تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

شرکت‌ها در تأمین منابع مالی جهت اجرای پروژه‌های سودآور دو راهکار پیش رو دارند:

 1)تأمین مالی از طریق حقوق صاحبان

 2)تأمین مالی از طریق به کارگیری اهرم مالی یا ایجاد بدهی.

 

به کارگیری هریک از این دو راهکار یا هرگونه ترکیبی از این دو بیانگر الگوی ساختار سرمایه شرکت است.

 استفاده از هر راهکار دارای محاسن و معایب است. تأمین مالی از طریق سهام الزامی به پرداخت سود سهام در تاریخ معین ندارد اما باعث کاهش بازده هر سهم می‌شود.

استفاده از اهرم مالی موجب می‌شود ارزش شرکت در ابتدا زیاد شود، ولی استفاده بیش از حد از آن و افزایش بازده مورد انتظار سهامداران موجب می‌شود که ریسک (ریسک مالی) آنها افزایش یابد.

 

بنابراین پرسشی که مدیران با آن روبرو می‌شوند چنین است آیا افزایش اهرم مالی و بازده مورد انتظار سهامداران بدان اندازه است که به سهامداران پاداشی مناسب ریسک اضافی بدهد و یا اینکه افزایش در حقوق صاحبان سهام با توجه به شرایط شرکت در نهایت چه اثری بر ارزش شرکت دارد؟

برای این‌که بتوان به این پرسش‌ها پاسخ داد باید تئوری‌های ساختار سرمایه را بررسی نمود. اگرچه این تئوری‌ها همه پاسخ‌ها را ارائه نمی‌کنند اما در مورد اثر وام در مقایسه با انتشار سهام (برای تأمین مالی ) دیدگاه‌های ژرفی را ارائه می‌کنند .

 

برای تشریح چگونگی اثر اهرم بر ارزش شرکت و هزینه سرمایه آن نظریه‌های مختلفی ارائه شده است. اولین کار اساسی روی نظریه ساختار سرمایه (بافت سرمایه ) توسط دیوید دوراند (1952) صورت‌گرفت که دو حد پایین و بالا را برای اثر اهرم بر ارزش شرکت مشخص می‌کرد که نویسندگان مالی تا آن زمان مورد بررسی قرار داده بودند:

 1)رویکرد سود خالص

N)    ( 2)رویکرد سود عملیاتی خالص ( NOI ) .

 

برای دریافت مقاله بر روی لینک کلیک کنید.

 

 

منبع:

 

سید علی حسینی(1380) در مقاله  شناخت الگوی ساختار سرمایه و راهبردهای طراحی ساختار سرمایه. 

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics