سهام استفاده می‌کنند و سه ارز دیگر ایاس، لیسک و ترون از اثبات سهم محول شده استفاده می‌کنند. ۴ ارز از این شش ارز نام برده شده به عنوان ۱۵ ارز برتر در سایت کوین مارکت کپ نام برده شده‌‌اند و ارزش بازار آنها ۶ میلیارد دلار است. اگر اتریوم و تزوز یکی دیگر از پروژه‌های برتر بلاک چین که از نوعی از اثبات سهام استفاده می‌کند را نیز به آنها اضافه کنیم، ارزش بازار این ارزهایی که از اثبات سهام استفاده می‌کنند به ۱۸.۸ میلیارد دلار می‌رسد. اما این هنوز کمتر از یک سوم ارزش کل بیت کوین یعنی ۶۴ میلیارد دلار است.

 

اثبات سهام: فاجعه‌ای که باید جلوی آن را گرفت !

 

با این وجود دنیای آینده و زنجیره‌های مبتنی بر اثبات سهام را نمی‌توان نادیده گرفت و ما باید بر روی این مساله که اثبات سهام چه مفهومی برای انقلاب سیستم‌های مالی مبتنی بر ارزهای دیجیتال دارد دقیقا بیاندیشیم.

 

یک کسب و کار در انتظار وقوع است

من راجع به این مساله تا این حد فکر نکرده بودم تا اینکه توییت فوق‌العاده‌ای از یک کارآفرین بلاکچین به نام مایا زهاوی (Maya Zehavi) دیدم. او در این توییت جنبه‌های مختلف یک گزارش جدید از مرجع بازار و اوراق بهادار اروپا (ESMA) را بررسی کرده است. این گزارش درباره‌ی قانون‌گذاری دارایی‌های دیجیتال منتشر شده است.

 

زهاوی این نکته را خاطر نشان کرد که با وجود اینکه ESMA پیشنهاد می‌کند که صرافی‌های ارزهای دیجیتال، سیستم‌های حساب‌های مجزا ایجاد کنند، در آینده نیاز به صرافی‌هایی خواهیم داشت که صریحا مشتریانشان ار این مساله که سرمایه‌ی آنها برای اهداف سهام‌داری استفاده می‌شود یا خیر آگاه کرده و رضایت آنها را نیز دریافت نمایند.

 

 

این مرا به این فکر واداشت که چگونه سهام به عنوان سرویس (staking-as-a-service) در تمام صرافی‌ها، به شکل اجتناب‌ناپذیری معاملات مردم در ارزهای دیجیتال مبتنی بر اثبات سهام را مدیریت می‌کند. هیچ نشانه‌ی واضحی از اینکه آیا هیچ صرافی‌‌ای با توکن‌های کریپتو در حضانت خود این کار را انجام می‌دهد وجود نداشته و جلوی اینکار اگر بدون رضایت کاربران انجام می‌شود باید گرفته شود. اما این ایده که به مشتریان کمک کنیم از ارزهای خوابیده در حساب‌هایشان کسب در آمد کنند و در ازای اینکار از آنها کارمزد بگیریم، مطمئنا برای هر دو طرف جذاب خواهد بود.

 

مدینه‌ی فاضله‌ی بیت کوین که در آن هر فرد خود بانک خویش است و کنترل کاملی بر کلید‌های خصوصی خود دارد، ممکن است از نقطه نظر تمرکززدایی و امنیتی خوشایند باشد اما میلیون‌ها نفر نشان داده‌اند از اینکه یک شخص ثالث مورد اطمینان داشته باشند که حفاظت از دارایی‌هایشان را بر عهده بگیرد تا اینکه خودشان به تنهایی کنترل دارایی‌هایشان را به دست بگیرند، خوشحال هستند. موفقیت کوین بیس و سایر صرافی‌ها و کیف‌پول‌های نگهداری از ارزهای دیجیتال نیز گواهی بر این مدعی است.

 

حالا چشم‌انداز داشتن آن صرافی و پاداش‌های تخصیص داده شده به کاربران در ازای نگهداری از ارزهای دیجیتال و سهام را اضافه کنید، واضح است که خیلی از افراد به سمت آن خواهند رفت.

 

در اینجا یک معادله‌ی فیات وجود خواهد داشت، بیشتر پس‌اندازها به دلار، یورو، ین و دیگر ارزهای سنتی در دنیا در حساب‌های بانکی سوددهی هستند که توسط اشخاص ثالث مدیریت می‌شود. مردم اینکه قدرت مالی خود را با دیگران به اشتراک گذاشته و  یک سرمایه‌گذاری خارجی در آن داشته باشند را راحت‌تر و موثرتر می‌دانند.

