تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

متغیر تعدیل ­کننده، متغیری است که بر رابطه متغیر مستقل و متغیر وابسته تأثیر اقتضایی دارد. یعنی، حضور متغیر سوم (متغیر تعدیل ­کننده) رابطۀ مورد انتظار اصلی بین متغیرهای مستقل و وابسته، را تغییر می­ دهد. این متغیر در مثال­های زیر روشن می ­شود.

 

 

 

 

فرض کنید پی برده شد که بین تعداد کتاب­هایی که کودکان 5 تا 6 ساله در منزل به آن دسترسی دارند و توانایی ­های خواندن آنها نوعی رابطه وجود دارد. یعنی اگر کودکان 5 تا 6 ساله، تعداد زیادی کتاب در اختیارشان قرار گیرد، مهارت ­ها و توانایی خواندن آنها بهبود خواهد یافت.

 

 

چون کودکان برای خواندن کتاب­های بیشتر، فرصت­های بیشتری دارند (فعالیتی که در آن از جانب والدین کمک شده­اند) و بنابراین، بهتر می­خوانند. در نتیجه، اگر کودکان در منازلی که هیچ نوع کتابی وجود ندارد، پرورش داده شوند، فرصتی برای پرورش نحوۀ خواندن نخواهند داشت، و بنابراین مهارت­ها و توانایی­های خواندن در آنها کاملاً شکل نخواهد گرفت.

 

از این رو، می­توان گفت که نوعی رابطه بین متغیر مستقل (تعداد کتاب­ها) و متغیر وابسته (توانایی­های خواندن) وجود دارد که در شکل زیر نشان داده شده است.

 

 

اگرچه این رابطه می­تواند به طور کلی برای همۀ کودکان صدق کند، با این وجود، سطح سواد والدین باعث می­شود که کودکان قبل از ورود به مدرسه خواندن را بیاموزند، از این رو وجود این پدیده، بر رابطه   فوق­ الذکر تأثیر می­ گذارد.

 

در منازلی که والدین بی­ سوادند، هر مقدار کتاب در منزل باشد به توسعه و تکامل مهارت ­ها و توانایی­ های کودکان کمک نخواهد کرد. میزان سواد والدین رابطه بین تعداد کتاب­ها و توانایی ­های خواندن را تعدیل می­کند.

 

در موقعیت­ های مختلف، رابطه بین تعداد کتاب­ هایی که کودکان در منزل در اختیار دارند و توانایی­ های کودکان 5 تا 6 ساله وابسته و متکی به سواد والدین است. این میزان تأثیرگذاری بر رابطۀ بین متغیر مستقل و وابسته می­تواند در شکل زیر نشان داده شود.

 

 

به مثابه مورد بالا، هرگاه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته متکی به متغیر دیگری شود، می­گوییم متغیر سوم، نوعی اثر تعدیل­ کننده روی رابطه متغیر مستقل و وابسته دارد. متغیری که رابطه را تعدیل می­کند به عنوان متغیر تعدیل­ کننده مشهور است.

 

اجازه دهید مثالی دیگر از متغیر تعدیل­ کننده مرتبط به محیط سازمانی ارائه دهیم. یکی از تئوری­ های جدید مدعی است که تنوع نیروی کار (مشتمل بر مبانی اخلاقی، نژادها و ملیت­های مختلف) در اثربخشی سازمانی نقش ایفا خواهد کرد زیرا هر گروه، مهارت­ها و تخصص ­های فنی خاصی را با خود به محیط کاری می­آورد. این هم­افزایی می­تواند محقق شود، فقط اگر مدیران بدانند چگونه استعدادهای خاص گروه کاری متنوع را به کار ببندند.

 

 

در سناریو بالا، اثربخشی سازمانی متغیر وابسته است که به وسیلۀ نیروی کاری متنوع به طور مثبت تحت تأثیر قرار می­گیرد، که در واقع متغیر مستقل است. در عین حال، برای استفاده از نیروهای بالقوه، مدیران باید بدانند چگونه استعدادهای گروه­های مختلف را برای اثربخش ساختن امور، تشویق و هماهنگ سازند. اگر ندانند، هم­افزایی محقق نخواهد شد.

 

به عبارت دیگر، بهره ­برداری اثربخش از استعدادها، دیدگاه­ های مختلف و توانایی­ های حل مسئله برای افزایش اثربخشی سازمانی متکی و وابسته به مهارت مدیران در عمل کردن به عنوان، یک عامل تسریع­کننده است. این مهارت فنی مدیریتی به صورت متغیر تعدیل­ کننده در می­آید. این روابط در شکل زیر نشان داده شده است.

 

 

منبع:

ایران پژوهان

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

علی اژدری |   1395/09/28 18:12:44   |
1     0
این متغیرها ، نوعی از متغیرهای کمی و کیفی هستند که جهت یا میزان رابطه میان
می توان موارد زیر را نیز اضافه نمود:
متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تاثیر قرار می دهند. متغیرهای تعدیل کننده ، بر جهت رابطه یا شدت رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تاثیر می گذارند که اثرات این متغیر قابل مشاهده و اندازه گیری است .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
وحید سعیدی |   1395/10/03 21:54:43   |
0     0
متغیر تعدیل کننده: متغیر کمی یا کیفی است که جهت یا میزان رابطه ی میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می دهد. گاهی این متغیر یک متغیر مستقل ثانوی است که بر جهت یا میزان ارتباط متغیر مستقل و وابسته تأثیر می گذارد. برای مثال در بررسی تأثیر شیوه های مختلف تشویق بر یادگیری دانش آموزان دختر و پسر، محقق می خواهد تأثیر جنسیت را نیز بر رابطه ی بین تشویق و یادگیری مورد مطالعه قرار دهد. بنابراین در این تحقیق جنسیت متغیر تعدیل کننده محسوب می شود. نکته مهم این است که متغیر تعدیل کننده قابلیت بررسی و یا کنترل دارد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
masoud sadeghi |   1395/10/04 18:14:22   |
0     0
به نظر بنده می توان تعریف جامع تری از متغیر تعدیل کننده ارائه نمود:
متغیر تعدیل کننده متغیری است که به صورت مستقیم بر جهت رابطه یا میزان رابطه متغیرهای مستقل و وابسته می تواند موثر باشد. اثرات این متغیر قابل مشاهده و اندازه‌گیری است. به متغیر تعدیل کننده گاهی متغیر مستقل فرعی نیز گویند. برای مثال در رابطه میزان «استقلال کاری» و «استرس کارکنان» انتظار می‌رود هرچه استقلال شغلی بیشتر باشد استرس نیز کمتر شود اما متغیر «رده کاری» این رابطه را تعدیل می‌کند. برای مثال کارگرانی که تخصص پایینی دارند و در سطوح عملیاتی هستند دوست دارند ناظری کار آنها را کنترل کند. بنابراین رده شغلی، رابطه استقلال و استرس را تعدیل می‌کند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
نفیسه شعله ور |   1395/10/06 12:28:31   |
0     0
گاه حضور یک متغیر سوم تحت عنوان متغیر تعدیل گر، رابطه مورد انتظار اصلی و اولیه بین متغیرهای مستقل و وابسته را تغییر می دهد. متغیر تعدیل گر متغیر کمی و کیفی است جهت یا میزان رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تاثیر قرار میدهد و در حقیقت یک متغیر مستقل ثانوی است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
افسانه زارعی |   1395/10/25 15:01:50   |
0     0
متغیر تعدیل کننده متغیر تعدیل کننده، متغیر مستقلی است که نقش ثانویه دارد و محقق مایل است اثر آن را در فرایند آزمون فرضیه، در کنار متغیر مستقل، مطالعه کند.

در صورت بندی فرضیه، متغییر تعدیل کننده همانند متغیر های مستقل و وابسته نام برده می شود .

در واقع، متغیر تعدیل کننده، دومین متغیر مستقل و متغیر وابسته، انتخاب شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
آزاده عربیان |   1395/10/27 20:10:51   |
0     0
متغیر تعدیل کننده: متغیر کمی یا کیفی است که جهت یا میزان رابطه ی میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می دهد. گاهی این متغیر یک متغیر مستقل ثانوی است که بر جهت یا میزان ارتباط متغیر مستقل و وابسته تأثیر می گذارد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صدیقه شکران |   1395/10/27 21:13:32   |
0     0
متغیر تعدیل ­کننده، متغیری است که بر رابطه متغیر مستقل و متغیر وابسته تأثیر اقتضایی دارد. یعنی، حضور متغیر سوم (متغیر تعدیل ­کننده) رابطۀ مورد انتظار اصلی بین متغیرهای مستقل و وابسته، را تغییر می­ دهد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
نغمه |   1395/10/27 23:19:17   |
0     0
فرض کنید پی برده شد که بین تعداد کتاب­هایی که کودکان 5 تا 6 ساله در منزل به آن دسترسی دارند و توانایی ­های خواندن آنها نوعی رابطه وجود دارد. یعنی اگر کودکان 5 تا 6 ساله، تعداد زیادی کتاب در اختیارشان قرار گیرد، مهارت ­ها و توانایی خواندن آنها بهبود خواهد یافت.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
نجمی |   1395/10/28 08:36:46   |
0     0
نکته مهم این است که متغیر تعدیل کننده قابلیت بررسی و یا کنترل دارد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محدثه السادات |   1395/10/28 08:40:07   |
0     0
متغیر تعدیل کننده متغیر کیفی یا کمی است که جهت یا میزان رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تاثیر قرار می دهد.متغیر تعدیل کننده را می توان متغیر متغیر مستقل دوم منظور دانست.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
عاطفه صابر |   1395/10/28 11:49:47   |
0     0
متغیر تعدیل کننده همان متغیر مستقل دوم می باشد که محقق میل دارد انرا کنترل کند
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صغری شکران |   1395/10/28 17:41:00   |
0     0
هرگاه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته متکی به متغیر دیگری شود، می­گوییم متغیر سوم، نوعی اثر تعدیل­ کننده روی رابطه متغیر مستقل و وابسته دارد. متغیری که رابطه را تعدیل می­کند به عنوان متغیر تعدیل­ کننده مشهور است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
نعیمه پژوهش |   1396/02/29 09:20:43   |
0     0
متغیر تعدیل کننده : متغیر تعدیل کننده متغیری است که به صورت مستقیم بر جهت رابطه یا میزان رابطه متغیرهای مستقل و وابسته می تواند موثر باشد. اثرات این متغیر قابل مشاهده و اندازه‌گیری است. به متغیر تعدیل کننده گاهی متغیر مستقل فرعی نیز گویند. برای نمونه متغیر جنسیت در بررسی رابطه روش تدریس و یادگیری دانش‌آموزان یک متغیر تعدیل کننده است
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
Fereshte Montazeri |   1396/03/25 13:32:29   |
0     0
متغیر تعدیل گر:
گاه حضور یک متغیر سوم تحت عنوان متغیر تعدیل گر، رابطه مورد انتظار اصلی و اولیه بین متغیرهای مستقل و وابسته را تغییر می دهد. متغیر تعدیل گر متغیری کمی یا کیفی است که جهت یا میزان رابطه میان متغیرهای وابسته و مستقل را تحت تاثیر قرار می دهد و در حقیقت یک متغیر مستقل ثانوی است. متغیرهای تعدیل کننده در داخل مدل و روابط بین مدل وارد نمی شوند بیکه این متغیرها از پیرامون و کنار بر روابط تاثیر می گذارند. به عبارت دیگر متغیر تعدیل کننده عاملی است که محقق آن را انتخاب و اندازه گیری یا دستکاری می کند تا مشخص شود که آیا تغییر آن موجب تغییر همبستگی بین متغیرهای مستقل و وابسته می شود. مانند نقش شهرت سازمانی در رابطه میان تبلیغات و فروش.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
رنجبر |   1396/03/28 23:10:41   |
0     0
متغیر تعدیل کننده: متغیر کمی یا کیفی است که جهت یا میزان رابطه ی میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می دهد. گاهی این متغیر یک متغیر مستقل ثانوی است که بر جهت یا میزان ارتباط متغیر مستقل و وابسته تأثیر می گذارد. برای مثال در بررسی تأثیر شیوه های مختلف تشویق بر یادگیری دانش آموزان دختر و پسر، محقق می خواهد تأثیر جنسیت را نیز بر رابطه ی بین تشویق و یادگیری مورد مطالعه قرار دهد. بنابراین در این تحقیق جنسیت متغیر تعدیل کننده محسوب می شود. نکته مهم این است که متغیر تعدیل کننده قابلیت بررسی و یا کنترل دارد.
متغیر کنترل: در یک تحقیق، اثر تمام متغیرها را بر یکدیگر نمی‌توان به طور هم زمان مورد مطالعه قرار داد. بنابراین محقق اثر برخی از متغیرها را کنترل نموده، آن ها را خنثی می‌کند. این نوع متغیرها، متغیر کنترل نامیده می‌شو‌ند. برای مثال این سؤال پژوهشی را که» چه رابطه ای میان پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی وجود دارد؟ «مورد نظر قرار می دهیم. در این سؤال، اثر پایه تحصیلی و جنسیت بر پیشرفت تحصیلی وعزت نفس، کنترل می شود. کنترل متغیرها از دو طریق ممکن می باشد: الف-کنترل های تحقیقی، ب- کنترل های آماری.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
mehri sadeghi |   1396/03/29 10:43:16   |
0     0
متغیر تعدیل کننده: متغیر کیفی یا کمّی است که جهت یا میزان رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می دهد. متغیر تعدیل کننده را می توان متغیر مستقل دوم نیز منظور داشت. با عبارت دیگر متغیر تعدیل کننده، یک متغیر ثانوی است که از نوع متغیر مستقل است و محقق میل دارد آن را کنترل و دست‌کاری کند؛ تا مشخص شود آیا این متغیر، رابطه متغیر مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می‌دهد یا نه؟

برای مثال محققی می‌خواهد رابطه میان هوش و پیشرفت تحصیلی را در دانشجویان پسر و دختر، مشخص کند.
هوش: متغیر مستقل
پیشرفت تحصیلی: متغیر وابسته
جنسیت: متغیر تعدیل کننده
در مثال فوق، محقق میل دارد بداند که آیا هوش در جنسیت‌های مختلف، تأثیرهای متفاوتی دارد یا این که تأثیر چندانی ندارد و به همین جهت، محقق، متغیر تعدیل کننده را هم چون یک متغیر مستقل، کنترل کرده، اثر آن را مورد مطالعه قرار می‌دهد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/09/11 21:52:29   |
0     0
هرگاه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته متکی به متغیر دیگری شود، می­گوییم متغیر سوم، نوعی اثر تعدیل­ کننده روی رابطه متغیر مستقل و وابسته دارد. متغیری که رابطه را تعدیل می­کند به عنوان متغیر تعدیل­ کننده مشهور است
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محسن برزگری |   1396/10/02 00:15:29   |
0     0
متغیر کیفی یا کمی است که جهت یا میزان رابطه ی میان متغیر های مستقل و وابسته را تحت تاثی قرار می دهد.
متغیر تعدیل کننده را میتوان متغیر مستقل دوم منظور داشت.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حمید زارعی |   1396/10/09 18:59:35   |
0     0
چون کودکان برای خواندن کتاب­های بیشتر، فرصت­های بیشتری دارند (فعالیتی که در آن از جانب والدین کمک شده­اند) و بنابراین، بهتر می­خوانند. در نتیجه، اگر کودکان در منازلی که هیچ نوع کتابی وجود ندارد، پرورش داده شوند، فرصتی برای پرورش نحوۀ خواندن نخواهند داشت، و بنابراین مهارت­ها و توانایی­های خواندن در آنها کاملاً شکل نخواهد گرفت.



از این رو، می­توان گفت که نوعی رابطه بین متغیر مستقل (تعداد کتاب­ها) و متغیر وابسته (توانایی­های خواندن) وجود دارد که در شکل زیر نشان داده شده است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سیدمحمد امامی مقدم |   1396/10/22 00:38:34   |
0     0
۱- متغیر وابسته
متغیر وابسته، متغیر اصلی مورد توجه محقق است. این متغیر، متغیر پاسخ، ملاک است و عبارت است از وجهی از رفتار یک ارگانیسم که تحریک شده است. متغیر وابسته، مشاهده یا اندازه­ گیری می­ شود تا تأثیر متغیر مستقل بر آن معلوم و مشخص شود. هدف محقق آن است که تغییرپذیری متغیر وابسته را تشریح و پیش­ بینی کند. این متغیر از طریق متغیر مستقل پیش­ بینی می­ شود. از طریق تجزیه و تحلیل متغیر وابسته امکان یافتن پاسخ­ ها یا راه­ حل­ هایی برای مسئله ایجاد می­ شود. محقق قصد دارد این متغیرها را و همین­ طور سایر متغیرهای تأثیرگذار بر آن را به صورت کمّی و سنجش­ پذیر درآورد.

به عنوان مثال، مدیری را در نظر بگیرید که از میزان فروش محصول جدید که پس از آزمایش بازار (بازارسنجی) عرضه شده ولی از آن جهت که آن­ طور انتظار داشته فروش آن بالا نیست، نگران است. متغیر وابسته در این جا میزان فروش است. چون میزان فروش می­ تواند متفاوت باشد (می­ تواند کم، متوسط، و زیاد باشد) از این رو یک متغیر است، چون میزان فروش عامل اصلی مورد توجه مدیر است، پس متغیر وابسته است.

به عنوان مثالی دیگر، پژوهش گری می­ خواهد ورزش کارکنان نزد مدیران عامل شرکت­ های ایرانی برتر در سال ۱۳۸۸ تا چه اندازه مقبولیت دارد. در اینجا نگرش نسبت به ورزش کارکنان یک متغیر وابسته است. چنین نگرشی می­ تواند دامنه­ ای از کاملاً مخالفم، مخالفم، بی­ تفاوتم، موافقم و کاملاً موافقم دربرگیرد.

و در مثالی دیگر، مدیر منابع انسانی شرکتی از این جهت که کارکنان نسبت به سازمان وفادار نیستند، و در حقیقت وفاداری­ های آنها در حال تغییر جهت به سمت سایر مؤسسات است، احساس نگرانی می­ کنند. در این مورد، وفاداری سازمانی، متغیر وابسته است.

در این­جا نیز، در سطوح وفاداری سازمانی کارکنان، نوعی پراکندگی وجود دارد. مدیر منابع انسانی ممکن است بخواهد بداند چه عواملی در وفاداری اعضاء سازمانی نقش دارند، طوری که بتواند این میزان نوسان را در وفاداری کنترل کند. فرض کنید پی می­ برد که میزان پرداخت بالا می­ تواند وفاداری اعضاء نسبت به سازمان را حفظ کند و در نتیجه، آنها شغل خود را برای دستیابی به شغل دیگر در سازمانی دیگر، ترک نخواهند کرد. افزایش میزان پرداخت به کارکنان ممکن است، به کنترل میزان تغییرپذیری در وفاداری کمک کند و افراد ممکن است، این سازمان را ترک نکنند.

ممکن است، در یک پژوهش بیش از یک متغیر وابسته وجود داشته باشد. برای مثال، همیشه بین کیفیت و حجم ستاده، و تولید با هزینه پایین نوعی تنش وجود دارد. در چنین مواردی، مدیر مایل است به درک و شناخت عواملی که بر همۀ متغیرهای وابسته مورد نظر تأثیر می­ گذارند، و چگونگی تفاوت برخی از این عوامل در مورد برخی از متغیرهای وابسته آگاه شود. این بررسی­ ها، ممکن است مستلزم تجزیه و تحلیل آماری چندمتغیره (رگرسیون چندگانه) باشد.

۲- متغیر مستقل
متغیر مستقل، متغیر محرک درون­داد است که به وسیلۀ پژوهشگر اندازه­ گیری، دستکاری یا انتخاب می­ شود تا تأثیر یا ارتباط آن با متغیر دیگری معین شود. متغیر مستقل پیش­فرض متغیر وابسته است. به عبارت دیگر این متغیر، مقدمه و متغیر وابسته، نتیجه است. در تحقیق آزمایشی، متغیر مستقل به وسیله آزمایش­کننده دستکاری می­ شود تا تأثیر تغییرات آن بر متغیر دیگری که وابسته فرض شده است، مشاهده و اندازه­ گیری شود. به عبارت دیگر، تغییرپذیری یا نوسان در متغیر وابسته به حساب متغیر مستقل گذاشته می­ شود.

به عنوان مثال، فرض کنید که بررسی­ های تحقیقاتی نشان می­ دهد که محصول جدید موفقیت­ آمیز بوده است. در این جا تولید موفقیت­ آمیز محصول جدید، قیمت بازاری سهام را تحت تأثیر قرار می­ دهد و نوسان در آن را نشان می­دهد. یعنی، موفقیت بیشتر محصول جدید، قیمت بازاری سهام آن شرکت را بالاتر خواهد برد. به علاوه، موفقیت محصول جدید، متغیر مستقل و قیمت بازاری سهام، متغیر وابسته است. میزان موفقیت محصول جدید نوسان در قیمت بازاری سهام شرکت را تبیین خواهد کرد. این رابطه و عناوین متغیرها در شکل زیر نشان داده شده است.

به عنوان مثال دیگر، فرض کنید تحقیقات فرهنگی نشان می­ دهد که ارزش­ های مدیریتی، فاصله قدرت بین مافوق­ ها و زیردستان را تعیین می­کند. در این جا، فاصله قدرت (یعنی روابط بین رئیس و زیردست و کارکنان در مقایسه با رئیس پرقدرت در مقابل در تعامل با رئیس کم­ قدرت) موضوع مورد توجه است، لذا متغیر وابسته است. ارزش­های مدیریتی که تغییرپذیری در فاصله قدرت را تبیین می­ کند، متغیر مستقل است.

۳- متغیر تعدیل­ کننده
متغیر تعدیل­ کننده، متغیری است که بر رابطه متغیر مستقل و متغیر وابسته تأثیر اقتضایی دارد. یعنی، حضور متغیر سوم (متغیر تعدیل­ کننده) رابطۀ مورد انتظار اصلی بین متغیرهای مستقل و وابسته، را تغییر می­ دهد. هرگاه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته متکی به متغیر دیگری شود، نشان دهنده این است که متغیر سوم، نوعی اثر تعدیل­ کننده روی رابطه متغیر مستقل و وابسته دارد. متغیری که رابطه را تعدیل می­ کند به عنوان متغیر تعدیل­ کننده مشهور است.

اجازه دهید مثالی برای متغیر تعدیل­ کننده مرتبط به محیط سازمانی ارائه دهیم. یکی از تئوری­های جدید مدعی است که تنوع نیروی کار (مشتمل بر مبانی اخلاقی، نژادها و ملیت­ های مختلف) در اثربخشی سازمانی نقش ایفا خواهد کرد زیرا هر گروه، مهارت­ ها و تخصص­ های فنی خاصی را با خود به محیط کاری می­آورد. این هم­ افزایی می­ تواند محقق شود، فقط اگر مدیران بدانند چگونه استعدادهای خاص گروه کاری متنوع را به کار ببندند.

در سناریو بالا، اثربخشی سازمانی متغیر وابسته است که به وسیلۀ نیروی کاری متنوع به طور مثبت تحت تأثیر قرار می­ گیرد، که در واقع متغیر مستقل است. در عین حال، برای استفاده از نیروهای بالقوه، مدیران باید بدانند چگونه استعدادهای گروه­های مختلف را برای اثربخش ساختن امور، تشویق و هماهنگ سازند. اگر ندانند، هم­ افزایی محقق نخواهد شد. به عبارت دیگر، بهره­ برداری اثربخش از استعدادها، دیدگاه­ های مختلف و توانایی­ های حل مسئله برای افزایش اثربخشی سازمانی متکی و وابسته به مهارت مدیران در عمل کردن به عنوان، یک عامل تسریع­ کننده است. این مهارت فنی مدیریتی به صورت متغیر تعدیل­ کننده در می­ آید.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
خانی |   1396/10/22 09:33:51   |
0     0
متغیر تعدیل کننده (Moderator variable) متغیر کیفی یا کمی است که جهت یا میزان رابطه مین متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
Mozhgan Seifi |   1396/10/22 23:42:04   |
0     0
بهره ­برداری اثربخش از استعدادها، دیدگاه­ های مختلف و توانایی­ های حل مسئله برای افزایش اثربخشی سازمانی متکی و وابسته به مهارت مدیران در عمل کردن به عنوان، یک عامل تسریع­کننده است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سیدابوالقاسم ابریشم |   1396/11/01 15:10:03   |
0     0
فاوت بین متغیر مستقل و متغیر تعدیل­کننده

ممکن است فرد در تمیز دادن این­که چه موقع متغیری مستقل و چه موقع متغیری تعدیل­گر است، دچار سردرگمی و ابهام شود. برای مثال ممکن است با دو موقعیت زیر مواجه باشیم:

موقعیت اول

یکی از تحقیقات انجام شده نشان می­دهد که اگر کیفیت برنامه­های آموزشی در یک سازمان بهتر بوده و نیاز به رشد کارکنان نیز زیاد باشد، افراد تمایل بیشتری به آموختن روش­های جدید انجام کارها دارند.

موقعیت دوم

یکی دیگر از تحقیقات نشان می­دهد که تمایل کارکنان به آموختن روش­های انجام کار، تحت تأثیر کیفیت برنامه­های آموزشی ارائه شده به وسیله سازمان (که برای همه افراد سازمان اجرا و برگزار می­شود) قرار نمی­گیرد. فقط کارکنانی که به نظر می­رسد نیاز به رشد بالایی دارند، تمایل به آموختن روش­های انجام کار از طریق آموزش­های تخصصی دارند.

در دو موقعیت بالا، همان سه متغیر را داریم. در مورد اوّل، برنامه­های آموزشی و شدت نیاز رشد، متغیرهای مستقلی­اند که تمایل کارکنان به آموختن (متغیر وابسته) را تحت تأثیر قرار می­دهند. در مورد دوّم، کیفیت برنامه­های آموزشی متغیر مستقل است در حال که متغیر وابسته همان اوّلی است ولی شدت نیاز به رشد به صورت متغیر تعدیل­کننده درمی­آید. به عبارت دیگر، وقتی کیفیت برنامه آموزشی افزایش داده می­شود، فقط کسانی که نیاز به رشد بالایی دارند (برای مثال نیاز به رشد قوی) تمایل بیشتری به آموختن روش­های انجام کار از خود نشان می­دهند. بنابراین، در این حالت رابطۀ بین متغیرهای مستقل و متغیرهای وابسته متکی و وابسته به فلسفۀ وجودی یک متغیر تعدیل­گر است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علی ویسی |   1396/11/03 22:32:54   |
0     0
متغیر تعدیل کننده متغیر تعدیل کننده، متغیر تأثیر گذار بر میزان ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته است برای شناخت بیشتر این متغیر به مثال زیر توجه کنید.

مثال:

مطالعات نشان دهنده وجود ارتباط بین تعداد کتاب های کودک موجود در منزل و برای کودکان ٦ تا ٧ ساله و توانایی خواندن آنها (Reading Abilities) است.

بنا به نظریه فوق انتظار می رود که هر چه کتاب مناسب بیشتر در دسترس کودکان قرار گیرد توانایی ومهارت خواندن آنها نیز افزایش می یابد.

سوال مهم اینست که آیا واقعا در دسترس قرار دادن کتاب در خانواده های دارای والدین بیسواد و کم سواد نیز باعث افزایش مهارت خواندن فرزندان آنها می شود.

در اینجا مشخص می شود که متغیر تعدیل کننده میزان سواد والدین در میزان ارتباط بین متغیر مستقل تعداد کتاب های در دسترس و متغیر وابسته توانایی خواندن کودکان مؤثر است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
آرزوالسادات آینده |   1396/11/06 22:35:09   |
0     0
متغیر تعدیل کننده Moderating variable
متغیر تعدیل کننده علیرغم میل پژوهشگر رابطه ی بین متغیر مستقل و وابسته را دستخوش تغییر می کند. یعنی حضور این متغیر سوم رابطه ای را که اساساً بین متغیر وابسته و مستقل مورد انتظار است تحت تاثیر قرار می دهد و می توان از آن به عنوان متغیر مستقل دوم نام برد اگر ماهیت وابستگی بین متغیر وابسته به علت سوم باشد پژوهشگر آن را تجزیه و تحلیل می کند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمد پری زاد |   1397/09/18 22:34:28   |
0     0
این نوع متغیرها متغیرهای کیفی و کمی هستند که جهت یا میزان رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می دهند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics