تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

ممکن است فرد در تمیز دادن این­که چه موقع متغیری مستقل و چه موقع متغیری تعدیل ­گر است، دچار سردرگمی و ابهام شود.

 

 برای مثال ممکن است با دو موقعیت زیر مواجه باشیم:

 

موقعیت اول

یکی از تحقیقات انجام شده نشان می­دهد که اگر کیفیت برنامه­های آموزشی در یک سازمان بهتر بوده و نیاز به رشد کارکنان نیز زیاد باشد، افراد تمایل بیشتری به آموختن روش­های جدید انجام کارها دارند.

 

 

 

موقعیت دوم

یکی دیگر از تحقیقات نشان می­دهد که تمایل کارکنان به آموختن روش­های انجام کار، تحت تأثیر کیفیت برنامه­های آموزشی ارائه شده به وسیله سازمان (که برای همه افراد سازمان اجرا و برگزار می­شود) قرار نمی­گیرد. فقط کارکنانی که به نظر می­رسد نیاز به رشد بالایی دارند، تمایل به آموختن روش­های انجام کار از طریق آموزش­های تخصصی دارند.

 

 

در دو موقعیت بالا، همان سه متغیر را داریم. در مورد اوّل، برنامه­های آموزشی و شدت نیاز رشد، متغیرهای مستقلی­اند که تمایل کارکنان به آموختن (متغیر وابسته) را تحت تأثیر قرار می­دهند.

 

در مورد دوّم، کیفیت برنامه­های آموزشی متغیر مستقل است در حال که متغیر وابسته همان اوّلی است ولی شدت نیاز به رشد به صورت متغیر تعدیل­ کننده درمی آیند.

 

به عبارت دیگر، وقتی کیفیت برنامه آموزشی افزایش داده می­شود، فقط کسانی که نیاز به رشد بالایی دارند (برای مثال نیاز به رشد قوی) تمایل بیشتری به آموختن روش­های انجام کار از خود نشان می­دهند.

 

بنابراین، در این حالت رابطۀ بین متغیرهای مستقل و متغیرهای وابسته متکی و وابسته به فلسفۀ وجودی یک متغیر تعدیل­ گر است.

 

 

موارد فوق­ الذکر، این موضوع را روشن می­سازد حتی اگرچه ممکن است متغیرهای مورد استفاده مشابه باشند، تصمیم ­گیری در مورد عنوان ­گذاری متغیر به صورت مستقل، وابسته و تعدیل­ کننده می­توانند بستگی به نحوه تأثیرگذاری آنها بر متغیر دیگر باشد. تفاوت ­های بین اثرات متغیرهای مستقل و تعدیل­ کننده در نمودارهای زیر نشان داده شده است.

 

 

 

 

منبع:

ایران پژوهان

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

علی اژدری |   1395/09/28 18:14:27   |
0     0
متن بالا کامل است ولی دارای غلط نگارشی است
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
وحید سعیدی |   1395/10/03 21:58:48   |
0     0
فرق این گونه متغیرها با متغیر تعدیل کننده، این است که محقق، اثر متغیر تعدیل کننده را اندازه‌گیری می‌کند، ولی اثر متغیر کنترل را از میان می‌برد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
masoud sadeghi |   1395/10/04 18:21:04   |
1     0
می توانیم تفاوت فوق را به صورت زیر نشان دهیم :
اگر متغیر مستقل با X و متغیر وابسته با Y نمایش دهیم در نتیجه رابطه بین متغیر مستقل و وابسته را با XY نمایش می‌دهیم. اگر متغیر تعدیل گر را با نماد M نشان دهیم متغیر تعدیلگر M به صورت مستقیم خود رابطه XY را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
نفیسه شعله ور |   1395/10/06 12:30:00   |
1     0
متغیر تعدیل کننده در واقع نوعی متغیر مستقل ثانویه می باشد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
آزاده عربیان |   1395/10/27 20:11:31   |
0     0
فرقشان اینست که :محقق، اثر متغیر تعدیل کننده را اندازه‌گیری می‌کند، ولی اثر متغیر کنترل را از میان می‌برد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صدیقه شکران |   1395/10/27 21:15:01   |
0     0
اگرچه ممکن است متغیرهای مورد استفاده مشابه باشند، تصمیم ­گیری در مورد عنوان ­گذاری متغیر به صورت مستقل، وابسته و تعدیل­ کننده می­توانند بستگی به نحوه تأثیرگذاری آنها بر متغیر دیگر باشد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
نغمه |   1395/10/28 00:00:43   |
0     0
ممکن است فرد در تمیز دادن این­که چه موقع متغیری مستقل و چه موقع متغیری تعدیل ­گریکی از تحقیقات انجام شده نشان می­دهد که اگر کیفیت برنامه­های آموزشی در یک سازمان بهتر بوده و نیاز به رشد کارکنان نیز زیاد باشد، افراد تمایل بیشتری به آموختن روش­های جدید انجام کارها دارند.
یکی از تحقیقات انجام شده نشان می­دهد که اگر کیفیت برنامه­های آموزشی در یک سازمان بهتر بوده و نیاز به رشد کارکنان نیز زیاد باشد، افراد تمایل بیشتری به آموختن روش­های جدید انجام کارها دارند.
،دچار سردرگمی و ابهام شود.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
نجمی |   1395/10/28 08:34:53   |
0     0
هرگاه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته متکی به متغیر دیگری شود، می­گوییم متغیر سوم، نوعی اثر تعدیل­کننده روی رابطه متغیر مستقل و وابسته دارد. متغیری که رابطه را تعدیل می­کند به عنوان متغیر تعدیل­کننده مشهور است
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محسن یوسف زاده |   1395/10/28 11:04:40   |
0     0
متغیر کنترل و تعدیل کننده و تفاوت آنها
متغیر تعدیل کننده: متغیر کیفی یا کمّی است که جهت یا میزان رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می دهد. متغیر تعدیل کننده را می توان متغیر مستقل دوم نیز منظور داشت. با عبارت دیگر متغیر تعدیل کننده، یک متغیر ثانوی است که از نوع متغیر مستقل است و محقق میل دارد آن را کنترل و دست‌کاری کند؛ تا مشخص شود آیا این متغیر، رابطه متغیر مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می‌دهد یا نه؟
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محسن یوسف زاده |   1395/10/28 11:07:35   |
0     0
1- متغیر مستقل
متغیر مستقل، متغیر محرک درون­داد است که به وسیلۀ پژوهشگر اندازه­گیری، دستکاری یا انتخاب می­شود تا تأثیر یا ارتباط آن با متغیر دیگری معین شود. متغیر مستقل پیش­فرض متغیر وابسته است. به عبارت دیگر این متغیر، مقدمه و متغیر وابسته، نتیجه است. در تحقیق آزمایشی، متغیر مستقل به وسیله آزمایش­کننده دستکاری می­شود تا تأثیر تغییرات آن بر متغیر دیگری که وابسته فرض شده است، مشاهده و اندازه­گیری شود. به عبارت دیگر، تغییرپذیری یا نوسان در متغیر وابسته به حساب متغیر مستقل گذاشته می­شود.
2- متغیر تعدیل­ کننده
متغیر تعدیل­ کننده، متغیری است که بر رابطه متغیر مستقل و متغیر وابسته تأثیر اقتضایی دارد. یعنی، حضور متغیر سوم (متغیر تعدیل­کننده) رابطۀ مورد انتظار اصلی بین متغیرهای مستقل و وابسته، را تغییر می­دهد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صغری شکران |   1395/10/28 17:42:47   |
0     0
حتی اگرچه ممکن است متغیرهای مورد استفاده مشابه باشند، تصمیم ­گیری در مورد عنوان ­گذاری متغیر به صورت مستقل، وابسته و تعدیل­ کننده می­توانند بستگی به نحوه تأثیرگذاری آنها بر متغیر دیگر باشد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مریم سرافراز |   1395/10/28 20:03:41   |
0     0
تفاوت دو متغییر به طور کامل مفهوم می باشد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمد رضا زارع |   1396/02/05 19:15:13   |
0     0
در یک تحقیق علمی برای پاسخ دادن به سوال‌های تحقیق و یا آزمون فرضیه‌ها، تشخیص متغیرها امری ضروری است. حتی برای طراحی پرسش نامه‌ها و تحلیل و ارزیابی نتایج آن ها شناخت متغیرها و استفاده مناسب از آن ها بسیار حائز اهمیت است.








آمارستان: متغیر مفهومی است که در پی کمی شدن پدیده‌ها جای خود را در تحقیقات علی – معلولی باز کرد. طبق تعریف متغیر پدیده‌ای است که می‌تواند مقادیر متفاوتی به خود بگیرد. در تحلیل‌های علمی و خصوصا در تعیین روابط علمی متغیرها بر اساس نقشی که در تحقیقات دارند به صورت زیر طبقه‌بندی می‌شوند:

۱. متغیر مستقل
۲. متغیر وابسته
۳. متغیر تعدیل کننده
۴. متغیر مداخله گر
۵. متغیر کنترل

متغیر مستقل: یک ویژگی از محیط فیزیکی یا اجتماعی است که بعد از انتخاب، دخالت یا دستکاری شدن توسط محقق، مقادیری را می پذیرد تا تأثیرش بر روی متغیر دیگر(متغیر وابسته) مشاهده شود.
به زبان دیگر متغیری که توسط پژوهش‌گر اندازه‌گیری، دست‌کاری و یا انتخاب می‌شود؛ تا تأثیر یا رابطه آن را بر متغیر و یا متغیرهای دیگری، اندازه‌گیری کند، متغیر مستقل نامیده می‌شود.

متغیر وابسته: متغیری است که مشاهده یا اندازه‌گیری می‌شود؛ تا تأثیر متغیر مستقل بر آن معلوم و مشخص شود...

به عبارت دیگر، متغیر وابسته، متغیری است که تحت تأثیر متغیر مستقل قرار می‌گیرد. انتخاب یک متغیر به عنوان متغیر وابسته، به هدف پژوهش بستگی دارد. پس از تعریف دقیق و روشن متغیر وابسته، باید ابزاری که امکان اندازه گیری را فراهم می کند نیز شناسایی کرد.

برای مثال: در بررسی تأثیر شیوه های تشویق بر یادگیری دانش آموزان، یادگیری به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است تا اثر تشویق بر آن اندازه گیری شود.




متغیر تعدیل کننده: متغیر کیفی یا کمّی است که جهت یا میزان رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می دهد. متغیر تعدیل کننده را می توان متغیر مستقل دوم نیز منظور داشت. با عبارت دیگر متغیر تعدیل کننده، یک متغیر ثانوی است که از نوع متغیر مستقل است و محقق میل دارد آن را کنترل و دست‌کاری کند؛ تا مشخص شود آیا این متغیر، رابطه متغیر مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می‌دهد یا نه؟

برای مثال محققی می‌خواهد رابطه میان هوش و پیشرفت تحصیلی را در دانشجویان پسر و دختر، مشخص کند.
هوش: متغیر مستقل
پیشرفت تحصیلی: متغیر وابسته
جنسیت: متغیر تعدیل کننده
در مثال فوق، محقق میل دارد بداند که آیا هوش در جنسیت‌های مختلف، تأثیرهای متفاوتی دارد یا این که تأثیر چندانی ندارد و به همین جهت، محقق، متغیر تعدیل کننده را هم چون یک متغیر مستقل، کنترل کرده، اثر آن را مورد مطالعه قرار می‌دهد.

متغیر مداخله گر: متغیری است که محقق برای استنتاج از نحوه تأثیر متغیر مستقل بر متغیر تابع مورد نظر قرار می دهد. تأثیر متغیر مداخله گر را نه می توان کنترل کرد و نه به طور مستقیم و مستقل از سایر متغیرها مشاهده کرد.

این نوع متغیرها را متغیرهای نهفته نیز می‌گویند؛ زیرا قابل مشاهده نیستند و اثر آن را فقط می‌توان در رفتار افراد استنباط کرد. طبق تعاریف ارائه شده از طرف صاحب‌نظران، سازه‌ها معمولاً هر کدام یک متغیر مداخله گر و مزاحم هستند.