 

بازگشت به آینده:

اما یک ثانیه صبر کنید، آیا ما با اینکار، بانکداری سنتی را با تمامی سیستم‌های متصل به آن و ریسک‌هایش از نو نمی‌سازیم؟ شاید بله

 

همان‌گونه‌ که ویکتور بونین (Viktor bunin) از پلتفرم Token Foundary اشاره می‌کند؛ اگر ما قادر بودیم سهام به عنوان سرویس را آنقدر محبوب در نظر بگیریم که تقریبا تمامی ارزهای دیجیتال به صورت دائم در معتبرترین این نوع صرافی‌ها، کسب درآمد می‌کنند، آن موقع می‌توانیم تصور کنیم آن موجودیت‌ها قابل معامله هستند و صرافی‌ها بر حسب نوع ارزی که نگهداری می‌کنند، اعلام وصول می‌نمایند.

 

با در نظر گرفتن عدم امکان اینکه ارزهای تمامی کاربران از صرافی به یکباره خارج نمی‌شود، رسید سپرده‌ها با ارزش اسمی مبادله می‌شوند. این بدین معنا است که آنها به عنوان یک واحد اوراق بهادار معادل ارزش ارزهای سپرده‌‌گذاری شده معامله می‌شوند. این کار اساسا تراکنش‌های مالی برون زنجیره‌ای را امکان‌پذیر می‌کند.

 

برونین می‌نویسد:

تبریک می‌گویم،ما در دور باطل اختراع مجدد بانکداری کسری افتاده‌ایم، شما اکنون یک دارایی و یک ابزار مالی دارید که داعیه‌ای بر دارایی شما است.

 

هر شخصی که تاریخچه‌ی بانکداری به ویژه بحران‌های آن، خطاهای سیستمی و  تمامی حوادثی که منجر به به بروز بحران در سیستم‌های مالی ما شدند را خوانده باشد و نیز هر فردی که دیده باشد دولت چگونه به اسم حفاظت از مشتریان وارد فضای ارزهای دیجیتال شده، می‌داند که این سناریو نیز ناگزیر به لایه‌‌ی دیگری از قانون‌گذاری کشیده می‌شود.  این سناریو به دلایل بسیاری از جمله، پایین نگاه داشتن هزینه برای ورود استارتاپ‌ها می‌تواند مشکل‌ساز شود.

 

اکنون زمان آن است که از این ایده بگذریم. درست مانند ایده‌های دیگری که سعی کردند کنترل ریسک‌های مربوط به اوراق بهادار را از قانون‌گذاران دور نگه دارند و آن در دستان کاربران با حاکمیت بلاک چین سپردند. راه پیش رو وابسته به نوآورانی است که راهکارهای غیرمتمرکز ارائه می‌دهند.

 

بنابراین توسعه‌دهندگان نیز می‌توانند درست مانند صرافی‌های غیرمتمرکز و مبادلات اتمی که از کاربران در مقابل ریسک‌های قراردادی با صرافی‌های متمرکز محافظت می‌کند، به سیستم‌های غیرمتمرکز به عنوان جمع‌آوری دارایی‌های به کار گرفته شده در سیستم‌های سهام‌داری نگاه کنند.

 

یک روش این است که آن را به عنوان یک پروپوزال استخرهای ایجاد بلاک ترسیم کنیم که توسط اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز به صورت خودکار اجرا می‌شوند به طوری که بازیکنان کوچک‌تر می‌توانند در سیستم پرمنفعت پاداش ایاس برای تولید کننده‌های بلاک منتخب شرکت نمایند.

 

راه دیگر برای حفاظت از سیستم، می‌تواند اجرای قراردادهای حضانت چندامضایی در سرویس‌های سهام باشد به طوری که مشتریان می‌توانند کنترل کاملی داشته درحالی که سرویس‌دهندگان اختیار اجرای رای‌های سهامداران را دارند.

 

 

سرمایه‌گذاری به نام آریانا سیمپسون (Ariana simpson) نوشته که سهام به عنوان خدمت با بازیکنان اولیه‌ای که حاشیه‌ی سود ناخالص کسب می‌کنند هم اینک آغاز شده است. او سیر طبیعی‌ای را ذکر می‌کند که در آن رقبای جدید وارد بازار  خواهند شد و گسترش می‌یابند و این قضیه را برای بازار  بزرگتر جذاب‌تر می‌کند. اکنون زمان آن رسیده که بدانیم این برای سیستم مالی کریپتو به چه معنا است.

منبع خبر: ارز دیجیتال
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

 

دیدگاه کاربران

اخبار مرتبط

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics