> گروه اخبار > لحظه نگر مالی و بازارهای سرمایه گذاری > حوادث و مالی > مشروح خبر جهت ارسال به چند نفر، نام و ایمیل گیرندگان با کاما { ، } جدا شوند. نام فرستنده: * ایمیل فرستنده: نام گیرنده(گان): * ایمیل گیرنده(گان): * متن پیام: * کد امنیتی: تاریخ: 1397/11/28 پیرزن باهوش، دست سارقان را رو کرد مسافران خارجی که با شگردی نخنما از پیرزنان ساده و زودباور سرقت میکردند با هوشیاری یکی از طعمههایشان به دام افتادند. چندی پیش پیرزنی با پلیس تماس گرفت و گفت دو مرد و یک زن سوار بر خودروی شاسی بلند «بیام و» مقابل خانهام هستند. آنها در راه بازگشت از مسجد مرا دیدند و گفتند که از لبنان آمدهاند و میخواهند به نیازمندان کمک کنند. یک کیسه پر از پول هم به همراه دارند. از من خواستند که پولها را به نیازمندان بدهم اما گفتند که طلاهایم را به آنها بدهم تا آب طلایش را به بچه مریضشان بدهند. از آنجا که من بارها در روزنامهها خواندهام که این شگرد برای سرقت است آنها را به بهانه اینکه یک انگشتر خاص عتیقه دارم که داخل خانه است و آن انگشتر برای شفاست به در خانه کشاندم تا به پلیس خبر بدهم. با تماس پیرزن، بلافاصله مأموران راهی محل شدند و دو مرد و زن جوان را مقابل خانه وی بازداشت کردند. در بازرسی از خودروی آنها مقدار زیادی پولهای تقلبی پیدا شد و در بررسی سوابق متهمان مشخص شد که آنها از سارقان سابقهدار هستند. متهمان که خود را در مقابل مدارک و شواهد پلیسی میدیدند به ناچار به سرقتهای سریالیشان از پیرزنان تنها اعتراف کردند. گفتوگو با متهم بهنوش، یکی از اعضای این باند فیوج است. او به همراه دو برادرش نقشه سرقت از پیرزنهای تنها را اجرا میکرد. دختر ۳۰ ساله از سرقتهایشان گفت. سوژه هایتان را چطوری شناسایی میکردید؟ پیرزنهایی که از مسجد بیرون میآمدند را تعقیب میکردیم. وقتی تنها میشدند به سراغشان میرفتیم. نقشهتان چه بود؟ پولهای تقلبی را دستهبندی میکردیم و به آنها میدادیم. به دروغ میگفتیم این پولها برای یک نیازمند است و چون شما انسان باخدایی هستید اگر کسی را سراغ دارید که نیازمند است این پولها را به او بدهید. پیرزنها هم حرفمان را باور میکردند. پولها را داخل کیسه نایلونی میریختیم و بعد به بهانه اینکه مریض داریم و باید آبطلای یک فرد مؤمن و با خدا را به بیمار بدهیم تا شفا پیدا کند طلا را میگرفتیم و بعد هم داخل کیسه نایلونی که پولهای قلابی داخل آن بود و ته آن هم سوراخ بود میانداختیم. سوژهها چند قدمی که میرفتند طلاها از کیسه بیرون میافتاد و ما هم طلاها را سرقت میکردیم. چطور به شما اعتماد میکردند؟ با دیدن آن همه پول اعتماد میکردند. از طرفی به آنها میگفتیم که از لبنان آمدهایم و کمی هم با زبان خارجی با آنها حرف میزدیم. با اعضای باند نسبتی داری؟ بله، برادرهایم هستند. این شغل در خانواده ما موروثی است و همه اعضای خانوادهام هم به همین شیوه یا شگردهای مشابه سرقت میکنند چه مدت است که این کار را انجام میدهید؟ از زندان که آزاد شدیم از اوایل امسال دوباره کارهای خلافمان را شروع کردیم. منبع خبر: آفتاب ثبت نام و عضویت میز کار لینک های مفید خدمات حَسمان ارتقاء سواد مالی در حَسمان خدمات ویژه حسابداران ارتقاء حرفه ای در حَسمان خدمات ویژه مدیران طرح پویش سواد اندوزی مالی دوره های آموزشی lms عضویت ویژه حسمان مشارکت و دعوت از دوستان همیار با تو همیار دانش آموز طرح پویش سواد اندوزی مالی آموزش سواد مالی مقدماتی نبض بازار دیده بان بازار هوای بازار دوره آموزشی بهینه نگر همیار شغلی حسابدار دیکشنری تخصصی حسابداری ثبت رزومه دوره های آموزشی توسعه نگر طرح توانمند سازی ایستگاه خبر حسابداری مدار خبر کار و دانش ثبت آگهی استخدام دوره های آموزشی مدیران همیار دانش آموز طرح پویش سواد اندوزی دوره های آموزشی همراه با تیم همراه با تیم همراه با تیم دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: * اخبار مرتبطحمایت از سرمایه گذاری مشروع اولویت مجموعه قضایی استان فارس در سال رونق تولید/ برخورد قاطع و بدون اغماض با مفسدان اقتصادیقاچاقچی حیات وحش در فضای مجازی به دام افتادسارق اموال مسروقه را به صاحبش بازگرداند! + دستنوشته سارقبرداشت غیر اصولی معدن سنگ، جان یک کارگر را گرفتسازش ۶۰ درصدی پروندههای ارجاعی از محاکم و دادسراها به شورای حل اختلاف / صلح و سازش در ۲۱ پرونده قتل