این نوع متغیرها ممکن است به صورت بسیار جدی، نتایج تحقیقات را تحت تأثیر قرار دهند که در این صورت، ممکن است نتایج بدست آمده، محقق را گمراه کند؛ برای مثال، محققی می‌خواهد تأثیر سواد والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را مورد مطالعه قرار دهد.

متغیر کنترل: در یک تحقیق اثر تمام متغیرها را بر یکدیگر نمی توان به طور همزمان مورد مطالعه قرار داد. بنابراین محقق اثر برخی از متغیرها را کنترل نموده، آن ها را خنثی می کند. متغیرهای مزاحم و یا مداخله‌گر را گاهی اوقات متغیر کنترل نیز می‌گویند و فرق این گونه متغیرها با متغیر تعدیل کننده، این است که محقق، اثر متغیر تعدیل کننده را اندازه‌گیری می‌کند، ولی اثر متغیر کنترل را از میان می‌برد.

برای مثال در سۆال پژوهشی «چه رابطه‌ای میان پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی وجود دارد؟»، اثر پایه تحصیلی و جنسیت، بر پیشرفت تحصیلی و عزت نفس، کنترل می‌شود.

اکنون مثالی دیگر در زمینه بازاریابی:




در این مثال بازاریابی، هزینه تبلیغات که متغییر مستقل است بر حجم فروش به عنوان متغییر وابسته اثر می‌گذارد. در این میان توان خرید مشتری به عنوان متغییر مداخله گر و قیمت به عنوان متغییر تعدیل کننده است.

در این پژوهش بازاریابی نوع رسانه حائز اهمیت است؛ لذا با در نظر گرفتن آن به عنوان متغییر کنترل اثرش را از میان می‌بریم.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
نعیمه پژوهش |   1396/02/29 09:25:21   |
0     0
متغیر تعدیل کننده متغیری است که به صورت مستقیم بر جهت رابطه یا میزان رابطه متغیرهای مستقل و وابسته می تواند موثر باشد. اثرات این متغیر قابل مشاهده و اندازه‌گیری است. به متغیر تعدیل کننده گاهی متغیر مستقل فرعی نیز گویند. برای نمونه متغیر جنسیت در بررسی رابطه روش تدریس و یادگیری دانش‌آموزان یک متغیر تعدیل کننده است. متغیر تعدیل‌گر یک متغیر کمی یا کیفی است که جهت و قدرت رابطه متغیر مستقل و وابسته را تحت تاثیر قرار می‌دهد. برای نمونه در رابطه میزان «استقلال کاری» و «استرس کارکنان» انتظار می‌رود هرچه استقلال شغلی بیشتر باشد استرس نیز کمتر شود اما متغیر «رده کاری» این رابطه را تعدیل می‌کند. برای مثال کارگرانی که تخصص پایینی دارند و در سطوح عملیاتی هستند دوست دارند ناظری کار آنها را کنترل کند. بنابراین رده شغلی، رابطه استقلال و استرس را تعدیل می‌کند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سید احمد علی هانی |   1396/03/28 14:54:42   |
0     0
متغیر تعدیل کننده: متغیر کیفی یا کمّی است که جهت یا میزان رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می دهد. متغیر تعدیل کننده را می توان متغیر مستقل دوم نیز منظور داشت. با عبارت دیگر متغیر تعدیل کننده، یک متغیر ثانوی است که از نوع متغیر مستقل است و محقق میل دارد آن را کنترل و دست‌کاری کند؛ تا مشخص شود آیا این متغیر، رابطه متغیر مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می‌دهد یا نه؟

مثال:
تعیین رابطه میان هوش و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر و دختر
هوش: متغیر مستقل
پیشرفت تحصیلی: متغیر وابسته
جنسیت: متغیر تعدیل کننده
در مثال فوق، محقق میل دارد بداند که آیا هوش در جنسیت‌های مختلف، تأثیرهای متفاوتی دارد یا این که تأثیر چندانی ندارد و به همین جهت، محقق، متغیر تعدیل کننده را هم چون یک متغیر مستقل، ارزیابی کرده، اثر آن را مورد مطالعه قرار می‌دهد.

متغیر کنترل : در یک تحقیق اثر تمام متغیرها را بر یکدیگر نمی توان به طور همزمان مورد مطالعه قرار داد. بنابراین محقق اثر برخی از متغیرها را کنترل نموده، آن ها را خنثی می کند. فرق این گونه متغیرها با متغیر تعدیل کننده، این است که محقق، اثر متغیر تعدیل کننده را اندازه‌گیری می‌کند، ولی اثر متغیر کنترل را از میان می‌برد.
مثال:
تعیین رابطه میان هوش و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی
هوش: متغیر مستقل
پیشرفت تحصیلی: متغیر وابسته
پایه تحصیلی: متغیر کنترل
جنیست: متغیر کنترل

در مثال فوق، محقق میل ندارد بداند که آیا هوش در جنسیت‌های مختلف یا در پایه های تحصیلی مختلف، تأثیرهای متفاوتی دارد یا خیر و به همین جهت، محقق، متغیر کنترل را با محدود کردن موضوع تحقیق خود حذف می کند و اثر آن را از بین می برد.

در حقیقت، تعریف یک متغیر به عنوان متغیر تعدیل کننده یا کنترل بیشتر به این بستگی دارد که محقق بخواهد آن متغیر را در کنار متغیر مستقل (پیش بین) ارزیابی بکند یا نخواهد. و در هر دو صورت می تواند این خواستن یا نخواستن را در موضوع تحقیق منعکس کند. مانند مثال فوق که جنیست و پایه تحصیلی را محدود کرده و در موضوع تحقیق، آن را منعکس نموده است.

حال با توجه به مطالب فوق می توان برای دو موضوع ذیل متغیرهای مربوطه را تعیین نمود:
1- تعیین رابطه بین جابجایی زودهنگام مدیران با میزان بهره وری سازمان (رویکرد رابطه)
2- تأثیر سبک مدیریت تحولی در ایجاد تعهد کارکنان در پژوهشگاه رویان (رویکرد تأثیر)

همانطور که ملاحظه می شود در دو مثال بالا محدودیتی در جنیست یا سطح سواد کارکنان و مدیران قائل نشده و در نتیجه متغیر کنترل را مشخص نکرده است. لیکن خود محقق می تواند آنها را تعریف کند.


در مثال اول، جابجایی زودهنگام مدیران متغیر مستقل (پیش بین) و بهره وری سازمان متغیر وابسته (ملاک) است.
در این مثال، جنسیت و سطح سواد یا محبوبیت مدیران یا حتی نوع شرکت (اعم از خصوصی و دولتی) را می توانیم متغیر تعدیل کننده در نظر بگیریم و در این صورت بایستی آنها را بعد از ارزیابی متغیر مستقل (جابجایی زودهنگام مدیران) مورد ارزیابی قرار دهیم.
همچنین متغیرهای فرهنگ سازمانی، حقوق و دستمزد، سطح آموزش کارکنان، تکنولوژی مورد استفاده در سازمان، نظام تشویق و پاداش سازمان و سبک مدیریت در سازمان می توانند به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شوند به این ترتیب که می بایست جامعه را از بین شرکتهایی انتخاب کنیم که از لحاظ فرهنگ سازمانی یا سبک مدیریت و ... با هم یکسان باشند تا به این ترتیب اثر این متغیرها را در تحقیق کنترل کرده و حذف نماییم.

در مثال دوم، سبک مدیریت تحولی متغیر مستقل و تعهد کارکنان متغیر وابسته می باشد.
در این مثال، جنسیت، سطح تحصیلات، سطوح سازمانی کارکنان (مدیر-کارشناس) را می توانیم متغیر تعدیل کننده در نظر بگیریم و در این صورت بایستی آنها را بعد یا حین ارزیابی متغیر مستقل (سبک مدیریت تحولی) مورد ارزیابی قرار دهیم. از این رو فرضیه ها را می توانیم اینچنین تعریف کنیم:
1- سبک مدیریت تحولی در ایجاد تعهد کارکنان مرد پژوهشگاه رویان بیش از کارکنان زن مؤثر است. (جنیست)
2- سبک رهبری تحولی در ایجاد تعهد در کارکنان با تحصیلات فوق لیسانس و دکترای پژوهشگاه رویان بیش از کارکنان با تحصیلات لیسانس و پایین تر مؤثر است. (سطح تحصیلات)
3- سبک رهبری تحولی در ایجاد تعهد در مدیران پژوهشگاه رویان بیش از سایر کارکنان مؤثر است. (سطح سازمانی)

با توجه به اینکه در موضوع تحقیق، کارکنان پژوهشگاه رویان از کارکنان سایر سازمانها تمیز داده شده اند، می توان گفت متغیر فرهنگ سازمان یا تکنولوژی سازمان (صنعتی که سازمان در آن فعالیت می کند) توسط محقق کنترل شده اند و اگر محقق بخواهد متغیرهایی بیش از اینها را تحت کنترل قرار دهد با توجه به حجم کم جامعه، شاید امکان پذیر نباشد ولی اگر بخواهیم مته به خشخاش بگذاریم می توانیم متغیر سطح سازمانی کارکنان (مدیر-کارشناس) را از متغیرهای تعدیل کننده بیرون کشیده و در زمره متغیرهای کنترل قرار داد. به این ترتیب می بایست نمونه را از بین کارکنان یک سطح سازمانی (یا مدیر یا کارشناس) انتخاب کنیم تا اثر متغیر سطح سازمانی کارکنان را کنترل کرده و حذف نماییم.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
mehri sadeghi |   1396/03/29 10:59:28   |
0     0
به طور کلی یک متغیر تعدیل کنند، یک متغیر کیفی (مانند جنس، مذهب، طبقه اجتماعی) یا کمَی (مانند بیرونی بودن مرکز کنترل یا ادراک لیاقت) است که جهت و شدت، و یا جهت یا شدت رابطه بین یک متغیر مستقل (یا پیش بین) و یک متغیر وابسته (یا ملاک) را تحت تأثیر قرار می دهد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمدرضا تیموری |   1396/09/10 17:07:42   |
0     0
وقتی کیفیت برنامه آموزشی افزایش داده می¬شود، فقط کسانی که نیاز به رشد بالایی دارند (برای مثال نیاز به رشد قوی) تمایل بیشتری به آموختن روش¬های انجام کار از خود نشان می¬دهند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/09/11 22:51:02   |
0     0
متغیر مستقل، متغیر محرک درون­داد است که به وسیلۀ پژوهشگر اندازه­گیری، دستکاری یا انتخاب می­شود تا تأثیر یا ارتباط آن با متغیر دیگری معین شودو متغیر تعدیل­ کننده، متغیری است که بر رابطه متغیر مستقل و متغیر وابسته تأثیر می گذارد. یعنی، حضور متغیر سوم (متغیر تعدیل­کننده) رابطۀ مورد انتظار اصلی بین متغیرهای مستقل و وابسته، را تغییر می­دهد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محسن برزگری |   1396/10/02 00:19:02   |
0     0
متغیر تعدیل کننده =متغیر مستقل دوم
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حمید زارعی |   1396/10/09 19:01:09   |
0     0
با تشکر
عالی و کامل
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سیدمحمد امامی مقدم |   1396/10/22 00:45:59   |
0     0
متغیر مستقل، متغیری است که بر روی متغیر دیگر تأثیر می­ گذارد. بنابراین متغیر مستقل، متغیر علّت می­ باشد و به طور طبیعی در مطالعه رابطه متغیرها، متغیر مستقل از قبل وجود دارد که با تغییرات خود موجب تغییر در متغیری می­ شود که وابسته نام دارد. پس:
الف- متغیر مستقل، متغیری است که از قبل وجود دارد (قبل از متغیر وابسته) مثلا در مطالعه نقش جنسیت در میزان علاقه به فوتبال، جنسیت که از قبل وجود دارد متغیر مستقل نام دارد. یا در مطالعه تأثیر روش تدریس خاص در پیشرفت تحصیلی همواره روش تدریس خاص اعمال می­ شود، پس اثر آن در پیشرفت مشاهده می­ شود و این روش تدریس متغیر مستقل است.
ب- متغیر مستقل، در فرضیه نقش علّت را دارد، بنابراین نقش اثرگذار را دارد.
پ- متغیر مستقل در آزمایش­ ها، متغیری است که در کنترل پژوهش­گر است، می­تواند آن را وارد فرآیند آزمایش کند یا از آزمایش خارج کند و یا مقدار آن را تغییر دهد.
ت- متغیر مستقل، متغیری است که پژوهش­گر از قبل با آن و تغییرات آن آشنایی دارد.
ث- متغیر مستقل، نقش معیّن­ کننده دارد.
ج- متغیر مستقل، در فرآیند محرّک و پاسخ، نقش محرّک را دارد.
چ- در آخر این که معمولا علامت آن در معادلات (به ویژه معادلات رگرسیونی) به صورت x است. در رگرسیون متغیر مستقل را متغیر پیش­بین هم می ­نامند.
متغیر تعدیل کننده، متغیر مستقلی است که نقش ثانویه دارد و پژوهش­گر مایل است اثر آن را در فرآیند آزمون فرضیه در کنار متغیر مستقل مطالعه کند. متغیر تعدیل کننده، متغیری است که بر رابطه متغیر مستقل و متغیر وابسته تأثیر اقتضایی دارد. یعنی، حضور متغیر سوم (متغیر تعدیل­ کننده)، رابط مورد انتظار اصلی بین متغیرهای مستقل و وابسته، را تغییر می­ دهد. متغیر تعدیل­ گر متغیری است که جهت و شدّت ارتباط بین متغیر مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می­ دهد. متغیر تعدیل­ کننده زمانی مورد توجه قرار می­ گیرد که بین رابطه بین متغیر مستقل و وابسته از حد انتظار پایین ­تر بوده و یا ناسازگار (جهت رابطه عکس انتظار ما باشد) است. در صورت­ بندی فرضیه از متغیر تعدیل­ کننده همانند متغیرهای مستقل و وابسته نام برده می شود. متغیر تعدیل­ کننده را معمولا با علامت Zنشان می­ دهند.
نقش این متغیر را در مثال­ های زیر بهتر می­ توان درک کرد. فرض کنید پژوهش­گری در زمینه رضایت شغلی افراد مطالعه کرده است. او فرضیه­ ای تدوین می­ کند که: «رضایت شغلی افراد با میزان درآمد آنان رابطه دارد». مسلما برای هر پژوهش­گری این سوال مطرح می­ شود که آیا میزان رضایت شغلی افراد شاغل که ناشی از افزایش درآمد ماهیانه است در میان شاغلان زن و مرد تفاوتی ندارد؟ یعنی درست است که می­ گوییم (به عنوان فرضیه) با افزایش درآمد، رضایت شغلی هم بیشتر می­ شود ، اما آیا تأثیر این اقدام در شاغلان زن و مرد یکسان است؟ ممکن است اهمیت میزان درآمد در بین مردان (به دلیل نقشی که در تامین مخارج خانواده دارند) بیشتر از زنان باشد و افزایش یکسان در درآمد یک گروه از شاغلان زن و مرد، موجب افزایش یکسانی در رضایت شغلی آنان نشود، چرا که ممکن است در زنان عوامل مهم­ تری (سالم بودن محیط کاری، ساعات کاری، میزان مرخصی و ...) وجود داشته باشند که بیشتر از درآمد، بر رضایت شغلی موثر باشند. در این جا جنس افراد متغیر تعدیل­ کننده است که بر شدت رابطه بین درآمد و رضایت شغلی اثر می­ گذارند.
مثال دیگری در این زمینه می­ تواند در فهم بهتر متغیر تعدیل­ کننده به ما کمک کند. یکی از تئوری­ های جدید مدعی است که تنوع نیروی کار (مشتمل بر مبانی اخلاقی، نژادها و ملیت­ های مختلف) در اثربخشی سازمانی نقش ایفا خواهد کرد زیرا هر گروه، مهارت­ ها و تخصص­ های فنی خاصی را با خود به محیط کاری می آورد. این هم­ افزایی می­ تواند پژوهش­گر شود، فقط اگر مدیران بدانند چگونه استعدادهای خاص گروه کاری متنوع را به­ کار ببندند. در این مثال، اثربخشی سازمانی متغیر وابسته است که به وسیله نیروی کاری متنوع به طور مثبت تحت تأثیر قرار می­ گیرد، که در واقع متغیر مستقل است. در­عین­ حال، برای استفاده از نیروهای بالقوه، مدیران باید بدانند چگونه استعدادهای گروه­ های مختلف را برای اثربخش ساختن امور، تشویق و هماهنگ سازند. اگر ندانند، هم­ افزایی پژوهش­گر نخواهد شد. به عبارت دیگر، بهره­ برداری اثربخش از استعدادها، دیدگاه ­های مختلف و توانایی­ های حل مسأله برای افزایش اثربخشی سازمانی متّکی و وابسته به مهارت مدیران در عمل کردن به عنوان، یک عامل تسریع ­کننده است. این مهارت فنی مدیریتی به صورت متغیر تعدیل­ کننده در می­ آید.
مثال­ دیگری که می­ توان زد این است که می ­دانیم در مشاغل دولتی بین میزان تحصیلات و میزان حقوق دریافتی کارمندان رابطه مثبت وجود دارد، بدین صورت که با افزایش میزان تحصیلات افراد، حقوق دریافتی آنان هم افزایش می ­یابد. اما وجود روند مثبت و افزایشی بین تحصیلات و حقوق در مشاغل دولتی، در بین همه مشاغل دولتی یکسان نیست. ممکن است که افزایش میزان تحصیلات در بین معلمان در مقایسه با سایر کارمندان ادارات دولتی تفاوت داشته باشد و افزایش تحصیلات معلمان موجب شود تا حقوق کمتری در مقایسه با کارمندان ادارات دولتی بگیرند. همچنین در ارگان ­ها و سازمان­ های مختلف هم این افزایش حقوق متفاوت است، مثلا ممکن است در ارگان­ های مرتبط با وزارت بهداشت یا وزارت نفت، افزایش میزان تحصیلات منجر شود که حقوق این دسته از کارمندان افزایش بیشتری (به عنوان مثال در مقایسه با کارمندان وزارت آموزش و پرورش) داشته باشد. متغیر نوع شغل یا نوع ارگان دولتی کارمندان، نقش تعدیل­ کنندگی را بین تحصیلات و حقوق کارمندان ایفا می­ کند و موجب می ­شود شدت رابطه بین تحصیلات و حقوق با توجه به نوع سازمان در حال خدمت، تغییر کند و تعدیل شود.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
خانی |   1396/10/22 09:36:15   |
0     0
یک متغیر اعم از اینکه مستقل، وابسته، مداخله‌گر، یا تعدیل کننده باشد، باید نوع آن با مطالعة دقیق عواملی که در هر وضعیت عمل می‌کنند، معین شود.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
Mozhgan Seifi |   1396/10/22 21:36:41   |
0     0
وقتی کیفیت برنامه آموزشی افزایش داده می­شود، فقط کسانی که نیاز به رشد بالایی دارند (برای مثال نیاز به رشد قوی) تمایل بیشتری به آموختن روش­های انجام کار از خود نشان می­دهند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
آرزوالسادات آینده |   1396/11/06 22:41:40   |
0     0
حالت اول:هر دو متغیر مستقل و تعدیل گر از نوع طبقه ای باشند؛
حالت دوم: متغیر تعدیل گر از نوع طبقه ای و متغیر مستقل پیوسته باشد؛
حالت سوم: متغیر غیر تعدیل گر از نوع پیوسته و متغیر مستقل از نوع طبقه ای باشد و
حالت چهارم: هر دو متغیر تعدیل گر و مستقل پیوسته باشند
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics